چرا حلقه ازدواج باید در انگشت چهارم قرار بگیرد؟
مراحل زیر را به ترتیب انجام دهید . تا معجزه ای شگفت انگیز را متوجه شوید.(این مطلب برگرفته از اساطیر چینی است)
ابتدا کف دو دستتان را روبروی هم قرار دهید و دو انگشت میانی دست های چپ و راستتان را پشت به پشت هم بچسبانید.
چهار انگشت باقی مانده را از نوک آنها به هم متصل کنید
به این ترتیب تمامی پنج انگشت به قرینه شان در دست دیگر متصل هستند
-سعی کنید انگشتان شصت را از هم جدا کنید. انگشت شصت نمایانگر والدین است. انگشت های شصت می توانند از هم جدا شوند زیرا تمام انسان ها روزی می میرند . به این صورت والدین ما روزی ما را ترک خواهند کرد.
لطفا مجددا انگشت های شصت را به هم متصل کنید . سپس سعی کنید انگشت های دوم را از هم جدا نمائید. انگشت دوم (انگشت اشاره ) نمایانگر خواهران و برادران هستند. آنها هم برای خودشان همسر و فرزندانی دارند . این هم دلیلی است که انها ما را ترک کنند.
اکنون انگشت های اشاره را روی هم بگذارید و انگشت های کوچک را از هم جدا کنید. انگشت کوچک نماد فرزندان شما است. دیر یا زود آنها ما را ترک می کنند تا به دنبال زندگی خودشان بروند.
انگشت های کوچک را هم به روی هم بگذارید. سعی کنید انگشت های چهارم (همان ها که در آن حلقه ازدواج را قرار می دهیم) را از هم باز کنید. احتمالا متعجب خواهید شد که می بینید به هیچ عنوان نمی توانید آنها را از هم باز کنید. به این دلیل که آنها نماد زن و شوهری هستند که برای تمام عمر به هم متصل باقی می مانند.
عشق های واقعی همیشه و همه جا به هم متصل باقی می مانند
شصت نشانه والدین است
انگشت دوم خواهر و برادر
انگشت وسط خود شما
انگشت چهارم همسر شما
و انگشت آخر هم نماد فرزندان شما است!
بر اساس باور دانشمندان، نسل انسان در طول تاریخ، تکامل زیادی یافته. بعضی ها با جثه کوچک و بعضی ها با جثه بزرگتر. اما خب اگر به شما بگوییم که انسانهایی با سایز دو یا سه یا چهار برابر سایز انسان های امروزی وجود داشتند چی؟ در این پست ما ۷ دلیل که نشان میدهد غول ها وجود داشتند را برای شما آماده کردیم. با ما همراه باشید.
۷. ردپای غول چینی
در آگوست سال ۲۰۱۶ یک کشف عجیب و حیرت انگیز در گوئیژو چین اتفاق افتاد. یک عکاس وقتی که در حال کوهنوردی بود، ردپاهایی رو پیدا کرد که درست شبیه درپاهای انسان بودند. اما با این تفاوت که بیش از دو برابر سایز پای انسان از طول و عرض داشت و حدود سه سانتی متر به درون زمین فرو رفته بود. دانشمندان تخمین زدند که باید این ردپا برای کسی بوده باشد که تقریبا چهارمتر قد داشته.
خیلیها میگویند که داستان این ردپا دروغ است که کاملا هم قابل درک است اما خب این حقیقت را نمیشود نادیده گرفت که این اولین بار نیست که همچین چیزی کشف میشود.
در سال ۱۹۱۲ یک ردپای ۱۲۰ سانتی متری در آفریقای جنوبی پیدا شد و قدمت آن به ۲۰۰ میلیون سال میرسید که گفته میشود برای تمدن باستانی غول ها است که داستان و ریشه هایی در فرهنگ های هندی، انجیل و اسلام را دارد. چیزی که خیلی جالب است این است که این ردپای سال ۱۹۱۲ برای کسی بوده است که تقریبا بیش از ۸ متر قد داشته و میتواند یک غول خیلی بزرگ بوده باشد.
۶. نبش قبر برادران فیلیپس
یک مقاله خبری در سال ۱۹۱۲ از جزئیات یک نبش قبر در قبرستان کوهستانی خبر داد که توسط برادران فیلیپس انجام شده بود. این قبرستان در ویسکانسین آمریکا بود و به نقل از نیویورک تایمز در چهارم می سال ۱۹۱۲ تعداد ۱۸ اسکلت غول پیکر که در این قبرستان کوهستانی به دقت دفن شده بودند کشف شد. این استخوان ها کمی شبیه اسکلت میمون ها بودند اما خب از خیلی جهات هم شبیه اسکلت انسان ها بودند و بعد از نظر کارشناسی این استخوان ها استخوان انسان شناسایی شد.
قبل از آن هم اسکلت غول ها در ویسکانسین پیدا شده بود که اولین آن به نقل از نیویورک تایمز در سال ۱۸۸۱ توسط یک سری محقق پیدا شده بود و دومی هم یک غول تقریبا سه متری در سال ۱۸۹۷ بود که این تئوری را به وجود آورد که امکان داشته که ویسکانسین تمدن قدیمی برای غول ها بوده باشد.
۵. بقایای غول ها در اکوادور
در سال ۱۹۶۴ چندین فرد محلی با پدر کارلوس واکا در تماس میگیرند. کارلوس یک کشیش بود که با بیمارستان های محلی کار میکرد. محلی ها یک عالمه استخوان های عجیب و غریب در مناطق کوهستانی پیدا کرده بودند و بعد از بررسی این کشیش فهمید که این استخوان ها برای انسان ها هستند اما سایز آنها چندین برابر بزرگتر از سایز استخوان های معمولی است.
بعد این استخوان ها پیش یک متخصص باستان شناس برده شد. او به همراه چندین متخصص دیگر، استخوان ها را بررسی کرد و به این نتیجه رسیدند که این استخوان برای انسانی بوده که تقریبا ۸ متر قد داشته و محققان تخمین زدند که این استخوان ها که این استخوان ها حداقل ۱۰۰۰۰ سال قدمت دارند.
این متخصص باستان شناس ادعا کرده که منطقه ای که این استخوان ها در آن پیدا شده به قبرستان غول ها در میان محلی ها معروف است اما این ادعا هرگز اثبات نشد.
۴. غول های وارنا
این استخوان ها در شهر وارنا در کشور بلغارستان اتفاق افتاده. باید بدانید که وارنا قبلا شهر باستانی یونان به نام اودسوس بوده که به داشتن هزاران راز و رمز در مورد غول ها مشهور است و جای تعجب ندارد که در ژانویه سال ۲۰۱۵ یک اسکلت بزرگ انسان در آنجا کشف شده.
این اسکلت به صورت خیلی جالبی دفن شده بود و دست های این اسکلت به کمرش بوده. بعضی ها که خیلی تردید داشتند گفتند که این اسکلت برای یک انسان خیلی قدبلند بوده اما یک سری دیگر میگفتند که این غول همان غول باستانی اودسوس است.
۳. غول غارنشین
در سال ۱۹۱۱ دو کارگر معدن تصمیم گرفتن تا یک نوع خفاش را شکار کنند که از آن در تهیه باروت اسلحه استفاده میشد. برای همین برای شکار به یک غار رفتند اما در آنجا یک کشف باستانی عجیب کردند و بعد از آن آلفرد کروبر که رئیس هیئت باستان شناسی در دانشگاه کالیفرنیا بود را خبر کردند.
آنها چندین مومیایی با سایز نرمال را پیدا کردند اما در کنارش چند اسکلت را پیدا کردند که به صورت شگفت آوری بزرگ بودند و بالای ۳ متر قد داشتند و حتی جای دستی بزرگی را در همان غار پیدا کردند که اصلا شبیه به یک انسان معمولی نبود.
۲. رودخانه ی کلرادو
در سال ۱۹۰۵ جی ای کینکی در رودخانه ی کلورادو در حال قایق سواری بود که یک تونل بزرگ را پیدا کرد که ۱.۵ کیلومتر به زیر زمین میرفت. او تونل را دنبال کرد و یک مجسمه ی بودا را پیدا کرد. چندین وسیله ی تاریخی دیگر مانند نیزه و شمشیر را هم پیدا کرد اما کشف شگفت آور، اسکلت انسان هایی بود که دو تا سه متر قد داشتند.
چیزی که قضیه را بیشتر مشکوک میکرد این بود که بعد از این کشف دولت آمریکا این منطقه را کاملا مسدود کرد و هیچ خبری دیگری از آن بیرون نیامد.
۱. غول های دره ی مرگ
در سال ۱۹۳۱ یک فیزیکدان، غارها و تونل هایی را در دره ی مرگ در آمریکا پیدا کرد و تصمیم گرفت تا این تونل ها را با فردی به نام دنیل اس آو وی بگردد.
وقتی به آنجا برگشتند فهمیدند که آن مکان یک غار معمولی نیست بلکه محیطی به اندازه ی ۲۸۹ کیلومتر مربع در زیر آن وجود دارد.
اولین چیزی که پیدا کردند یک جای تقریبا مذهبی بود و پر از نشانه ها و علامت های مختلف بود. اما در کنار آنها یک چیز عجیب و غریب و بزرگی که کشف شد اسکلت انسانی بود که دو تا سه متر قد داشته و این داستان اولین بار در یک روزنامه چاپ شد اما گفته میشود که این اسکلت ها توسط دولت آمریکا جمع آوری شده و بعد از آن هیچ نشانه ای از آن به جا نماند.
منبع : تاریخ ما
- مقدمه مترجم
«این متن ترجمه فارسی «نامهای از یک فرازمینی» است. این نامه طولانی برای بار اول به زبان فرانسه نوشته شده و سپس به انگلیسی ترجمه گردیده است. یکی از وب سایت های اینترنتی شرحی نیز بر آن نوشته که ابتدا ترجمه آن را قرار داده ام و سپس متن فارسی نامه، و در پایان متن انگلیسی نامه و منبع وب سایتی که از روی آن برداشته شده است؛ در ترجمه نامه با توجه به قابلیت های زبان فارسی سعی شده تا کمترین تغییر در انشای نامه داده شود. هدف از ترجمه آن به فارسی انتشار آن بین کاربران فارسی زبان دنیاست و بازنشر نسخه فارسی آن هیچ محدودیتی ندارد بلکه مورد طبع مترجم است، فقط تنها درخواستی که دارم این است که متن آن را به شکل ناقص منتشر نکرده و آن را به صورت کامل در وب سایت خود قرار دهید. امیدوارم خوانندگان آن به اشکالات انشایی و ترجمه با دیده اغماض بنگرند، با احترام»
- مقدمه وب سایتی که نامه از روی آن برداشته شده است:
این نامه به صفحه سیستم مدیریت پرونده MUFON با فرستندهای از می سی سی پی پست شده است:
این نامهای از فرازمینی به زمین است: آیا میخواهید خودمان را نشان دهیم؟
این نامه بلند به انسان زمینی بدون آدرسی برای پاسخگویی است.
شما میتوانید به اعتبار این نامه شک کنید ولی هر چه باشد ارزش دیدن را دارد
همه آنچه میتوانم بگویم این است که به یک ایده خوب میماند، منسجم بوده و با مهارت و در سطح بالایی از هوش و بلوغ نوشته شده است.
این نامه دارای مضامین قومیتی نیست و نویسنده درک بسیار خوبی از زبان و فیزیولوژی انسان دارد، اگرچه لحظاتی وجود دارند که گرامر با آنچه ما میشناسیم تفاوت دارد و تعدادی خطای زبانی نیز در آن دیده میشود.
هر کس این نامه را در فضای اینترنت منشر نموده این نظر را نیز گذاشته است
من آن را به شما نیز ارسال میدارم زیرا ممکن است واقعیت داشته باشد.
ادعای اصلی این نامه این است که تمدن انسانی در یک سقوط آزاد غیر قابل کنترل قرار گرفته که از درون در حال متلاشی شدن است و نمیتواند از طریق نظام های اجتماعی موجود درست شود.
پیشنهاد اصلی نامه این است که ظهور جمعی فرازمینیها در آسمان کره زمین قادر است انسان را در راه پرده برداشتن از فریب و نیرنگ یاری سازد، بسیاری از مسایل و معماهای هستی را سر و سامان دهد، و یک مجذوب کننده فراهم نماید تا ذهنیتهای مثبت را از درون گرداب مرگ جامعه بیرون کشیده وآنها را قادر سازد تا بر مرحله بعدی تکامل، تمرکز خود را آغاز نمایند.
پرسش اصلی در متن نامه این است که آیا شما میخواهید فرازمینیها خود را نشان دهند.
فرازمینی در نامه چه خواستهای دارد؟
تماس با فرازمینیها به نسل انسان کمک خواهد کرد
فرازمینی اظهار میدارد که تماس مستقیم و مقداری کمک فرهنگی، ابزاری را برای غلبه بر سدهای اصلی موجود در جامعه انسانی و تکامل فرهنگی در اختیار قرار خواهد داد.
مردم زمین بهتر است از برقراری تماس حمایت کرده و خود را برای آن آماده سازند
فرازمینی میگوید که برای برقراری چنین تماسی زمینههای روحی ـ احساسی باید فراهم گردند. در پیرامون کره زمین، رضایت و خواست برای وقوع چنین تماسی باید ایجاد شود، و انسان های کمتری واکنش همراه با ترس از خود نشان دهند.
اگر شما تماس با فرازمینی را تایید نمایید ذهن شما پیام را به وی خواهد رساند
فرازمینی اظهار میکند که تنها یک پاسخ تله پاتیکِ با تمرکز داده شده، از سوی هر خواننده برای کمک به فرازمینی در دستیابی به نتیجه نهایی در اینکه این امر باید انجام گیرد یا خیر کافی خواهد بود.
به نظر میرسد این اولین پیام از سوی فرازمینی باشد و درخواست آن این است که به شکلی جهانی منتشر گردد
علیرغم اینکه در این زمان اینترنت به ضریب نفوذ بالایی در جهان دست یافته، فرازمینی میخواهد که این نامه، اولین ارتباط جمعی وی، به شکلی جهانی ترجمه شده و در گستره کره زمین انتشار یابد.
فردی که آن را بر روی اینترنت قرار داده با گفتن این جملات متن خود را به پایان میرساند:
این متن نامه است.
من در این نامه تغییری ندادهام.
تصمیم گیری با خودتان است.
- · متن نامه
جهان را تغییر دهید! «تصمیم بگیرید آیا ما باید خودمان را نشان دهیم!»
هر شخصی این پیام ترجمه شده را به شما رسانده است مهم نبوده، و باید در ذهن شما ناشناس بماند.
آنچه شما با این پیام انجام میدهید مهم است!
هر یک از شما دوست دارید اراده آزاد خود را به کار ببندید و شادی را تجربه نمائید.
اینها خصوصیاتی هستند که به ما نشان داده شدند و اکنون ما به آنها دسترسی داریم.
اراده آزاد شما به میزان شناختی که از قدرت خودتان دارید بستگی دارد.
شادکامیای که شما در خود احساس میکنید به محبتی که میدهید و دریافت میکنید وابسته است.
مانند همه تمدنهای هوشیار در این مرحله از پیشرفت، شما نیز ممکن است خودتان را بر روی سیارهتان تنها احساس کنید. این عقیده شما را در مورد سرنوشتتان مطمئن می سازد.
در صورتیکه شما هنوز در لبه یک تحول بزرگ قرار دارید که تنها تعداد کمی از آن آگاه هستند.
ما در مورد اصلاح آیندهتان مسئولیتی نخواهیم داشت، اگر شما تمایلی به آن نداشته باشید.
این پیام را همانند یک انتخابات جهانی در نظر بگیرید.
و به پاسختان مانند یک رأی نگاه کنید.
ما چه کسی هستیم؟
نه دانشمندان و نه نمایندگان مذهبی شما هیچ یک، در مورد پدیدههای مبهم سماوی که بشر در طی هزاران سال مشاهده نموده با قاطعیت سخن نمیگویند.
کسی که برای دانستن حقیقت گام بر میدارد، باید بدون فیلتر اعتقاداتش با آن برخورد نماید، هرچه هم این عقاید برای وی قابل احترام باشند.
تعدادی از پژوهشگران ناشناس از میان شما که تعدادشان روز به روز بیشتر میشود در حال کاوش مسیرهایی جدید در دانش بوده و بسیار به واقعیت نزدیک شدهاند.
امروز، تمدن شما با دریایی از اطلاعات غرق گشته که تنها بخشی کوچک از آن، قسمتی که کمترین آشفتگی را ایجاد میکند، به شکل وسیعی انتشار یافته است.
آنچه در تاریخ گذشته شما خنده دار و نامحتمل به نظر میآمد، به ویژه در پنجاه سال گذشته اغلب ممکن گشته و سپس به آن پی برده شده است.
آگاه باشید که آینده حتی بیش از این نیز شگفت انگیز خواهد بود. شما همانگونه که بهترینها را می یابید بدترینها را نیز کشف خواهید کرد.
مانند میلیاردها موجود دیگر در این کهکشان، ما نیز مخلوقاتی هوشیار هستیم که برخی افراد به آنها «فرازمینی» میگویند، اگرچه واقعیت بسیار ظریف تر از این است.
هیچ تفاوت پایه ای مابین ما و شما وجود ندارد، به غیر از آنچه در مراحل خاصی از تکامل تجربه نمودهایم. شبیه هر ساختار سازمانی دیگر، در روابط درونی ما نیز سلسله مراتب وجود دارد.
سلسله مراتبِ متعلق به ما بر پایه دانش چندین تمدن بنا نهاده شده است.
با موافقت همین سلسله مراتب است که ما به سوی شما آمدهایم.
مانند بیشتر شما، ما نیز در جستجوی وجود مطلق هستیم.
بنابراین ما آنچه به آنها خدایان یا الهه ها گفته میشود نبوده، بلکه عملا همانندهای شما در اتحادیه کیهانی هستیم.
ما از لحاظ فیزیکی، تا حدودی با شما تفاوت داریم ولی بیشتر ما دارای ظاهری انسانی هستیم.
موجودیت ما یک واقعیت است ولی بیشتر شما هنوز آن را درک نمیکنید.
ما صرفا موجودات قابل رصد نیستیم، ما همانند شما مخلوقاتی دارای وجدان هستیم.
شما موفق به درک ما نیستید برای اینکه ما بیشتر اوقات برای حواس و تجهیزات اندازه گیری شما نامرئی هستیم. ما در این برهه از تاریخ می خواهیم این خلاء را پر کنیم.
ما به این تصمیم جمعی رسیدیم ولی فقط این، کافی نیست.
ما به تصمیم شما احتیاج داریم.
از طریق این پیام، شما گیرندگان این تصمیم خواهید شد!
شما به طور شخصی.
ما بر روی زمین نماینده ای که قادر باشد در این تصمیم شما را یاری کند نداریم.
چرا ما قابل مشاهده نیستیم؟
در دوره های خاصی از تکامل، «تمدن های انسانی» موجود در کیهان به گونه جدیدی از علم دست یافتند که فراتر از کنترل مرئی ماده بود. مادی سازی و غیر مادی سازی ساخت یافته، جزئی از این علوم هستند.
این همان چیزیست که تمدن شما در تعداد کمی از آزمایشگاههای خود در همکاری نزدیک با موجودات فرازمینی دیگر به آن دست یافته است و این همکاری ها به بهای مصالحه های پرمخاطرهای بوده است که عمدا توسط بعضی از رهبران شما پنهان نگاه داشته میشوند.
جدای از اشیا یا پدیدههای هوایی و فضایی که توسط جامعه علمی شما شناخته شده است، و به آنها لقب یوفو میدهید، در اصل سفینه های فضایی چند بعدی دیگری نیز ساخته شدهاند که از این توانایی ها استفاده میکنند.
بسیاری از انسان ها با این سفینهها تماس دیداری، شنیداری، لمسی یا ذهنی داشتهاند، که بعضی از آنها تحت تأثیر نیروهای مرموزی هستند که بر شما کنترل دارند.
علت کمبود مشاهدات شما به دلیل برتریهای قابل توجهی است که این سفینهها در وضعیت غیر مادی از آن بهره میبرند. وقتی شما قادر به مشاهده آنها نیستید، نمی توانید معتقد به وجود آنها نیز باشید.
ما کاملا این را درک میکنیم.
اغلب این مشاهدات بر پایه یک تماس فردی است و هدف آن برقراری ارتباط ذهنی بوده و نه اصلاح یک سیستم سازمان یافته. این تماس ها از جانب مخلوقاتی که شما را احاطه کردهاند انجام میگیرد ولی به دلایل و نتایج بسیار مختلف.
اراده موجودات چند بعدیِ منفی که در سایه حکومت عده معدودی از انسانها، میخواهند در تمرین قدرت نقشی بازی کنند، بر این استوار است تا موجودیت و سلطهشان را مخفی نگاه دارند.
از طرفی خواست ما بر اراده آزاد انسان استوار است به گونه ای که مردم میتوانند امورات شخصی خود را طوری مدیریت کنند که به شکل مستقل به بلوغ تکنیکی و روحی برسند.
ورود نوع بشر به خانواده تمدن کیهانی به شدت برای ما مطلوب است.
ما قادریم در روشنی روز ظاهر گشته و به شما در رسیدن به این اتحاد کمک نماییم.
ما این کار را تا کنون انجام ندادهایم؛ از آنجاییکه عده بسیار کمی از شما عمیقا خواستار آن بودهاید، به دلیل بی خبری، بی تفاوتی یا ترس، و به علت اینکه ضروری بودن این امر آن را توجیه نکرده است.
بسیاری از افرادی که در مورد ظاهر شدن ما مطالعه میکنند نورهای دیده شده در شب را میشمارند بدون اینکه راه را روشن کنند.
زمانی که صحبت از موجودات هوشمند است آنها تنها از دید اشیا به این موضوع مینگرند.
شما چه کسانی هستید؟
شما فرزندان نسلهای متعددی هستید که در طول زمان بوسیله همکاریهای متقابل یکدیگر پیشرفت نمودهاند.
همین اصول برای تمدنهای روی کره زمین نیز صادق است.
هدف شما اتحاد در جهت این اصول است تا یک پروژه مشترک را به انجام برسانید.
به نظر میرسد ظاهر فرهنگ های شما موجب جدا ماندن شما میگردد برای اینکه آن را به جای وجود عمیقتر خود جایگزین نمودهاید. اکنون ظاهر مهم تر از ماهیت طبیعت ظریف شماست.
برای قدرتهای در صحنه این ترویج ظاهر موجب ایجاد استحکاماتی در برابر هر گونه خطر میشود.
شما فرا خوانده میشوید تا بر ظاهر غلبه نمایید در حالیکه همچنان برای غنی بودن و زیباییاش به آن احترام میگذارید.
درک ماهیت ظاهر موجب میشود که تمام انسانها را با گوناگونی هایشان دوست داشته باشیم.
صلح به این معنی نیست که جنگ نکنیم، صلح یعنی شما تبدیل به آنچه در واقعیت هستید بشوید: که همان مفهوم «برادری» است.
برای فهمیدن این موضوع باید گفت، تعداد راه حل هایی که در دسترستان هستند در حال کاهش است. یکی از آنها تماس با تمدنی دیگر است که تصویری از آنچه خود در واقعیت هستید منعکس خواهد نمود.
موقعیت شما چگونه است؟
به جز در موارد نادر، مداخلههای ما همیشه تاثیرات ناچیزی بر روی توانایی شما جهت اتخاذ تصمیمات جمعی و فردی در مورد آیندهتان داشته است.
دانش ما در زمینه مکانیزم عمیق فیزیولوژیک شما ما را وادار به این امر نموده است. ما به این نتیجه رسیدیم که هر چه سطح آگاهی موجودی از خود و پیرامونش افزایش یابد، به میزان آزادی بیشتری دست یافته و به طور تدریجی از محدودیتها و بازدارندگیها خلاصی مییابد، حال هر چه می خواهند باشند.
علیرغم وجود انسانهای بسیار با وجدانهای شجاع و مشتاق، عوامل بازدارنده ذکر شده به شکل ساختگی برای استفاده قدرتی متمرکز و رو به رو رشد ایجاد شدهاند.
تا همین اواخر، نوع بشر احاطهای قانع کننده روی تصمیمات خود داشت.
اما به دلیل استفاده روز افزون از تکنولوژیهای پیشرفته، نوع بشر در حال از دست دادن هر چه بیشتر کنترل خویش بر سرنوشتش است؛ این فناوریها موجب بروز نتایجی مهلک وبرگشت ناپذیر براکوسیستم زمینی و انسان شدهاند.
به طور قطع شما در حال از دست دادن تدریجی توانایی شگفت آور خود برای لذت بردن از زندگی هستید.
انعطاف پذیری شما مستقل از ارادهتان به شکلی ساختگی کاهش خواهد یافت.
فناوریهایی موجود هستند که همانگونه که ذهن تان را تحت تاثیر قرار میدهند بدنتان را هم متاثر مینمایند. چنین اهدافی در برابر انسان قرار گرفتهاند. این وضعیت تا جایی که شما این قدرت خلاق را در خود حفظ نمایید قابل تغییر است، حتی اگر قدرت شما مجبور به همزیستی با نیتهای شوم حاکمانتان باشد.
به این دلیل است که ما نامرئی باقی میمانیم. این قدرت فردی محکوم به فناست تا زمانی که واکنشی جمعی با نیرویی عظیم اتفاق نیافتد.
دوره ای که میآید دوره گسست است، حال هر کدام که میخواهد باشد.
اما، آیا شما باید منتظر آخرین لحظه برای پیدا کردن راه حل باقی بمانید؟
آیا میتوانید این امر را به جلو بیاندازید یا باید همچنان درد را تحمل کنید؟
تاریخ شما پر است از برخورد مابین مردمی که مجبور بودهاند همدیگر را کشف کنند، درست در شرایطی که با هم درگیر بودهاند.
فتوحات تقریبا همیشه در جهت زیان دیگران اتفاق افتادهاند.
اکنون زمین به سان دهکدهای در آمده است که همه در آن یکدیگر را میشناسند ولی شدت و مدت درگیریها و تهدیدها، از هر نوعی هر روز بیشتر میشود.
اگرچه یک انسان در مقام یک فرد، هرچند دارای تواناییهای بالقوهای باشد، قادر به به کارگیری آنها در جایگاه خود نیست.
این موردی است که برای اکثریت شما به دلایلی که لزوما جغرافیایی ـ سیاسی هستند، صدق میکند.
چندین میلیارد از شماها وجود دارند.
شرایط زندگی شما و تحصیل فرزندانتان، همینطور وضعیت انواع حیوانات و بیشتر زندگی گیاهی بر روی زمین بدون شک زیر انگشت تعداد اندکی از نمایندگان سیاسی، اقتصادی، نظامی و مذهبی شما هستند.
افکار و عقاید شما در جهت تبدیل شما به یک برده، از روی علایق چریک ها الگوبرداری شدهاند، در حالیکه آنها در همان زمان این حس را به شما می دهند که دارای احاطه تام بر سرنوشت خودتان هستید، و این واقعیت است.
ولی زمانی که قواعد واقعی بازی معلوم نیستند، فاصله زیادی بین آرزو و واقعیت وجود دارد. این دفعه، شما دیگر فاتح نیستید.
تعصب نسبت به اطلاعات، در طول هزار سال، راهبردی برای انسان ها بوده است.
القای افکار، احساسات یا ارگانیسمهایی که متعلق به شما نیستند، توسط تکنولوژیهای تک منظوره، حتی راهبردی قدیمی تر است.
فرصتهای شگفت انگیز پیشرفت، درست نزدیک تهدیدات مرتبط با سلطه یا تخریب قرار میگیرند.
این تهدیدها و فرصتها در حال حاضر وجود دارند.
اگرچه، تنها آنچه را به شما نشان میدهند می توانید درک کنید.
پایان منابع طبیعی برنامه ریزی شده است در حالیکه هیچ پروژه عمومی دراز مدتی آغاز نشده است. مکانیسمهای فرسایش اکوسیستم به شکلی برگشت ناپذیر از حد خود تجاوز کردهاند.
کمیاب بودن منابع و توزیع بی رویه آنها ـ منابعی که قیمت آنها روز به روز افزایش مییابد ـ جنگهایی خانمان سوز در مقیاس وسیع بر جای خواهد گذاشت؛ درست در قلب شهرها و حومه شان.
نفرت بیشتر میشود ولی محبت نیز همینطور.
همین است که شما را نسبت به قابلیتتان در یافتن راه حل دلگرم میسازد. اما توده بحرانی ناکافی بوده و خرابکاری به شکلی زیرکانه در حال انجام گرفتن خواهد بود. (توده بحرانی: منبع انرژی)
رفتارهای انسانی، که طبق عادات و سنتهای گذشته شکل گرفتهاند، چنان بازدارندگیای خواهند داشت که این دورنما را به یک بن بست خواهند کشاند.
شما این مشکلات را به نمایندگانتان واگذار میکنید که وجدان آنان نسبت به رفاه عمومی، در مقابل علایق اتحادیهشان، همراه با آن مشکلات به آرامی محو خواهد شد.
آنان همیشه بر روی شکل و ظاهر با هم در حال منازعه هستند ولی به ندرت به محتوا میپردازند. تأخیرها کار را به جایی خواهد کشاند که درست در لحظه عمل شما به عوض انتخاب مجبورید تسلیم شوید.
به این علت است که تصمیمات امروز شما بیشتر از همیشه در تاریخ تان، به شکلی مستقیم و مؤثر بر نجات آینده تأثیر خواهد داشت.
چه پدیدهای میتواند این بازدارندگی را که در هر تمدنی امری طبیعی است از بنیان اصلاح نماید؟
از کجا یک هوشیاری جمعی و متحد کننده به وجود خواهد آمد که قادر است این هجوم کور را در پیش رو متوقف نماید.
قبایل، جمعیتها و ملل انسانی همیشه با یکدیگر در حال برخورد و نزاع بودهاند. با در نظر گرفتن تهدیدات مرتبط با خانواده این انسانها، احتمالا گذشت زمان موجب ایجاد تنش دیگری بین شان شده است. یک موج غلطان بزرگ در راه رخ دادن است.
این موج جنبه های بسیار مثبت و بسیار منفی را در بر دارد.
«شخص سوم» چه کسی است؟
دو راه برای برقراری یک ارتباط کیهانی با تمدنی دیگر وجود دارد: از طریق نمایندگان ثابت آن یا مستقیما با افراد معمولی.
راه اول مستلزم نزاع برای علایق است، راه دوم هوشیاری میآورد.
راه اول توسط گروهی از تمدنها انتخاب شده بود که انگیزهشان حفظ نوع بشر در بردگی بود و بدین وسیله قادر به احاطه بر منابع زمین، استخر ژنی و انرژی عاطفی انسان بودند.
راه دوم توسط گروهی از تمدن ها انتخاب شده بود که با سرچشمه روح خدمت هم پیمان بودند.
ما در نهایت با این سرچشمه بی طرف پیمان بسته و چند سال قبل خود را به نمایندگان قدرت انسانی معرفی نمودیم و آنان دست کمک ما را به بهانه وجود مصالح ناسازگار با تصورات راهبردی شان رد کردند.
به همین علت است که امروز هر فردی این انتخاب را باید خودش انجام دهد بدون این که نمایندهای در این مسأله دخالت داشته باشد.
آنچه ما در گذشته به آنهایی که معتقد بودیم دارای توانایی همکاری در شادمان ساختن شما هستند، پیشنهاد دادیم، اکنون به شما پیشنهاد میدهیم!
بیشتر شما نقشی را که مخلوقات غیر انسانی در تمرین قدرت بازی میکنند نادیده میگیرید، بدون اینکه به آنها مظنون شوید یا برای حواس شما قابل دسترس باشند.
این یک واقعیت بزرگ است که آنها به شکلی زیرکانه کنترل را در دست گرفتهاند.
آنها لزوما به طرح های مادی شما وابسته نیستند و این همان چیزی است که آنها را در آینده نزدیک به شدت تاثیر گذار و ترسناک میسازد.
هرچند، بدانید عده زیادی از نمایندگان شما در حال مبارزه با این خطر هستند!
اطمینان داشته باشید که همه آدم ربایی ها بر ضد شما نیستند. تشخیص واقعیت مشکل است! چگونه میتوانید تحت چنین شرایطی اراده آزاد خود را به کار بیاندازید وقتی این قدر در قضایا دستکاری انجام میشود؟
شما واقعا در چه چیز دارای آزادی هستید؟
صلح و اتحاد دوباره مردمانتان اولین قدم برای هماهنگی با تمدنهایی به غیر از تمدن شما خواهد بود.
این دقیقا همان چیزی است که کسانی که دستی در پشت صحنه دارند میخواهند به هر قیمتی جلوی آن را بگیرند، چون، با جدا کردن، حکومت میکنند! آنها بر کسانی که بر شما حاکمیت دارند نیز حکومت میکنند.
قدرت آنها از تواناییشان در سلب اعتماد و ایجاد ترس در شما ناشی میشود. این امر به طبیعتِ شدیدن کیهانی شما به طور قابل ملاحظه ای آسیب میرساند.
این پیام هیچ سودی نخواهد داشت اگر فرافکنی این مداخله گران به نهایت خود نرسد و اگر نقشههای گمراه ساز و جنایت آمیز آنها از حالا تا چند سال دیگر جامه عمل به خود نگیرد.
بن بست های آنان نزدیک است و نوع بشر برای ده دوره آینده آزارهای بیسابقهای را متحمل خواهد شد.
برای دفاع از خودتان در برابر این تجاوز که هیچ تصوری از آن ندارید، حداقل باید اطلاعات کافی برای رسیدن به راه حل داشته باشید.
همانطور که در بین انسانها ایستادگی دیده میشود، مقاومت در میان این تمدن های غالب نیز وجود دارد.
اینجا دوباره، شکل و ظاهر برای شناخت سلطه گر از متحد کافی نخواهد بود. در وضعیت روحی کنونی شما، فرق گذاشتن مابین این دو به شدت سخت است.
علاوه بر بصیرتتان، هنگامی که زمانش فرا رسیده باشد آموزش نیز لازم خواهد بود. ما با داشتن آگاهی کامل از ارزش بیمقدار اراده آزاد، میخواهیم جایگزینی برای شما معرفی کنیم.
چه پیشنهادی میتوانیم به شما دهیم؟
ما میتوانیم به شما دید کلی تری از جهان و زندگی، روابط سازنده، تجربه روابط دوستانه و برادرانه، دانش فنی نامحدود، نابودی دردها و آلام، شکوفا سازی نیروهای فردی، دسترسی به اشکال جدیدی از انرژی، و در پایان درکی بهتر از خود آگاهی ارائه دهیم.
ما نمیتوانیم به شما در غلبه بر ترسهای فردی و جمعیتان کمک کنیم، یا برایتان قوانینی بیاوریم که آنها را نمیپسندید، برای ساختن دنیایی که میخواهید، برای پرواز روح جستجوگرتان به آسمانهایی جدید، بر روی خودتان، تلاشهای فردی و جمعیتان کار کنید.
ما چه دریافت خواهیم کرد؟
اگر تصمیم گرفتید که چنین تماسی بین ما و شما برقرار شود، ما مفتخر میشویم تا از برابری متحدانه در این ناحیه از جهان محافظت نماییم، تبادل مفید دیپلماتیک داشته باشیم، و بسیار شادمان می گردیم از اینکه بدانیم شما برای دستیابی به آنچه جزو تواناییهایتان است با هم متحد شدهاید.
احساس شادکامی به شدت در جهان جستجو میشود، برای اینکه انرژی آن خدایی است. سوالی که از شما میپرسیم چیست؟
«آیا میخواهید خودمان را به شما نشان دهیم؟»
چطور میتوانید پاسخ این پرسش را بدهید؟
حقیقت روح را می توان توسط تله پاتی خواند.
شما فقط باید این پرسش را به شکلی واضح از خودتان بپرسید و همانطور واضح پاسخ بگویید، آنطور که دوست دارید، توسط شخص خودتان یا در یک گروه دسته جمعی.
اینکه در قلب یک شهر باشید یا در وسط یک بیابان بر روی میزان تاثیر جوابتان اثری ندارد،
بله یا نه، فورا پس از اینکه سوال را از خود پرسیدید؟
طوری پاسخ این پرسش را بدهید انگار دارید با خودتان صحبت میکنید ولی راجع به پیام فکر میکنید.
این یک پرسش عمومیست و این چند کلمه صرف که در متن آن است، دارای مفهومی عمیق.
شما نباید در این مسیر درنگ به خود راه دهید.
به همین علت باید در آرامش به آن فکر کنید، با تمام وجدانتان. برای اینکه پاسخ خود را به طور کامل با پرسش مرتبط کنید، پیشنهاد می شود یکبار دیگر این متن را خوانده و آنگاه پاسخ دهید.
برای جواب دادن شتاب نکنید.
نفسی عمیق کشیده و اجازه دهید قدرت اراده آزادتان در شما نفوذ کند.
به آنچه هستید افتخار کنید! مشکلاتی که ممکن است شما را تضعیف کرده باشد. آنها را به فراموشی بسپارید تا برای دقایقی متعلق به خودتان باشید. نیرویی را که درونتان در حال جهیدن است احساس کنید. شما تحت کنترل خود هستید!
یک فکر ساده، یک پاسخ ساده، میتواند آینده نزدیک شما را از هر جهت متحول سازد.
تصمیم فردی شما در خود درونیتان، مبنی بر اینکه ما خود را در روشنایی روز نشان دهیم برای ما پر ارزش و ضروری است.
اگرچه میتوانید راهی را که برایتان مناسبتر است برگزینید، اساسا تشریفات بی فایدهاند.
یک درخواست خالصانه که از ته قلب و توسط اراده خودتان کردهاید همیشه توسط اشخاصی از ما که به سویشان فرستاده شده، قابل دریافت خواهد بود. شما در اتاقک خصوصی رای گیری خود، آیندهتان را تعیین میکنید.
اثر اهرمی چیست؟
این تصمیم توسط اکثریت افراد میان شما گرفته نخواهد شد، حتی ممکن است عدهای در اقلیت باشند.
پیشنهاد میشود این پیام را پخش کنید، با تمام روشهای قابل تصور، به هر تعداد زبان ممکن، برای آنهایی که در اطرافتان هستند، جدای از اینکه به نظر برسد پذیرای این نگاه نو نسبت به آینده باشند یا خیر.
این کار را اگر به شما کمک میکند با استفاده از تمسخر یا لحنی طنز آلود انجام دهید. اگر احساس راحتی بیشتری میکنید حتی میتوانید به شکل عمومی توسط آن ایجاد سرگرمی کنید اما نسبت به آن بی تفاوت نباشید زیرا حداقل اراده آزاد خود را به کار انداخته اید.
پیامبران دروغین و عقایدی که راجع به ما به شما گفته شده را فراموش کنید. این یکی از دوستانه ترین چیزهاییست که ممکن است از شما خواسته شود. تصمیم گیری توسط شخص خودتان به عنوان یک فرد، حق شما و مسئولیتتان است.
بی خیال بودن فقط منجر به نبود آزادی میشود.
مشابه آن، تردید نیز هرگز مؤثر نخواهد بود.
اگر واقعا میخواهید به اعتقادات خود وفادار بمانید، این برای ما قابل درک است، بنابراین نه بگویید.
اگر شما نمیدانید چه چیزی انتخاب کنید، صرفا به دلیل کنجکاوی بله نگویید.
این یک نمایش نیست، این زندگی واقعی هر روزه است، ما زنده هستیم! و در حال زندگی کردن!
تاریخ شما دارای صحنه های فراوانی است از مردان و زنانی مصمم که قادر بودند علیرغم تعداد کمشان رشتهای از وقایع را تحت تاثیر خود قرار دهند.
همانطور که وجود تعداد کمی روی کره زمین برای در اختیار گرفتن قدرت دنیوی و اثر گذاشتن بر روی آینده اکثریت کافی است، عده کمی از شما نیز میتوانند سرنوشتتان را در پاسخ به ناتوانی در برابر این همه موانع و عوامل بازدارنده تغییری اساسی دهند! شما می توانید ورود نوع بشر را به برادری کیهانی آسان سازید.
یکی از اندیشمندان شما زمانی گفت: «دستم را بگیرید و آنگاه زمین را بلند خواهم کرد».
بنابراین انتشار این پیام دستی خواهد بود برای قوی شدن، ما اهرمی با طول چندین سال نوری خواهیم بود، شما استادانی خواهید بود که زمین را متعاقب ظهور ما بلند خواهید کرد.
نتایج یک تصمیم مثبت چه خواهد بود؟
برای ما، نتیجه آنی یک تصمیم جمعی مطلوب، تجسم تعداد بسیاری سفینه در آسمان و بر روی زمین شما خواهد بود.
برای شما، تاثیر مستقیم آن، رها کردن آنی بسیاری از قطعیات و عقاید خواهد بود.
یک تماس ساده بصری در نهایت عکس العمل عظیمی بر آینده شما خواهد داشت. حجم زیادی از دانش برای همیشه اصلاح خواهد شد.
سازمان جوامع شما برای همیشه در تمام زمینههای فعالیت، خود را به بالا خواهد کشید. نیرو به صورت امری فردی تبدیل خواهد شد زیرا شما خود خواهید دید که ما داریم زندگی میکنیم. قطعا، شما مقیاس ارزشهایتان را تغییر خواهید داد.
مهم ترین چیز برای ما این است که نوع بشر در مقابل این «ناشناخته»ای که ما به وی ارائه مینماییم تشکیل یک خانواده ساده خواهد داد!
خطر به آرامی از خانههایتان محو خواهد شد برای اینکه شما به شکلی غیر مستقیم، عوامل غیر مطلوب، همان هایی که آنها را «شخص سوم» مینامیم، وادار میکنید تا خود را نشان داده و سپس ناپدید شوند.
همگی شما یک نام را به یدک کشیده و ریشه هایی مشترک خواهید داشت:
نوع بشر!
بعدها، اگر خواستهتان چنین باشد، تبادلات صلح آمیز و محترمانه نیز امکان پذیر خواهد شد.
در این برهه از زمان، آن کس که گرسنه است نمیتواند بخندد، و آن کس که در ترس باشد نمیتواند به ما خوش آمد بگوید.
ما غمگین هستیم از اینکه مردان، زنان و کودکانی را میبینیم که تا این حد در جسم و قلبشان در حال درد کشیدن هستند و چنین نوری میخواهد در وجودشان روشن شود.
این نور میتواند آینده شما باشد.
روابط ما میتوانند به تدریج گسترش یابند. چندین مرحله طی چندین سال یا دهه رخ خواهد داد: ظهور گویای سفینههای ما، ظهور فیزیکی ما در کنار نوع بشر، همکاری در تحول فنی و روحی شما، کشف قسمتهای مختلف کهکشان.
در هر زمانی، پیشنهادهایی تازه به شما داده خواهد شد.
آنگاه شما خود تصمیم خواهید گرفت از مراحل جدید عبور کنید اگر که فکر میکنید این امر برای سعادت شما لازم است.
هیچ مداخلهای به شکل یک طرفه انجام نخواهد گرفت. ما به محض اینکه شما به طور جمعی آرزوی رفتنمان را داشته باشید، شما را ترک خواهیم کرد.
بسته به سرعت انتشار این پیام در پهنه کره زمین، چندین هفته یا حتی چندین ماه قبل از وقوع «ظهور بزرگ» ما، زمان لازم خواهد بود، اگر این امر توسط اکثریت آنهایی که از توان خود برای انتخاب استفاده کردهاند، تصمیم گرفته شده باشد، و نیز اگر این پیام از حمایت کافی برخوردار باشد.
تفاوت اصلی بین دعاهای هر روزه شما برای وجودی با طبیعت صرفا روحانی و انتخاب کنونی شما، بی نهایت ساده است: ما از لحاظ فنی این امکان را داریم که خود را ظاهر نماییم.
چرا به چنین تصمیم تاریخی دشواری نیاز است؟
ما می دانیم که «بیگانگان» تا زمانی که برچسب «ناشناخته» را با خود به همراه دارند به عنوان دشمن تلقی میشوند.
در یک مرحله ابتدایی، حسی که ظهور ما ایجاد خواهد کرد روابط شما را در یک مقیاس جهانی تقویت خواهد نمود.
چگونه میتوانید بفهمید که آمدن ما نتیجه یک تصمیم جمعی بوده است؟
به این علت ساده که ما در هر حال برای مدت زمانی طولانی به قدمت هستی شما، آنجا وجود داشتهایم! اگر هنوز آنجا نیستیم، به دلیل این است که شما به شکل قطعی تصمیم نگرفتهاید.
بعضی از شما ممکن است اینطور فکر کنند که ما شما را مجبور به باور به انتخابی تعمدی نمودهایم تا رسیدن خود را مشروع جلوه دهیم، حال که این درست نخواهد بود.
این چه فایدهای برای ما دارد که آنچه را هنوز شما به آن دسترسی ندارید، به شکل عمومی و برای بهره بردن اکثریت، به شما پیشنهاد دهیم؟
چگونه میتوانید اطمینان حاصل کنید که این نیز حرکتی ماهرانه از سوی «شخص سوم» نیست تا شما را بهتر برده خود نسازد؟
برای اینکه هر شخص با چیزی که برایش شناخته شده است مؤثرتر از چیزی که نمیشناسد مبارزه میکند.
آیا تروریسم که شما را به تحلیل میبرد یک مثال آشکار از این امر نیست؟ هرچه باشد، شما تنها قاضی قلب و روح خود هستید!
انتخاب شما هر چه باشد، برای ما قابل احترام است و به آن احترام می گذاریم!
در غیاب نمایندگان انسانی که به شکل بالقوه میتوانند شما را گمراه سازند، تا شما همه چیز را راجع به ما نادیده بگیرید و همینطور از جانب آنهایی که شما را بدون رضایتتان به بازی میگیرند.
در موقعیت شما، آن اصل احتیاطی که اصرار میورزد تا ما کشف نشویم دیگر غلبهای ندارد. شما در هر حال در «جعبه پاندورا» قرار دارید که «شخص سوم» پیرامون تان ایجاد کرده است. (جعبه پاندورا: استعاره از منبع پیدایش مشکلات)
انتخاب شما هر چه باشد مجبور خواهید بود که آن را پشت سر بگذارید. در روبرو شدن با چنین وضع مشکلی، جهل در مقابل دیگری، نیاز دارید تا پاسخ را از درک خود بگیرید.
آیا شما میخواهید ما را با چشمان خود ببینید، یا تنها به آنچه اندیشمندانتان می گویند باور دارید؟ این آن سوال واقعی است!
بعد از هزاران سال، یک روز، این انتخاب قصد آن دارد تا اجتناب ناپذیر شود: انتخاب میان دو ناشناخته.
چرا باید چنین پیامی را میان خودتان انتشار دهید؟
این پیام را ترجمه کرده و آن را به شکلی گسترده منتشر نمایید.
این عمل آینده شما را به شکلی تاریخی و غیر قابل باز گشت در مقیاس هزاره ها متحول خواهد کرد، در غیر اینصورت، بالاخره بعد از چندین سال فرصتی جدید برای انتخاب در اختیار یک نسل قرار خواهد داد، البته اگر این نسل بتواند دوام بیاورد.
انتخاب نکردن یعنی تحمل انتخاب مردم دیگر. اطلاع ندادن به دیگران یعنی ضرر در گرفتن نتیجهای که بر خلاف انتظارات یک فرد است.
بی تفاوت ماندن یعنی یک شخص اراده آزاد خود را واگذار میکند.
همه این مربوط به آینده شماست. همه این مربوط به تکامل شماست.
ممکن است این دعوت موافقت جمعی شما را به همراه نداشته باشد، و بنابراین به دلیل نداشتن اطلاعات، نادیده گرفته شود.
با این وجود خواست هیچ فردی در عالم بدون توجه باقی نمیماند.
تصور کنید ما فردا میآییم. هزاران سفینه. یک شوک فرهنگی منحصر به فرد در تاریخ بشر امروزی.
اگر انتخاب نکرده و پیام را منتشر نکنید برای پشیمانی خیلی دیر خواهد شد به این دلیل که این کشف برگشت ناپذیر است.
ما اصرار می ورزیم که شما در این انتخاب عجله نکنید، ولی در مورد آن تامل کنید! و تصمیم بگیرید!
رسانه های بزرگ لزوما برای انتشار این پیام اشتیاق نشان نخواهند داد. بنابراین این وظیفه شماست که به عنوان یک ذات دوست دارنده و یک موجود متفکر فوق العاده و ناشناس، آن را انتشار دهید.
شما همچنان معماران سرنوشت خود هستید… «آیا میخواهید خودمان را نشان دهیم؟»
آژانس فضایی ناسا
در جریان یک کنفرانس خبری که امشب ساعت ۲۱:۳۰ به وقت تهران برگزار شد؛ اعلام کرد که پژوهشگران این آژانس با استفاده از تلسکوپ فضایی Spitzer Spacee، موفق به شناسایی هفت سیارهی جدید در ابعاد زمین و در فاصلهی ۴۰ سال نوری از آن شدهاند. علاوه بر این طبق اعلام ناسا، سه نمونه از این سیارهها در ناحیهی Goldilocks قرار دارند، به این مفهوم که احتمال سکونتپذیری آنها وجود دارد.
دانشمندان با انجام بررسیهای علمی دریافتند چرا کشتیها و هواپیماها در منطقهای موسوم به مثلث برمودا ناپدید میشوند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی شفاف: این طور که اسناد ثبت شده نشان میدهد، تاکنون بیش از 75 هواپیما و صدها کشتی در مثلث برمودا ناپدید شدهاند و دانشمندان هماکنون ادعا میکنند راز این اتفاق را کشف کردهاند.
مثلث برمودا در فضایی به وسعت 500 هزار کیلومتر در اقیانوس آتلانتیک شمالی واقع شده است و این طور که ادعا میشود، این نقطه از کره زمین برای قرنهای طولانی کشتیها و هواپیماها را در خود بلعیده است.
دانشمندان اکنون ادعا میکنند علت اتفاقاتی که در این نقطه مرگبار از کره زمین رخ میدهد را میدانند. بررسیهای جدید نشان داده است ابرهای ششضلعی این منطقه که توفانهای مهیب با میانگین سرعت 275 کیلومتر در ساعت ایجاد میکنند، عامل اصلی اتفاقات مثلث برمودا محسوب میشوند.
بررسیها نشان داده است این انفجارهای هوایی برای تشکیل توفانهای مهیب به قدری قدرت دارد که میتواند درختان را بشکند، کشتیها را غرق کند و هواپیماها را به داخل اقیانوس بکشد.
محققان در بررسیهای بیشتر موفق به شناسایی ابرهای حجیمی شدند که در جزیره برمودا در نزدیکی این منطقه تشکیل میشوند و فضای 32 تا 88 کیلومتری اطراف مثلث برمودا را میپوشانند.
دکتر «استیو میلر» متخصص هواشناس ماهوارهای در دانشگاه ایالتی کلورادو در این خصوص گفت: «ابرها در این منطقه به گونهای هستند که هرگز نمیتوان لبههای آنها را شناسایی کرد تا محل تشکیل این ابرها مشخص شود. در بیشتر موارد ابرها در این منطقه به صورت نامنظم پراکنده میشوند و عامل اصلی مرگبار بودن مثلث برمودا همین ابرها هستند».
مثلث برمودا هرآنچه که در ارتفاع 15 متری باشد را به طور کامل در خود میکشد و از نظر جغرافیایی بین جزیره باهاما و برمودا در کشور آمریکا واقع شده است. لازم به ذکر است نخستین بار «کریستوف کلمب» کاشف قاره آمریکا در سال 1492 میلادی در جریان عبور از این مسیر اعلام کرده بود که امواج عجیب را در آسمان این منطقه مشاهده کرده است.
منبع: فارس
درختان کهن و باستانی بسیاری وجود دارند که نزدیک به ده ها هزار سال عمر دارند. تصور اینکه تک درختانی در رویشگاه های مختلف جهان هزاران سال زنده و پابرجا بمانند، بسیار باشکوه است. این درختان باستانی شاهد ظهور و سقوط تمدن های بسیاری بوده اند، از تغییرات اقلیمی جان سالم به در برده و حتی توانسته اند عصر صنعتی شدن انسان را هم با موفقیت پشت سر بگذارند. آنها وارثان تیمارهای مادر طبیعت از زمین هستند. درختان به ما کمک می کنند تا نگاه موشکافانه و جزئی تری به مادر طبیعت داشته باشیم. با 15 درخت باستانی که هم اکنون نیز روی کره زمین زندگی می کنند آشنا شوید.
80000 سال؛ «پاندو»
«پاندو» یک تک درخت نیست؛ بلکه مجموعه ای از کلونی های صنوبر لرزان است که در یوتای آمریکا زندگی می کنند. این کلونی 105 هکتاری در حقیقت از مجموعه ای از درخت هایی تشکیل شده است که همگی از نظر ژنتیکی یکسان اند و به یک سیستم ریشه ای متصلند.
این صنوبر لرزان غول پیکر حداقل 80هزار سال پیش متولد شده؛ زمانی که اجداد انسان هنوز در آفریقا به سر می بردند. برخی حتی عمر این درختزار را یک میلیون سال تخمین زده اند که در این صورت، عمر «پاندو» به 800 هزار سال بر می گردد. «پاندو» همچنین با 6615 تن وزن، سنگین ترین موجود زنده کره زمین هم محسوب می شود.
4484 سال؛ «متوشلاح»
«متوشلاح» (Methuselah) بین 4484 تا 4485 سال عمر دارد. رشد این درخت بسیار کند است و برگ های سوزنی این درخت تا 40 سال سبز می مانند.
«متوشلاح» که به «کاج زبره» نیز معروف است، کهن ترین موجود زنده روی زمین محسوب می شود که به صورت جنسی تولید مثل می کند. این درخت بومی آمریکاست و در ارتفاعات کالیفرنیا (حدود 3 کیلومتر)، در پارک ملی«آی نیو» زندگی می کند. محل زیست این درخت نشان دهنده این واقعیت است که تلاش بسیاری شده تا از آن در برابر صدمات وارده از جانب عموم مردم محافظت شود.
این درخت کهن سال در میان هم نوعان هزارساله خود در درختزاری به نام «جنگل باستانی ها» قرار گرفته است؛ اما جنگلبانان برای محافظت از آن محل دقیقش را افشا نمی کنند. اگر کسی دوست داشته باشد این درخت را ببیند، می تواند به «رشته کوه های وایت» (White Mountains) در ارتفاعات کالیفرنیا سری زده و درختان باستانی آنجا را از نزدیک ببیند؛ اما این احتمال وجود دارد که نتواند «متوشلاح» معروف را در میان هم نوعانش تشخیص دهد.
درختی که دیگر نیست: گفته می شود که نمونه قدیمی تر «متوشلاح» که «پرومتئوس» نام دارد بیش از 5 هزار سال عمر کرده است؛ اما در سال 1964/1343 در نتیجه اجازه نابخردانه ای که به «دونلد کاری» برای انجام تحقیقات داده شد، قطع شد.
براساس تحقیقات انجام شده توسط این دانشجو این درخت احتمالا بیش از 5 هزار سال عمر داشته است. این درخت نیز همانند «متوشلاح» در نوادا رشد می کرده و یکی از مکان های جذب توریست در منطقه بوده است؛ ما براساس تصمیم گیری اشتباه مسئولان آن زمان و انجام تحقیقات، نسل امروزی دیگر این شانس را ندارد که بتواند این درخت را ببیند یا حتی آن را لمس کند.
4000 سال؛ «سرخدار لیانگرنیو»
این سرخدار شگفت انگیز در حیاط کوچک کلیسای «دی جین» در روستای «لیانگر نیو» در شمار کشور ولز سکونت دارد. «سرخدار لیانگر نیو» بین 4 هزار تا 5 هزار سال عمر دارد. احتمال داده می شود که این درخت در عصر برنز کاشته شده باشد و در حال حاضر هم به رشد خود ادامه می دهد.
در سال 2002/1381 در مراسم بزرگداشت «ملکه الیزابت دوم»، این درخت به عنوان یکی از 50 درخت انگلیس، تزئین و به معرض نمایش عموم گذاشته شد. سرخدارها معمولا عمری طولانی دارند؛ چون شاخه های جدید با تنه اصلی درخت آمیخته شده و جزئی از آن می شوند. بنابراین وقتی تنه اصلی می میرد، این شاخه ها به زندگی ادامه می دهند. همچنین ریشه های شاخه های جدید می توانند درون ریشه اصلی رشد کنند یا در نزدیکی آن درون خاک فرو برند.
4000 سال؛ «سرو ابرکوه»
«سرو ابرکوه» سرونازی است که در «ابرکوه» استان یزد، ایران زندگی می کند. تخمین زده می شود این درخت که به «سرو زرتشتی» نیز معروف است؛ 4 هزار سال عمر داشته باشد. «سرو زرتشتی» یک پدیده ملی در ایران به شمار می آید و احتمالا کهن سال ترین موجودی است که در آسیا زندگی می کند. گفتنی است ارتفاع این درخت به 25 متر و محیط ساقه آن نیز به 18 متر می رسد.
3640 سال؛ «آلرس»
«آلرس» نام عمومی «Fitzroya cupressoides» است؛ یک گونه درختی سر به فلک کشیده که بومی کوه های آنداست. این درخت باشکوه در سال 1993/ 1372 در بیشه ای درون کوه های آند در جنوب مرکزی شیلی کشف شد. دانشمندان سن آن را حدود 3640 سال تخمین زده اند. بسیاری از گیاه شناسان بر این باورند که این درختان دومین درختان کهن سال روی زمین هستند. (عنوان اول متعلق به «متوشلاح» از آمریکای جنوبی است) با وجود اینکه این سروهای پاتاگونیایی (مثل آلرس) می توانند تا 45.7 متر ارتفاع داشته باشند، تنها در سال یک میلی متر رشد می کنند و بدین ترتیب می توانند سالیان سال به رشد خود ادامه دهند.
گفتنی است کسانی که برای دیدن این درخت می روند از مسیر منتهی به جایگاه درخت لذت می برند؛ چرا که تمامی زمین های اطراف این درخت برای 3500 سال دست نخورده باقی مانده اند؛ به گونه ای که می توان تصویر آینه ای درخت را روی سنگ های اطراف دید. چوب این درخت قرمزرنگ، نفوذناپذیر، نرم و براق است (رنگ خود درخت سبزرنگ است) امروزه از درختان مشابه دیگر برای ساخت خانه، هواپیما و قایق بسیار استفاده می شود؛ چرا که معتقدند چوب «آلرس» هرگز نمی پوسد.
3500 سال؛ «سناتور»
«سناتور» بزرگ ترین درخت سرو کچل در ایالات متحده است که در پارک درختی بزرگ فلوریدا در میان نخل های خرما قرار گرفته است. «سناتور» کهن سال ترین گونه درختی در میان هم نوعانش است. علاوه بر این «سناتور» بزرگ ترین گونه درختی است که در شرق رودخانه می سی سی پی زندگی می کند. تخمین زده می شود که این درخت حدود 3500 سال عمر داشته باشد. این گونه درختی به وسیله قبایل بومی منطقه (از جمله قبیله سمینول) به عنوان سمبل راهنما استفاده می شود.
اگرچه اندازه این درخت بسیار شگفت انگیز است؛ اما باید گفت طی سالیان سال اندازه آن دست خوش تغییرات بسیاری شده است؛ چرا که بلایای طبیعی بسیاری را از سر گذرانده است. در حال حاضر این درخت حدود 38متر ارتفاع دارد؛ اما ارتفاع واقعی آن حدود 50 متر بوده است. در جریان طوفانی که در سال 1925/1304 به وقوع پیوست، این درخت آسیب بسیاری را متحمل شد و همین آسیب ها موجب شد ارتفاع درخت 12 متر کاهش پیدا کند.
نام این درخت برگرفته از نام سناتور «Moses Overstree» است؛ چرا که او در سال 1927/1306 این درخت و زمین های اطراف آن را به ایالت فلوریدا اهدا کرد.
3000 سال؛ «پاتریار کادافلورستا»
این درخت با عمر تقریبی حدود 3هزارسال ، کهن ترین درخت پهن برگ است. گونه Cariniana legalis در برزیل «پاتریار کادافلورستا» نامیده می شود. این درخت مسن ترین درخت زنده برزیل است و در پارک ملی «Vassunuga» زندگی می کند.
اگرچه این درخت در برزیل مقدس شمرده می شود؛ اما بسیاری از گونه های درختی در برزیل، کلمبیا و ونزوئلا درنتیجه پاک تراشی جنگل ها در معرض تهدید قرار گرفته اند.
2500 سال؛ «ژنرال شرمان»
این درخت که حدود 2500 سال عمر دارد، غول پیکرترین چوب سرخ جهان محسوب می شود. قطر تنه این درخت آن را به بزرگ ترین درخت غیردودمانی در جهان مبدل کرده است. در سال 2006/1385 هنگامی که بزرگ ترین شاخه این درخت شکست، حصار اطرافش را از بین برد و حتی سنگفرش اطراف آن را نیز تکه تکه کرد.
«ژنرال شرمان» در پارک ملی سکویا در کالیفرنیا یافت می شود؛ جایی که 5 درخت از 10 درخت عظیم الجثه جهان در آنجا وجود دارد.
2000 سال؛ «درخت زیتون وووز»
این درخت باستانی که در جزیره «گریک» (Greek) کرت زندگی می کند، مسن ترین درخت زیتون زنده جهان محسوب می شود. این درخت یکی از 7 درخت زیتون مناطق مدیترانه ای است و تخمین زده می شود حداقل بین 2 تا 3 هزار سال قدمت داشته باشد؛ اما بسیاری از گیاه شناسان معتقدند که سن واقعی این درخت بیشتر از رقم گفته شده، است. یعنی شاید بین 3500 تا 4 هزار سال عمر داشته باشد.
این درخت هم اکنون نیز تولید می کند و زیتون های آن بسیار خوش مزده و البته گران قیمت هستند. درخت های زیتون بسیار سخت و خشک هستند؛ بنابراین در برابر بیماری و آتش سوزی بسیار مقاومند و همین مساله به عمر طولانی و گسترش آنها در بسیاری از نقاط دنیا منجر شده است. به علت طول عمر طولانی و همچنین استفاده گسترده از این درخت، در روستای «آنووووز» کرت درختان زیتون زیادی کاشته شده و مورد استفاده اهالی روستا قرار می گیرد. گفتنی است سالانه بیش از 20 هزار نفر از این درخت بازدید می کنند.
2000 سال؛ «جومون سوگی»
این درخت که در یاکوشیمای ژاپن زندگی می کند، کهن ترین و بزرگ ترین درخت «کریپتومریا»ی (نوعی سرو) جزیره است؛ به همین دلیل به این جزیره «میراث یونسکو» گفته می شود. این درخت حدود 2 هزار سال عمر دارد؛ اما تعدادی از کارشناسان معتقدند که ممکن است این درخت بیش از 5هزار سال عمر داشته باشد.
براساس این نظریه این احتمال وجود دارد که «جومون سوگی» یکی از کهن ترین درختان جهان (حتی کهن تر از «متوشلاح») باشد. صرف نظر از اعداد و ارقام، «جومون سوگی» سزاوار این هست که در فهرست کهن سال ترین درختان روی زمین جای بگیرد.
2000 سال؛ شاه بلوط یکصد اسب
این درخت که در دامنه کوه «اتنا» در سیسیل واقع شده؛ بزرگ ترین و کهن ترین درخت شاه بلوط در جهان است. این درخت حدود 2 هزار سال عمر دارد؛ اما بسیاری از گیاه شناسان درباره سن این درخت نظر دیگری دارند. آنها معتقدند که این درخت بین 2 تا 4 هزار سال عمر دارد. این گیاه شناسان در توجیه ادعای خود می گویند که «اتنا» یکی از فعال ترین آتشفشان های جهان است و چون این درخت حدود 8 کیلومتر از دهانه آتشفشان فاصله دارد؛ بنابراین عمر آن تحت تاثیر فعالیت های آتشفشانی کمتر شده و در نتیجه حدود 2 هزار سال برآورد می شود.
2000 سال؛ «تماتوآناهر»
این درخت کائوری افسانه ای در جنگل های بارانی بسیار قدیمی «وایپوآ» واقع در زلاندنو زندگی می کند. تصور می شود که این درخت حدود 2 هزار سال داشته باشد. محیط تنه این درخت 16 متر است و همین مساله او را به چاق ترین درخت زلاندنو مبدل کرده است.
«تماتوآناهر» در زبان مائوری به معنای «پدر جنگل» است. این درخت در طوفان سال 2007/1386 آسیب بسیاری دید.
1500 سال؛ «سرو کوهی ژاردین»
این سرو کوهی ساکن جنگل ملی «کیچ» (Cache) آمریکا است. ابتدا تصور می شد درخت 3200 سال دارد؛ اما با نمونه هایی که بعدها از آن گرفته شد، سن درخت تا 1500سال کاهش یافت. «سر کوهی ژاردین» 12 متر ارتفاع دارد و محیط تنه آن 7 متر است.
1500 سال؛ «کانگیگن»
این بلوط باستانی پر گره، دور از جنگل شمالی «جگرسپریس» (Jaegerspris) در دانمارک واقع شده است. دانشمندان سن این پادشاه بلوط ها را بین 1500 تا 2000 سال تخمین زده اند که آن را مدعی عنوان مسن ترین تک درخت شمال اروپا می سازد.
«گانگیگن» ابتدا در یک مرتع باز جوانه زده است؛ اما با نزدیک شدن سایر درختان این احتمال وجود دارد که به تدریج از بین برود.
955 سال؛ تیکوی پیر
این صنوبر نروژی پیر 4.8 متری در کوهستان فولوفالت (Fulufjallet) سوئد زندگی می کند. با 955 سال سن، «تیکوی پیر» قدیمی ترین درخت کلونی تک ساقه ای است و تنها اندک زمانی بعد از کنار رفتن کوه های یخی آخرین عصر یخبندان از اسکاندیناوی، ریشه کرده است. دانشمندان برای پی بردن به سن این صنوبر پیر، سن کربن موجود در ریشه هایش را بررسی کرده اند.
آب و هوای سخت برای هزاران سال، «تیکوی پیر» را در حد یک بوته نگه داشت؛ اما با گرم تر شدن هوا در قرن اخیر، این بوته به یک درخت بلند تبدیل شده است. کاشف این صنوبر زمین شناسی به نام «لایف کولمن» بوده است. این زمین شناس نام سگ مرده اش را روی این درخت گذاشته است.
روزی برای پاسداشت درخت
بیستم اکتبر 2012 مراسم «روزملی درختکاری» در سریلانکا برگزار و جشن گرفته شد. در کشورهای دیگری چون استرالیا، کامبوج، کاستاریکا، ایران، کنیا، مالاوی، نیوزیلند، پرتغال، امریکا، ونزوئلا و... روز ملی درختکاری در تاریخ های دیگری برگزار می شود. (15 اسفند در تقویم جمهوری اسلامی ایران به عنوان روز درختکاری نام گذاری شده است).
این روز برای نخستین بار توسط «جولیوس استرلینگ مورتون» از ایالت نبراسکا رد 10 آوریل 1872 پایه گذاشته شد. در ایالات متحده بعدها این روز (Arbor Day) به چهارمین جمعه آوریل منتقل شد. («Arbor» یک کلمه لاتین بوده و به معنای درخت است). در این روز تمامی ملت ها به کاشت درخت و مراقبت از آنها تشویق می شوند. برگزاری این روز به همه مردم این نکته را یادآوری می کند که باید از درخت ها مراقبت و نگهداری کنند، از قطع کردن آنها جلوگیری و از تمامی تلاش ها برای کاشت دانه یا نهال درخت حمایت کنند. درواقع این کارها تنها برای حفاظت از درختان نیست؛ بلکه برای حفظ حیات انسان هم ضروری است. درختان مزایای بسیاری برای ما دارند، از جمله به عنوان سپری در برابر گازهای گلخانه ای عمل می کنند هوا را پاکیزه نگه می داند، منبع اولیه اکسیژن هستند، به حفظ آب و انرژی کمک می کنند، تامین کننده مواد غذایی هستند و از اشکال مختلف آلودگی جلوگیری می کنند.
مردم این روستاها با ساکنان تمامی روستاهای دنیا تفاوت دارند. این تفاوت آنقدر زیاد است که باعث شده نام آنها در فهرست عجیب ترین روستاهای دنیا بیاید. این مردم یا به خاطر شرایط طبیعی که در آن قرار گرفته اند و یا به دلیل علایق شخصی خودشان، سبک زندگی خاصی دارند که آنها را مشهور کرده است.
روستای کونگفوکارها
«گانزی دانگ» نام روستای کوچکی است که در عمق کوهستان «تیانژو» در مرکز چین قرار دارد. ساکنان این روستا همگی ورزشکار هستند و در ورزش رزمی تخصص دارند. ساکنان روستای دانگ یکی از 56 قوم بومی هستند که در چین زندگی می کنند و در این میان نکته ای که باعث شهرت بسیار زیاد آنها شده است این است که تمامی آنها در کونگفو مهارت دارند و مهمتر این که هر کدام از آنها یک هنر رزمی چین باستان را جداگانه یاد گرفته است، آنها در نهردهای رزمی از سلاح های مختلفی چون چوب و نیزه و حتی مشت های گره کرده کمک می گیرند.
روستاییان درباره سبک زندگی شان نظریه عجیبی دارند. آنها می گویند برای اینکه احشام شان را از شر حیوانات درنده در امان نگه دارند، مجبور به یادگیری این فنون شده اند. معمولا حرکات رزمی آنها از حرکات حیواناتی مانند مار، ببر و پلنگ و همینطور اژدهای افسانه ای الهام گرفته شده است و از آنجا که هر خانواده مدل خاصی از کونگفو را تمرین می کند، در نتیجه الگوهای مختلفی از کونگفو در این منطقه شکل گرفته است.
در نظریه دیگری علت یادگیری کونگفو توسط تمامی مردم روستا اینطور بیان شده است که چون ساکنان روستا مورد حمله اقوام دیگر قرار می گرفته اند، بنابراین برای دفاع از خود، به کونگفو روی آورده اند.
روستای بدون جاده
در روستای «گیتورن» هلند هیچ حاده ای وجود ندارد. تنها راه دسترسی به این روستا راه آبی است که چندین کیلومتر در سرتاسر روستا کشیده شده است و به همین دلیل به روستا لقب «ونیز هلند» را داده اند. تعداد ساکنان این روستا به 2600 نفر می رسد. در این روستا 180 پل ساخته شده است که به خانه ساکنان روستا راه دارد.
روستایی با یک خورشید
ویگانلا روستای کوچکی در میلان ایتالیاست که در دره ای به عمق 130 کیلومتر قرار دارد و به این ترتیب هیچ وقت نور خورشید به آنجا نمی تابد و سه ماه زمستان، روستاییان از خورشید بی بهره اند.
در این روستا در ماه نوامبر، خورشید ناپدید می شود و تا فوریه دیده نمی شود. به گفته ساکنان روستا؛ در این مدت روستا آنقدر سرد است که انگار در سیبری زندگی می کنند. اخیرا مهندسان محلی و معماران به کمک روستاییان آمده اند و با یک فکر خلاقانه خورشید را به روستا آورده اند.
آنها آینه بزرگی را در سمتی که خورشید بیرون می آید قرار داده اند تا نور خورشید را به روستا منعکس کند. سال 2005 با کمک شهرداری میلان نزدیک به صد هزار یورو جمع آوری شد تا این آینه بزرگ ساخته شود.
سال 2006 این آینه یک تنی روی شیب کوهستان در ارتفاع 1100 متری قرار داده شد و از آنجا که آینه برای گرم کردن تمام روستا بسیار کوچک بود، میدان اصلی روستا برای تاباندن نور خورشید در نظر گرفته شده و شش ساعت در روز، نور خورشید آنجا را گرم می کنند و روستاییان می توانند با رفتن به میدان، از دیدن آفتاب لذت ببرند.
روستای آلزایمری ها
در نزدیکی آمستردام هلند روستایی به نام دمنتیا قرار دارد که ساکنان این روستا 152 نفر هستند که همگی از فراموشی و دیگر بیماری های حافظه رنج می برند.
این روستا طوری طراحی شده که شبیه یک شهر بزرگ است و همه امکانات در آن دیده می شود. ساکنان آزادانه در روستا می چرخند، خرید می کنند، در رستوران غذا می خورند و قدم می زنند اما دوربین هایی در سراسر روستا نصب شده است و آنها کاملا زیر نظر هستند تا مبادا به خودشان صدمه بزنند.
مرطوب ترین روستای دنیا
روستای مگالایا در هندوستان مرطوب ترین روستای جهان است. سالانه نزدیک به 11 متر باران در این روستا می بارد، بنابراین کاملا پیداست که چرا به این روستا چنین لقبی داده اند.
جریان هوای تابستانی که از دشت های بنگلادش می گذرد و رطوبت را جمع می کند، به سمت شمال حرکت کرده و وقتی به تپ1ه های مگالایا می رسد، ابرها آنقدر رطوبت در خود دارند که شروع به باریدن می کنند.
این روستا مرطوب ترین نقطه جهان است و به همین دلیل کارگرانی که در آنجا مشغول کار هستند، همیشه لباس ضد آب به تن دارند.
یکی از زیباترین مناظر این روستا، پل های زنده است که با هنرمندی ساخته شده اند. ساخت این پل ها به این صورت است که در طول زمان، ساکنان روستا، ریشه درخت های تنومند را از روی رودخانه به طرف دیگر هدایت کرده اند تا با تنیده شدن ریشه ها به یکدیگر، یک پل طبیعی ساخته شود.
روستای کوتوله ها
یانگسی روستای دور افتاده ای در چین است که سال های زیادی است دانشمندان را به خود مشغول کرده است چرا که بیش از 40 درصد از ساکنان روستا کوتوله هستند.
درباره دلیل کوتاه قدی ساکنان روستا فقط یک نظریه منطقی وجود دارد و آن این که شاید به دلیل وجود سرب در خاک این منطقه، روستاییان کوتاه قد شده اند.
به گفته ساکنان قدیم یروستا سال ها پیش در یک شب تابستان شادی از این روستا رخت بست، بیماری اسرارآمیزی کودکان روستا را بیمار کرد و از آن موقع به بعد، قد آنها رشد نکرد و همه کوتوله باقی ماندند.
روستای یک کلیه ای ها
ساکنان روستای «هاکس» در نپال، آنقدر فقیر هستند که مجبورند کلیه خود را برای تامین مایحتاج زندگی شان بفروشند. این روستا آنقدر معروف است که به آنجا لقب «روستای تک کلیه ای» داده اند.
قاچاقچیان اعضای بدن در این روستا زیاد رفت و آمد می کنند و هر بار با دست پر برمی گردند. قاچاقچی ها افرادی را که تمایل به فروش کلیه دارند به جنوب هندوستان می برند تا در آنجا عمل جراحی لازم انجام شود.
قاچاقچی ها به دروغ به روستاییان می گویند که کلیه آنها دوباره رشد خواهد کرد و به این ترتیب آنها را فریب می دهند. یکی از این فریب خورده ها «گیتا» - زنی با چهار فرزند - بود که یکی از کلیه هایش را به مبلغ ناچیز دو هزار دلار فروخت و یک خانه خرید اما خانه در زلزله سال 2015 با خاک یکسان شد. البته گاهی اوقات قاچاقچیان مردم این روستا را می ربایند و به اجبار، کلیه آنها را از بدن شان خارج می کنند.
روستای خواب آلودها
یک چهارم از ساکنان کالاچی قزاقستان دچار بیماری خواب هستند. این بیماری از سال 2013 در این روستا آغاز شد. در این زمان مردم روستا، ساعت ها و حتی روزها می خوابیدند و با حالت گیجی و سردرد از خواب بیدار می شدند. بیشتر از 20 هزار آزمایش روی هوا، خاک، غذا و آب آشامیدنی و ساکنان روستا انجام گرفت اما هیچ کدام نتیجه ای نداشت.
اگرچه بیش از 4900 گونه معدنی شناخته شده در این خبر 17 تا از زیباترین های آن ها را مشاهده خواهید کرد. مواد معدنی دقیقا آن چه که در ذهن ما میگذرد نیستند، و این ناراحت کننده است چون بعضی از آن ها واقعا زیبا هستند. در این بخش سنگ ها و مواد معدنی خواهید دید که بسیار چشم نواز و زیبا هستند. از نظر علمی مواد معدنی، موادی هستند که به طور طبیعی جامد و غیرآلی هستند و با یک فرمول شیمیایی خاص شناخته می شوند و ساختار اتمی خاصی دارند. اما سنگ ها برخلاف مواد معدنی، یک ترکیب شیمیایی خاص ندارند و می توانند از مواد معدنی یا غیرمعدنی ساخته شده باشند.
هفتاد سال پیش کشاورزی در کلرادو سر مرغی را برید، اما مرغ دوست نداشت از دنیا برود! آن مرغ بعدها با نام «مایک» مشهور شد و تا 18 ماه بعد زنده ماند. اما سوال اینجا است که مایک چگونه 18 ماه بدون سر زنده ماند؟
به گزارش نقل از بیبیسی انگلیسی، این سوال نه تنها برای ما، بلکه برای «کریس استوکل واکِر» هم جالب بود. کریس تصمیم گرفت که به پاسخی منطقی برای این سوال برسد.
لوید اولسِن و همسرش کلارا در 10 سپتامبر 1945 میلادی داشتند مرغهای مزرعهشان در «فروئیتا» کلرادو را سر میبریدند. در واقع، اولسن آنها را سر میبرید و همسرش هم آنها را تمیز میکرد. اولسن آن روز حدودا سر 40 تا 50 مرغ را برید. در این بین فقط یک مرغ بود که مانند دیگران رفتار نکرد!
ماجرا از چه قرار بود؟
تروی واترز، نتیجهی این زوج، که حالا خودش هم در همان مزرعه مشغول کشاورزی است، میگوید: «آنها دخل تمام مرغها را درآوردند و فقط همان یک مرغ بود که هنوز زنده مانده بود. آن مرغ بدون سر داشت این طرف و آن طرف میرفت و اصلا نمیایستاد.»
آنها یک جعبه چوبی سیب را برداشتند و روی مرغ گذاشتند تا شبانه جان دهد. لوید اولسن (Lloyd Olsen) صبح روز بعد با سرخوشی تمام بیدار شد و به سراغ جبعه سیب رفت تا کار آن مرغ را هم یکسره کند. اما وقتی جعبه را کنار زد، از تعجب شاخ درآورد. تروی میگوید: «آن مرغ لعنتی هنوز هم زنده بود.»
کریستا واترز، همسر تروی میگوید: «این داستان همیشه یکی از عجیبترین حوادث خاندان ما بوده است.» تروی واترز اما این داستان را از قول پدر پدربزرگِ بیمارش شنیده است. اتاق پدر پدربزرگ تروی کنار اتاق او بود و آن پیرمرد که با سالخوردگی دست و پنجه نرم میکرد، شبها از روی بیخوابی ساعتها با تروی حرف میزد.
تروی واترز (Troy Waters) میگوید: «او مرغها را به شهر برد تا در بازار گوشت بفروشد. او حتی خروسش را هم با خود برد و آن موقع هنوز هم از اسب و ارابه برای حمل و نقل استفاده میشد. او آن مرغ بی سر را هم داخل ارابه انداخت و با مردم بر سر اینکه آیا تا به حال یک مرغ بی سر زنده دیدهاند یا خیر، شرطبندی میکرد.»
ماجرای پرنده جادویی نقلِ محافل در فروئیتا شده بود. روزنامه محلی یک خبرنگار را برای صحبت با اولسن اعزام کرد و دو هفته بعد، شخصی به نام «هوپ وِید» حدود 450 کیلومتر را از «یوتا» فقط برای دیدن مرغ به آنجا پیمود. ایده هوپ این بود که کافی است آن مرغ را به سیرکها ببریم و از این طریق کلی پول به جیب بزنیم.
تروی میگوید: «سال 1940 میلادی بود که آنها یک مزرعه کشاورزی داشتند و اوضاع مالی هم خوب نبود. لوید هم جواب مثبت داد.»
مرغ بی سر در سیرک!
آنها در ابتدا به «سالت لِیک سیتی» و دانشگاه یوتا رفتند و چندین آزمایش از آن مرغ به عمل آمد. حتی شایعه شده بود که دانشمندان با کمک عمل جراحی سر چند مرغ دیگر را بریدند تا ببیند آنها زنده میمانند. در همین جا بود که مجله لایف به این داستان عجیب و غریب برخورد. لوید، کلارا و مایک تصمیم گرفتند که پس از آن یوتا یک تور به دور آمریکا را برگزار کنند.
آنها به کالیفرنیا و آریزونا رفتند و وقتی باید برای جمعآوری محصولات به مزرعه خود بازمیگشتند، این هوپ وید بود که مرغ را به شهرهای جنوب شرقی آمریکا برد. کلارا شرح آن سفرها را در یک دفتر نوشت و در حال حاضر نیز کاملا سالم است.
مردم سر جمع 40 تا 50 نامه برای اولسن نوشتند. در یکی از نامهها، اولسن را با نازیها مقایسه کرده بودند و شخص دیگر پیشنهاد داده بود که بهتر است از یک پای چوبی برای مرغ استفاده شود. پس از اولین تور، اولسن مایک را به «فینکس» در آریزونا فرستاد. در فینکس بود که آن فاجعه در بهار 1947 میلادی رخ داد.
تروی میگوید: «مرغ در آنجا مرد... در فینکس.»
لوید مستقیم غذای مایع و آب را داخل مریِ مایک میریخت. کار دیگری که لوید و کلارا برای زنده ماندن مایک مرتب انجام میدادند این بود که مخاط انباشته شده در گلوی مرغ را تمیز کنند. آنها با کمک یک قطره چکان به مایک غذا میدادند و با یک سرنگ مخاط او را تخلیه میکردند.
شبی که مایک مرد...
شبی که مایک مرد، آنها در اتاقی در متل خوابیده بودند که با صدای خفه شدن مرغ از خواب بیدار شدند. آنها دنبال سرنگ گشتند تا مخاط مایک را خالی کنند، ولی یادشان افتاد که آن سرنگ را در سیرک جا گذاشتهاند. قبل از اینکه راهحلی به ذهنشان برسد، مایک خفه شد و مرد.
تروی میگوید: «لوید تا سالها ادعا میکرد که مرغ را به شخصی در سیرک فروخته است. در نهایت، چند سال قبل از مرگش بود که یک شب پیش من اعتراف کرد که آن مرغ چگونه مرد. به نظرم او نمیخواست اعتراف کند که چه اشتباهی را مرتکب شده است، زیرا غازی که تخم طلا میگذاشت را از دست داده بود.»
اولسن هیچ وقت نگفت که چه به سر لاشه آن مرغ آورد. تروی میگوید: «حاضرم شرط ببندم که او مایک را در بیابانی بین اینجا تا فینکس چال کرده یا شاید در کنار جاده انداخته و احتمالا گرگها آن را خورده باشند.»
پاسخ چیست؟
اما برگردیم سر سوال اصلی و آن اینکه مایک چگونه زنده ماند؟ آن هم برای 18 ماه؟ دکتر تام اسمولدِر، متخصص مرکز رفتارشناسی و فرگشت در دانشگاه نیوکاسل میگوید: «بیشتر باید از این مسئله شوکه شد که چرا خون مرغ تمام نشد و آن مرغ جان نداد؟ این مسئله که مرغ توانست بدون سر زنده بماند، راهحلی آسانتر دارد.»
اگر یک انسان سر خود را از دست دهد قضیه متفاوت است، چرا که کاملا مغزش را از دست میدهد؛ اما مرغ از این نظر شبیه انسان نیست. اسمولدر میگوید: «شاید از این مسئله تعجب کنید، اما مغز مرغ نسبت به بدنش بسیار کوچک است.»
او توضیح میدهد که مغز مرغ در پشت جمجمه و در پشت چشمهایش قرار دارد.
گزارشها حاکی از این است که نوک، صورت و چشمها و یک گوش مایک با ضربهی ساتور در جا کنده شد. اسمولدر این موارد را تخمین زده و میگوید که حدود 80 درصد مغز مرغ از بین رفت و تقریبا تمام چیزهایی که بدن مرغ را کنترل میکنند (نظیر ضربان قلب، تنفس، گرسنگی و گوارش) دستنخورده باقی ماند.
در آن موقع هم گفته میشد که چون همه یا بخشی از «ساقه مغزِ» مایک همچنان به بدنش متصل است، او زنده مانده است. اما علم پیشرفت کرده و حالا مشخص شده که آن ساقهی مغز در حقیقت بخشی از مغز است.
اسمولدر میگوید: «چیزی که امروز ما به آن مغز میگوییم در آن سالها به عنوان ساقه مغز شناخته میشود. اسامی که در اوایل قرن نوزدهم به بخشهای مختلف مغز اطلاق میشد، معادل مغز پستانداران بود که در حقیقت اشتباه بودند.»
اما کسانی که سعی کردند با عمل جراحی و روشهای دیگر یک مرغ مانند مایک ایجاد کنند ناموفق ماندند، زیرا به نظر میرسد ضربهای که با مایک وارد شد دقیقا با زاویهای مناسب وارد شده بود و خون لختگیِ بعدش هم مانع مرگ او شد.
تروی واترز میگوید که احتمالا پدر پدربزرگش چندین بار این کار را بعد از مایک انجام داده بود. احتمالا دیگران هم این کار را کرده باشند. یکی از همسایههای بالاتر خانه لوید گفت که حاضر است تمام مرغهای حراجیها را برای او بخرد، به شرطی که او بگوید چطور این کار را انجام داده است؟
تروی میگوید: «یادم میآید که پدر پدربزرگم با خنده به من میگفت که دیگران حسابی او را تحویل میگرفتند و میگفتند که لوید خیلی خیلی ثروتمند است.» بسیاری از ساکنان فروئیتا فکر میکردند که خانواده اولسن ثروتمند هستند، اما تروی این قضیه را رد کرد.
تروی واترز میگوید: «او کمی از طریق مایک پول به جیب زد. او توانست دو تراکتور و کمی تجهیزات کشاورزی بخرد و جایگزین اسب و قاطرش کند. او حتی کمی هم خرج چیزهای لوکس کرد: یک شورلت پیکاپ مدل 1946.»
تروی یک بار از لوید اولسن پرسیده بود که آیا تفریحی هم داشته است؟ او جواب داده بود: «البته که داشتم. من توانستم به خیلی جاهای کشور سفر کنم و اگر به خاطر مایک نبود هرگز موفق نمیشدم. من مزرعهام را مجهز کردم.»
اما پدر پدربزرگ برای همیشه ماجرای مرغ بی سر را فراموش کرد و با شخم زدن زمین و کشاورزی بقیه عمر خود را سر کرد.
روستای ایستا، طالقان استان البرز
روستای ماخونیک، بیرجند، خراسان جنوبی، به سرزمین لی لی پوتی ها شهرت دارد
روستای صخره ای میمند ، شهر بابک ، کرمان
روستای چهار برج، اسفراین، آب و هوای آلوده باعث نابینایی شده حتی حیوانات نابینا متولد میشوند
روستای زرگر، 100 کیلومتری غرب تهران
روستای شمسان، بشاگرد، هرمزگان در فاصله ی 1950 کیلومتری تهران
روستای سرآقا سید، چهار محال بختیاری
یک دختر 12 ساله هندیالاصل در انگلستان توانست بالاترین نمره ممکن «162» را که از نخبگانی مانند آلبرت اینشتین و استفن هاوکینگ نیز بیشتر است، در آزمون ضریب هوشی بدست بیاورد.
«لیدیا سباستین» از اسکس به جمع یک درصد از ورودیهای آزمون هوش منسا پیوست که بالاترین نمره را در آزمون Cattell III B بدست میآورند. منسا یک انجمن برای افراد با ضریب هوشی بالاست.
لیدیا آزمون خود را ظرف چند دقیقه در دانشکده بیرکبک لندن به اتمام رساند.
وی اظهار کرد: در ابتدا من واقعا نگران بودم اما به محض شروع کردن، متوجه شدم که آزمون آسانتر از چیزی بود که انتظارش را داشتم و بعد به آرامش رسیدم.
لیدیا افزود: این آزمون، مهارتهای زبانی از جمله شباهتها و تعاریف و منطق مرا به چالش میکشید.
به گفته «آروم سباستین» پدر لیدیا، رادیولوژیست بیمارستان عمومی کولچستر، دخترش در شبکههای اینترنتی مختلف آزمایشات هوش را دنبال میکرد و به آنها علاقه نشان میداد و در این رابطه با مادرش گفتگو کرده بود.
والدین لیدیا میگویند که او در زمینه های دیگر نیز استعداد دارد و از سن چهار سالگی ویولن مینواخت. وی همچنین از سن شش ماهگی شروع به صحبت کرده بود.
لیدیا و «نیکل بار» 12 ساله از ایالت اسکس و «آهیل ژوهر» از بلک بورن امسال بالاترین نمرات منسا را به خود اختصاص دادند.
آزمون کتل 150 سوال دارد و اکثر آن، ارزیابیهای ادراک از طریق متن است که حداکثر نمره برای بزرگسالان 161 و برای افراد زیر 18 سال، 162 است.
تصور میشود که هاوکینگ و اینشتین ضریب هوشی در حدود 160 دارند. منسا بر این باور است که بزرگترین و قدیمیترین جامعه افرادی با ضریب هوشی بالا در جهان است. عضویت برای هر کسی که ثابت کند که ضریب هوشی بالاتر از دو درصد جمعیت عموم دارد، آزاد است. این امر توسط تشخیص و یا اثبات آزمونهای هوشبهر اندازهگیری میشود.
منبع: ایسنا
ایلام - ایرنا - در پدیده ای نادر از چشمان دختری در بخش زرین آباد شهرستان دهلران به جای اشک بلور شیشه ای خارج می شود.
به گزارش ایرنا، سارا سلیمانی دختر 14 ساله دهلرانی هر روز چهار تا پنج مرتبه با این مشکل مواجه می شود و از چشمش جسم شیشه ای بیرون می آید و با هربار خارج شدن شیشه از چشمش با درد شدید در کره چشم مواجه و ناچار است این درد را تحمل کند.
خانواده این دختر نیز از این موضوع نگران بوده و بدنبال این هستند تا با مراجعه به متخصص چشم این پدیده را معالجه کنند.
در مراجعاتی که این دختر به چشم پزشک داشته عنوان کرده اند که این پدیده از نظر علمی غیر قابل توجیه است.
سارا سلیمانی در این باره به خبرنگار ایرنا می گوید: از فروردین ماه سال جاری دچار این عارضه شده و همچنان ادامه دارد.
وی افزود: هنگام نگاه کردن به آیینه در اثر برخورد توپ با آن و شکسته شدن در چشم چپم بعد از سه روز دچار این عارضه شدم.
وی با اشاره به اینکه بعد از برخورد شیشه به چشمش تا یک ساعت قدرت بینایی خود را از دست داده است، تاکید کرد: روزانه چهار تا شش قطعه شیشه از چشمش خارج می شود و بعد از خروج هر شیشه شقیقه چشمش دچار درد شدید می شود.
وی یادآور شد: این شیشه ها از قسمت پایین چشمش که دچار ورم می شود، خارج و با خروج شیشه های بزرگ حتی از چشمش خون نیز جاری می شود.
پدر سارا سلیمانی می گوید: بعد از سه روز با دیدن این صحنه بسیار تعجب کرده و به پزشک عمومی بخش زرین آباد مراجعه کردیم که پزشک عنوان کرد باید به متخصص چشم مراجعه کنید.
بهزاد سلیمانی اضافه کرد: چهار ماه است که دخترم با این عارضه مواجه شده و چشم پزشکان نیز از معالجه آن عاجز هستند و برای مداوا باید به مرکز مراجعه کنیم.
وی با بیان اینکه این شیشه ها در اسید نیز حل نمی شوند، افزود: چشم پزشکان اظهار نظر خاصی نکرده اند ولی آنرا شیشه خارجی عنوان می کنند.
شهرستان دهلران در 228 کیلومتری جنوب ایلام قرار دارد.
جام نیوز - بقایای کشف شده از یک فسیل حاکی از آن است که مارهای امروزی نوع تکامل یافته مارمولک ها در گذشته هستند.
به گفته دکتر"دیو مارتیل" از دانشگاه پورتسموث، این فسیل 110 میلیون ساله متعلق به قدیمی ترین مارها در سالهای گذشته است و به طور کلی پذیرفته شده است که مارمولک ها درگذشته های دور به مارها تبدیل شده است. آنچه که دانشمندان هنوز نمی دانند وقتی است که آنها چگونه و ازچه نوع مارمولکی تکامل یافته اند.
این فسیل 20 سانتی متری با دو پای جلویی به اندازه 1 سانتی و دو پای دیگر در انتهای بدن خود داشته است.
وبسایت دیجیاتو: عادی شدن روابط ایالات متحده آمریکا و کوبا تغییرات بسیار بزرگی را برای این دو کشور و شهروندانشان به دنبال خواهد داشت که مهم ترینشان شاید دستیابی پژوهشگران آمریکایی و آزمایشگاه های پیشرفته این کشور به بزرگ ترین جزیره دریای کارائیب و گونه های جانوری منحصربفردی باشد که در آن زندگی می کنند.
در میان عجایب و شگفتی هایی که قطعا چشم پژوهشگران را به خود خیره خواهد کرد می توان به کوچک ترین پرنده دنیا اشاره کرد که در واقع یکی از گونه های مرغ مگس خوار با نام مرغ مگس خوار زنبوری (bee hummingbird) است.
این پرنده در حدود یک پانزدهم اونس (یعنی کمتر از یک سکه ده سنتی یا حدودا دو گرم) وزن دارد و ابعاد آشیانه آن نیز کوچک تر از یک سکه ۲۵ سنتی است.
این گونه از مرغ مگس خوار درست مانند شاهینی که به شکار کبوترها می رود، پشه ها را صید می کند و تخم هایش نیز به اندازه یک دانه قهوه هستند. به بیان دیگر، مرغ مگس خوار زنبوری به قدری کوچک است که با حشرات برای دستیابی به غذا و منابع غذایی می جنگد و کاری به طعمه پرندگان دیگر ندارد.
نکته جالب توجه دیگر در مورد این پرنده فعالیت بیش از اندازه آن است؛ باید به اطلاع تان برسانیم که مرغ مگس خوار زنبوری در هر ثانیه ۲۰۰ مرتبه بال می زند.
حال سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چرا این جانور تا این اندازه نسبت به موجودات هم رده خود کوچک است؟
Bo Dalsgaard بوم شناس دانشگاه کوپنهاگ می گوید: در تمامی جوامع موجود در جزایر کارائیب، دو یا سه مرغ مگس خوار را خواهید دید که به صورت گروهی با هم زندگی می کنند و معمولا یکی از آنها کوچک تر و دیگری بزرگ تر است.
پرنده ای که جثه بزرگ تری دارد معمولا به رنگ زمردی است که دوبرابر اندازه معمول خود رشد می کند (هرچند که این پرنده نیز در برابر گونه های «بزرگ» مرغ مگس خوار باز هم کوچک به حساب می آید).
Dalsgaard تصور می کند که در وهله نخست گونه زمردین این پرنده وارد کوبا شده و سپس اجداد مرغ مگس خوار زنبوری با ورود به این جزیره نقش گونه کوچک تر را بر عهده گرفته اند. اما گروهی که در مرحله دوم وارد این جزیره شدند برای آنکه با انواع زمردین بر سر غذا وارد رقابت نشوند، به شکلی تکامل پیدا کردند که برای دستیابی به شهد گیاهان با حشرات بجنگند.
به همین دلیل رفته رفته این پرنده کوچک و کوچک تر شد تا مبادا روزی منابع غذایی اش تمام شود و در نتیجه برای دستیابی به غذای مورد علاقه اش (شهد) بیشتر به سمت گل های کوچک می رفت در حالی که انواع زمردین به هیچ وجه انرژی خود را صرف این گل های کوچک نمی کردند و رقابتی هم میان آنها وجود نداشت.
جالب است بدانید که این پرنده حتی از سوی حشرات نیز با رقابت روبرو نشد چراکه سفر از روی آب برای پیدا محیط زندگی جدید برای حشرات گرده افشان کاری بس دشوار است.
اما مرغ مگس خوار تنها موجود ظریف و کوچک روی زمین نیست و این ظرافت امری بسیار رایج به شمار می رود. برای نمونه در منطققه باربادوس نوعی مار زندگی می کند که می تواند روی یک سکه ۲۵ سنتی چمبره بزند و داستان تکامل آن نیز درست شبیه به همین پرنده است.
زمانی که این مار ریسمانی نخستین بار به باربادوس رسید احتمالا خود را درون یک منفذ کوچک جای داده و غذای اصلی اش هم هیچگاه به این سرزمین راه پیدا نکرده چراکه در این صورت جثه این مار قطعا بزرگ تر از این میزان بود و در نتیجه همچون مرغ مگس خوار به تدریج کوچک و کوچک تر شده تا بتواند با خوردن شفیره و نوزاد حشراتی مانند موریانه و مورچه خود را سیر کند.
زیبایی های خواب
ظرافت یا بهتر بگوییم کوتولگی پدیده ایست که بارها و بارها در این جزیره رخ می دهد اما کوچک بودن برای پرنده ای با این اشتها که دوست دارد بهترین غذاها را به جوجه هایش بدهد هزینه دارد.
به گفته Dalsgaard هزینه این کوچک بودن میزان بالای انرژی ایست که موجود زنده ای مانند این مصرف می کند چراکه نرخ سوخت و ساز و از دست دادن گرما در بدن این پرنده بسیار بالاست.
او در ادامه می گوید: به همین دلیل مرغ مگس خوار زنبوری مجبور است که با تناوب بسیار بالا غذا بخورد یا اینکه برای صرفه جویی در میزان مصرف انرژی به یک خواب عمیق برود که به آن مرگ کاذب هم گفته می شود.
متاسفانه مطالعات قابل توجهی روی پدیده مرگ کاذب در این پرنده صورت نگرفته، با این همه باید بگوییم که اغلب گونه های مرغ مگس خوار از چنین ترفندی برای حفظ انرژی خود بهره می گیرند و به همین دلیل دانشمندان تا حدودی می توانند به سازوکار آن در این گونه ظریف نیز پی ببرند.
با توجه به اینکه مرغ های مگس خوار زنبوری مقدار زیادی انرژی می سوزانند و این گونه نیز ظریف ترینشان است و بیش از همه آنها انرژی می سوزاند (اگر خاطرتان باشد پیشتر گفته بودیم که این پرنده در هر ثانیه ۲۰۰ مرتبه بال های خود را تکان می دهد)، پژوهشگران احتمال داده اند که استفاده آن از ترفند مرگ کاذب نیز کاملا به شکلی آزادانه انجام می گیرد.
بنابراین درست مانند بیماری خواب مرغ مگس خوار نیز احتمالا هر زمان که فرصتش را پیدا کند مرگ کاذب را تجربه می کند. آنا مارتین گنزالس بوم شناس دانشگاه برکلی در کالیفرنیا در این رابطه می گوید: برای نمونه در شب ها که این پرنده نمی تواند غذا بخورد لازم است کمترین میزان ممکن از انرژی خود را مصرف کنند تا دمای بدنش را حفظ نماید.
او در ادامه می گوید: حتی مشاهده شده که در طول باران های سنگین هم که امکان غذا خوردن وجود ندارد این پرنده به خوابی سنگین فرو می رود (لازم به یادآوری است که مرغ مگس خوار زنبوری در جریان باران های اندکی می تواند به شکار برود و در این حین نیز طعمه حیوانات دیگر نمی شود).
زمانی که فصل جفت گیری این پرنده فرا می رسد، گونه های نر آن رنگ سبز آبی خود را از دست می دهند و در مقابل یک کلاه صورتی رنگ متمایل به قرمز بر سر می کنند (تصویر شاخص مطلب) و آوازهایی زیبا سر می دهند و بدین سان گونه های ماده را به سمت خود جذب می کنند.
اما پس از آنکه گونه ماده دو تخم کوچک خود را که ابعادشان به اندازه دانه قهوه است، گذاشت به هیچ وجه اجاز نزدیک شدن گونه نر به آشیانه و بالاخص تخم ها را نمی دهد چراکه پرنده نر پرهای براقی دارد و می تواند درندگان و دشمنان را به سمت خود جذب کند.
پرنده ماده شش دنگ حواس خود را صرف محافظت از تخم هایش می کند. گنزالس می گوید: مادر به صورت مستقیم به سمت آشیانه پرواز نمی کند و در عوض به آرامی به آن نزدیک شده و پس از آنکه از بابت امنیت لانه و محیط پیرامونش مطمئن شد به آن وارد می شود.
جوجه ها حدودا بعد از سه هفته از تخم بیرون می آیند و پرنده برای سه هفته دیگر به آنها مخلوطی از شهد و مگس می دهد و پس از اتمام این فرایند، جوجه ها بال گشوده و به سمت جهان پیرامونشان به پرواز در می آیند.
در مورد زیستگاه این پرنده هم باید بگوییم که برخی از نواحی این جزیره به صورت کلی زیر کشت یک نوع محصول می روند و این یعنی مرغ مگس خوار احتمالا همیشه به مواد و ابزارهای لازم برای ساختن آشیانه اش دسترسی ندارد. در هر صورت برنامه خاصی برای حفظ بقای این پرنده در کوبا صورت نمی گیرد اما از طرفی هم حیات آن به هیچ وجه در معرض انقراض نیست.
به محض رسیدن به فرودگاه بایستی تلفن همراه تان را تحویل دهید، هیچ شخصی با تلفن همراه دیده نمی شود. اما استفاده از لپ تاپ اشکالی ندارد،خبری از اینترنت نیست، تنها اینترانت وجود دارد. ویژگی شهرها، نبود ماشین است. همه پیاده مسیر را طی می کنند.
چندی پیش Artemy Lebedev، از فعالان طراحی وب، سفری به کره شمالی داشت. او عکس های بسیار جالبی در جریان سفرش به این کشور عجیب و غریب گرفته است؛ کشوری که حقیقتا از آن اطلاعات بسیار کمی در دسترس ذهن های کنجکاو است…
به محض رسیدن به فرودگاه بایستی تلفن همراه تان را تحویل دهید، هیچ سرویس رومینگی در دسترس نیست. هیچ شخصی با تلفن همراه دیده نمی شود. اما استفاده از لپ تاپ اشکالی ندارد، به نظر می رسد که کره شمالی ها از کارت هایی باخبر نیستند که توانایی تبدیل لپ تاپ به تلفن همراه را دارد.
خبری از اینترنت نیست، تنها اینترانت وجود دارد.
وقتی که به کره شمالی وارد می شوید به شما یک راهنما و یک راننده اختصاص می دهند و همیشه همراه تان هستند. شما نمی توانید خودتان هتل را ترک کنید. برنامه روزانه شامل ۲ تا ۳ بازدید تفریحی می شود. در هتل می توانید BBC، چندین شبکه از چین و همچنین شبکه NTV روسیه را مشاهده کنید
نفت تقریبا وجود ندارد بنابراین بیشتر کارها دستی انجام می شود.
در شهر روشنایی ها ساعت ۱۱ خاموش می شوند. شهر در شب ترسناک است. خبری از روشنایی در خیابان ها نیست.
در طول روز آسانسور برای ۱۵ دقیقه کار نمی کند.
تمام «پیونگ یانگ» به این شکل است. از راهنما درباره خانه های قدیمی پرسیدم، او گفت، پیرها دوست ندارند که به خانه های جدید بروند، زندگی در این خانه ها را می پسندند.
در ساحل کره شمالی، سیم خاردارهای برق دار شده وجود دارند تا از این طریق شهروندان کره شمالی فکر شنا کردن به سرشان نزند. و البته شما اجازه عکس گرفتن هم ندارید.
در حدود ۱۰ درصد از جمعیت در ارتش خدمت می کنند. عبور از سربازان غیرممکن است.
در نزدیکی مرز دو کره، جاده برای مقابله با هجوم دشمن آماده است. مکعب های بزرگ برای این است که با افتادن به جاده، تانک های دشمن را به تله بیاندازند.
تنها تبلیغات در کره شمالی، تبلیغاتی برای یک ماشین است (ساخته شده با همکاری کره جنوبی) که آن را تنها در پایتخت خواهید دید.
هر شهروند در کره شمالی، نشانی از «کیم ایل سونگ» بر سینه ی خود دارد؛ به جز کودکان و خدمتکاران که احتمالا این نشان به دلیل پوشیدن لباس کار مخفی شده است.
شما نمی توانید این نشان را خریداری کنید.
همانطور که گفته شد، شما نمی توانید آزادانه در کره شمالی حرکت کنید. همه جا ایست بازرسی وجود دارد. وقتی که ماشین از ایست بازرسی عبور می کند، راننده چراغ می زند. احتمالا به این معنا است که فردی خارجی در حال عبور است.
ترن ها از ۴ واگن ساخته شده اند. درب ها با دست باز شده و خودکار بسته می شوند.
ویژگی شهرها، نبود ماشین است. همه پیاده مسیر را طی می کنند، گاهی اوقات از تراموا و اتوبوس ها استفاده می کنند. دوچرخه نایاب و گران قیمت است.
کره ای ها عادت دارند در هنگام راه رفتن، دست هایشان را در پشت محکم کنند. به ندرت مردان لباس های روشن می پوشند.
● اما برخی از قوانین عجیب:
▪ سکونت مادام العمر در یک محل مگر با اجازه حکومتی!
با وجود اینکه طبیعت کره شمالی بسیار زیبا و دل انگیز است و تنوع آب و هوایی شگفت انگیزی دارد اما مردم این کشور در هر نقطه از این سرزمین که روزگار می گذرانند باید تا آخر عمر همان جا بمانند و حق خروج از منطقه محل سکونت خود را ندارند و اگر زمانی هوای سفر به سرشان بزند یا بخواهند برای کاری از روستا یا شهر خود خارج شوند، حتما باید اجازه حکومتی داشته باشند، در غیر این صورت قانون را شکسته اند و مجازات خواهند شد.
▪ بیدار شدن رأس ساعت شش با صدای شیپور!
قوانین حاکم بر کره شمالی تمامی جوانب زندگی مردم را تحت کنترل قرارداده و بر تمامی بخش های زندگی شان به نوعی تاثیر گذاشته است. تقریبا ۵۰ سال است که مردم کره شمالی صبح ها با نواختن صدای شیپوری که راس ساعت شش به صدا درمی آید و از طریق بلندگو در تمام مناطق پخش می شود از خواب بیدار می شوند.
▪ برنامه های اجباری قبل از آغاز فعالیت های روزانه!
آنها موظف هستند پیش از شروع کار روزانه، در مقابل مجسمه کیم ایل جونگ و پدر او ادای احترام کرده و سر تعظیم فرود آورند. همه مردم کره شمالی موظف هستند با لباس های رسمی خاص از منزل خارج شوند یا علامت مخصوصی روی لباس داشته باشند تا وزارت اطلاعات و امنیت این کشور از اینکه چه افرادی در حال عبور و مرور هستند، آگاهی کامل داشته باشد؛ البته کار به همین جا ختم نمی شود و آنها باید پس از رسیدن به محل کار ده دقیقه ای را هم باید وقت بگذارند و به سخنرانی های مافوق خود گوش دهند و پس از آن پنج دقیقه علیه دشمنانشان شعار بدهند. پس از انجام تمامی این کارها تازه نوبت آغاز فعالیت روزانه می شود و آنها می توانند کار خود را شروع کنند.
▪ خدمت سربازی؛ ده سال!
در پیونگ یانگ، پایتخت کره شمالی، هر دو ساعت یک بار از بلندگوهایی که صدای بسیار قوی ای دارند در گوشه گوشه شهر مارش نظامی پخش می شود تا قدرت ژنرال های این کشور به رخ همه کشیده شود. آنها بنا بر عادتی دیرینه کیم جونگ ایل، رهبر کشور خود را ژنرال صدا می زنند؛ البته دادن چنین لقبی به او چندان هم بیراه نیست چراکه خدمت سربازی اجباری در این کشور گاهی به ده سال هم می رسد.
▪ عدم حق استفاده از خودرو برای رفتن به محل کار!
مردم این کشور برای رفتن به محل کار خود حق استفاده از خودرو را ندارند و معمولا با دوچرخه رفت و آمد می کنند. استفاده از خودرو تنها مختص به بالا رتبه های نظامی این کشور است.
▪ هیچ خانواده ای حق خواب دیدن ندارد!
پس از پایان کار و فعالیت روزانه، شب ها ساعت نه در سراسر کره شمالی خاموشی زده می شود و به این ترتیب مردم خود را برای یک روز کاری دیگر آماده می کنند. نکته عجیب دیگر این است که در کره شمالی هیچ خانواده ای حق خواب دیدن ندارد و اگر پدر و مادری صبح از خواب بیدار بشوند و خوابی را که شب قبل دیده اند تعریف کنند، فرزند آنها موظف است تا علاوه بر خوابی که والدینش دیده اند خواب خود را هم به نماینده وزارت اطلاعات و امنیت کشور که در کلاس شان حضور دارد، گزارش دهد.
▪ عدم استقلال رسانه ها!
در کره شمالی هیچ رسانه خصوصی دیده نمی شود و ۱۲ روزنامه و ۲۰ نشریه موجود در این کشور کاملا تحت نظر دولت هستند و بی آنکه خبرنگاری وظیفه تهیه گزارش ها را برعهده داشته باشد، مطالب آنها را خبرهایی تشکیل می دهد که هر روز از وزارت اطلاعات و امنیت دریافت و دقیقا همان اطلاعات بدون کوچک ترین تغییری منتشر می شود؛ در تمام رسانه های کره شمالی، انتشار هرگونه خبر ناخوشایند در مورد کره شمالی در همه زمینه ها از سیاسی و اجتماعی گرفته تا اقتصادی و فرهنگی به شدت ممنوع است.
▪ باوجود قحطی و گرسنگی، عدم پذیرش کمک های غذایی دیگر کشورها!
با توجه به اینکه دولت مسؤول آذوقه رسانی و تهیه مواد لازم به صورت کوپنی در کره شمالی است، درآمد ماهانه مردم بسیار ناچیز است؛ در بیشتر موارد هم نه کمک های دولت و نه درآمد مردم کفاف مایحتاج و نیازهای اولیه آنها را نمی دهد و فقر و قحطی بر بسیاری از خانواده های این کشور حاکم شده و سالانه چندین هزار نفر از آنها به دلیل گرسنگی جان می دهند.
دولت کره شمالی با وجود نیازهای شدیدی که به کمک های غذایی دیگر کشورها دارد اما به خاطر اینکه معتقد است این غذاها روی طرز فکر مردم اثرات سوء دارد و برای اینکه از آلودگی فرهنگی که نتیجه مصرف این غذاهاست در امان بماند، از پذیرفتن آن سر باز می زند. شدت قحطی و گرسنگی در این کشور به حدی است که سازمان تغذیه جهانی وابسته به سازمان ملل در این باره به شدت هشدار داده است.
▪ ممنوعیت ورود هرگونه خبرنگار و عکاس به کره شمالی!
مسؤولان این کشور نه تنها از پذیرفتن هرگونه کمک امتناع می کنند بلکه ورود هرگونه خبرنگار و عکاس را هم به کره شمالی ممنوع کرده اند؛ البته نه تنها ورود اصحاب رسانه به این کشور ممنوع است
▪ مرگ و تیرباران سرنوشت شهروندان تماس گیرنده با تلفن به خارج!
خروج شهروندان کره ای هم از کشورشان به شدت کنترل می شود و اگر شخصی بخواهد به دنیای بیرون از کره قدم بگذارد به عنوان عامل دشمن دستگیر می شود؛ این قانون آنقدر سختگیرانه در این کشور به اجرا درمی آید که اگر فردی حتی از طریق تلفن با خارج از کشور تماس برقرار کند، ممکن است سرنوشتی جز مرگ و تیرباران در انتظارش نباشد؛ به عنوان مثال در ماه مارس امسال یک شهروند کره شمالی که در یکی از شرکت های نظامی کره شمالی مشغول به کار بود با تلفن همراه خود با یکی از دوستانش که در سال ۲۰۰۱ به سئول پایتخت کره جنوبی گریخته بود، تماس گرفت و در مورد قیمت برنج و شرایط زندگی در کره شمالی با او صحبت کرد؛ این کار او از طرف دولت تخطی از قوانین تلقی شد و در نتیجه حکمی جز اعدام برای او صادر نشد. این درحالی است که مدتی بعد خبرگزاری یون هاپ، مرگ فرد خاطی به نام جونگ را تایید کرد و گفت این شهروند اولین فرد در کره شمالی است که به دلیل تماس با خارج از کشور اعدام شده، اما جزئیات بیشتری از این ماجرا منتشر نکرد.
در کره شمالی فقط یک شرکت مخابراتی تلفن همراه که منطقه پایتخت، پیونگ یانگ، را پوشش می دهد مشغول به فعالیت است. مشترکان این شرکت مخابراتی حق استفاده از خدمات این شرکت برای تماس با خارج را ندارند. در نتیجه بسیاری از شهروندان کره شمالی برای تماس با بستگان و اقوام خود که در خارج از این کشور زندگی می کنند از تلفن های همراهی که به طور غیرقانونی از چین به کره شمالی وارد شده اند، استفاده می کنند.
▪ شرط ازدواج؛ رضایت وزارت اطلاعات آری، رضایت خانواده خیر!
اگر پسر و دختری در کره شمالی قصد ازدواج با یکدیگر را داشته باشند، رضایت خانواده آنها هیچ نقشی در این ازدواج ندارد بلکه این وزارت اطلاعات و امنیت این کشور است که صلاحیت ازدواج این دو نفر را صادر می کند. به این ترتیب که هم پسر و هم دختر باید یک گزارش کامل از نحوه آشنایی، میزان علاقه، علت آشنایی و … را به وزارت امنیت ارائه بدهند. پس از این مرحله و بررسی های لازم و شناسایی تمامی اقوام دختر و پسر برای آنها قرار مصاحبه صادر می شود و پس از حضور دختر و پسر و پاسخ دادن به سوال های خاص اگر مورد مشکوکی دیده نشود، اجازه ازدواج آنها صادر می شود.
با تمام این تفاسیر مردم کره شمالی از زندگی خود ناراضی نیستند و معتقدند خوشبخت ترین انسان های روی زمین هستند.
به محض رسیدن به فرودگاه بایستی تلفن همراه تان را تحویل دهید، هیچ شخصی با تلفن همراه دیده نمی شود. اما استفاده از لپ تاپ اشکالی ندارد،خبری از اینترنت نیست، تنها اینترانت وجود دارد. ویژگی شهرها، نبود ماشین است. همه پیاده مسیر را طی می کنند.
چندی پیش Artemy Lebedev، از فعالان طراحی وب، سفری به کره شمالی داشت. او عکس های بسیار جالبی در جریان سفرش به این کشور عجیب و غریب گرفته است؛ کشوری که حقیقتا از آن اطلاعات بسیار کمی در دسترس ذهن های کنجکاو است…
به محض رسیدن به فرودگاه بایستی تلفن همراه تان را تحویل دهید، هیچ سرویس رومینگی در دسترس نیست. هیچ شخصی با تلفن همراه دیده نمی شود. اما استفاده از لپ تاپ اشکالی ندارد، به نظر می رسد که کره شمالی ها از کارت هایی باخبر نیستند که توانایی تبدیل لپ تاپ به تلفن همراه را دارد.
خبری از اینترنت نیست، تنها اینترانت وجود دارد.
وقتی که به کره شمالی وارد می شوید به شما یک راهنما و یک راننده اختصاص می دهند و همیشه همراه تان هستند. شما نمی توانید خودتان هتل را ترک کنید. برنامه روزانه شامل ۲ تا ۳ بازدید تفریحی می شود. در هتل می توانید BBC، چندین شبکه از چین و همچنین شبکه NTV روسیه را مشاهده کنید
نفت تقریبا وجود ندارد بنابراین بیشتر کارها دستی انجام می شود.
در شهر روشنایی ها ساعت ۱۱ خاموش می شوند. شهر در شب ترسناک است. خبری از روشنایی در خیابان ها نیست.
در طول روز آسانسور برای ۱۵ دقیقه کار نمی کند.
تمام «پیونگ یانگ» به این شکل است. از راهنما درباره خانه های قدیمی پرسیدم، او گفت، پیرها دوست ندارند که به خانه های جدید بروند، زندگی در این خانه ها را می پسندند.
در ساحل کره شمالی، سیم خاردارهای برق دار شده وجود دارند تا از این طریق شهروندان کره شمالی فکر شنا کردن به سرشان نزند. و البته شما اجازه عکس گرفتن هم ندارید.
در حدود ۱۰ درصد از جمعیت در ارتش خدمت می کنند. عبور از سربازان غیرممکن است.
در نزدیکی مرز دو کره، جاده برای مقابله با هجوم دشمن آماده است. مکعب های بزرگ برای این است که با افتادن به جاده، تانک های دشمن را به تله بیاندازند.
تنها تبلیغات در کره شمالی، تبلیغاتی برای یک ماشین است (ساخته شده با همکاری کره جنوبی) که آن را تنها در پایتخت خواهید دید.
هر شهروند در کره شمالی، نشانی از «کیم ایل سونگ» بر سینه ی خود دارد؛ به جز کودکان و خدمتکاران که احتمالا این نشان به دلیل پوشیدن لباس کار مخفی شده است.
شما نمی توانید این نشان را خریداری کنید.
همانطور که گفته شد، شما نمی توانید آزادانه در کره شمالی حرکت کنید. همه جا ایست بازرسی وجود دارد. وقتی که ماشین از ایست بازرسی عبور می کند، راننده چراغ می زند. احتمالا به این معنا است که فردی خارجی در حال عبور است.
ترن ها از ۴ واگن ساخته شده اند. درب ها با دست باز شده و خودکار بسته می شوند.
ویژگی شهرها، نبود ماشین است. همه پیاده مسیر را طی می کنند، گاهی اوقات از تراموا و اتوبوس ها استفاده می کنند. دوچرخه نایاب و گران قیمت است.
کره ای ها عادت دارند در هنگام راه رفتن، دست هایشان را در پشت محکم کنند. به ندرت مردان لباس های روشن می پوشند.
● اما برخی از قوانین عجیب:
▪ سکونت مادام العمر در یک محل مگر با اجازه حکومتی!
با وجود اینکه طبیعت کره شمالی بسیار زیبا و دل انگیز است و تنوع آب و هوایی شگفت انگیزی دارد اما مردم این کشور در هر نقطه از این سرزمین که روزگار می گذرانند باید تا آخر عمر همان جا بمانند و حق خروج از منطقه محل سکونت خود را ندارند و اگر زمانی هوای سفر به سرشان بزند یا بخواهند برای کاری از روستا یا شهر خود خارج شوند، حتما باید اجازه حکومتی داشته باشند، در غیر این صورت قانون را شکسته اند و مجازات خواهند شد.
▪ بیدار شدن رأس ساعت شش با صدای شیپور!
قوانین حاکم بر کره شمالی تمامی جوانب زندگی مردم را تحت کنترل قرارداده و بر تمامی بخش های زندگی شان به نوعی تاثیر گذاشته است. تقریبا ۵۰ سال است که مردم کره شمالی صبح ها با نواختن صدای شیپوری که راس ساعت شش به صدا درمی آید و از طریق بلندگو در تمام مناطق پخش می شود از خواب بیدار می شوند.
▪ برنامه های اجباری قبل از آغاز فعالیت های روزانه!
آنها موظف هستند پیش از شروع کار روزانه، در مقابل مجسمه کیم ایل جونگ و پدر او ادای احترام کرده و سر تعظیم فرود آورند. همه مردم کره شمالی موظف هستند با لباس های رسمی خاص از منزل خارج شوند یا علامت مخصوصی روی لباس داشته باشند تا وزارت اطلاعات و امنیت این کشور از اینکه چه افرادی در حال عبور و مرور هستند، آگاهی کامل داشته باشد؛ البته کار به همین جا ختم نمی شود و آنها باید پس از رسیدن به محل کار ده دقیقه ای را هم باید وقت بگذارند و به سخنرانی های مافوق خود گوش دهند و پس از آن پنج دقیقه علیه دشمنانشان شعار بدهند. پس از انجام تمامی این کارها تازه نوبت آغاز فعالیت روزانه می شود و آنها می توانند کار خود را شروع کنند.
▪ خدمت سربازی؛ ده سال!
در پیونگ یانگ، پایتخت کره شمالی، هر دو ساعت یک بار از بلندگوهایی که صدای بسیار قوی ای دارند در گوشه گوشه شهر مارش نظامی پخش می شود تا قدرت ژنرال های این کشور به رخ همه کشیده شود. آنها بنا بر عادتی دیرینه کیم جونگ ایل، رهبر کشور خود را ژنرال صدا می زنند؛ البته دادن چنین لقبی به او چندان هم بیراه نیست چراکه خدمت سربازی اجباری در این کشور گاهی به ده سال هم می رسد.
▪ عدم حق استفاده از خودرو برای رفتن به محل کار!
مردم این کشور برای رفتن به محل کار خود حق استفاده از خودرو را ندارند و معمولا با دوچرخه رفت و آمد می کنند. استفاده از خودرو تنها مختص به بالا رتبه های نظامی این کشور است.
▪ هیچ خانواده ای حق خواب دیدن ندارد!
پس از پایان کار و فعالیت روزانه، شب ها ساعت نه در سراسر کره شمالی خاموشی زده می شود و به این ترتیب مردم خود را برای یک روز کاری دیگر آماده می کنند. نکته عجیب دیگر این است که در کره شمالی هیچ خانواده ای حق خواب دیدن ندارد و اگر پدر و مادری صبح از خواب بیدار بشوند و خوابی را که شب قبل دیده اند تعریف کنند، فرزند آنها موظف است تا علاوه بر خوابی که والدینش دیده اند خواب خود را هم به نماینده وزارت اطلاعات و امنیت کشور که در کلاس شان حضور دارد، گزارش دهد.
▪ عدم استقلال رسانه ها!
در کره شمالی هیچ رسانه خصوصی دیده نمی شود و ۱۲ روزنامه و ۲۰ نشریه موجود در این کشور کاملا تحت نظر دولت هستند و بی آنکه خبرنگاری وظیفه تهیه گزارش ها را برعهده داشته باشد، مطالب آنها را خبرهایی تشکیل می دهد که هر روز از وزارت اطلاعات و امنیت دریافت و دقیقا همان اطلاعات بدون کوچک ترین تغییری منتشر می شود؛ در تمام رسانه های کره شمالی، انتشار هرگونه خبر ناخوشایند در مورد کره شمالی در همه زمینه ها از سیاسی و اجتماعی گرفته تا اقتصادی و فرهنگی به شدت ممنوع است.
▪ باوجود قحطی و گرسنگی، عدم پذیرش کمک های غذایی دیگر کشورها!
با توجه به اینکه دولت مسؤول آذوقه رسانی و تهیه مواد لازم به صورت کوپنی در کره شمالی است، درآمد ماهانه مردم بسیار ناچیز است؛ در بیشتر موارد هم نه کمک های دولت و نه درآمد مردم کفاف مایحتاج و نیازهای اولیه آنها را نمی دهد و فقر و قحطی بر بسیاری از خانواده های این کشور حاکم شده و سالانه چندین هزار نفر از آنها به دلیل گرسنگی جان می دهند.
دولت کره شمالی با وجود نیازهای شدیدی که به کمک های غذایی دیگر کشورها دارد اما به خاطر اینکه معتقد است این غذاها روی طرز فکر مردم اثرات سوء دارد و برای اینکه از آلودگی فرهنگی که نتیجه مصرف این غذاهاست در امان بماند، از پذیرفتن آن سر باز می زند. شدت قحطی و گرسنگی در این کشور به حدی است که سازمان تغذیه جهانی وابسته به سازمان ملل در این باره به شدت هشدار داده است.
▪ ممنوعیت ورود هرگونه خبرنگار و عکاس به کره شمالی!
مسؤولان این کشور نه تنها از پذیرفتن هرگونه کمک امتناع می کنند بلکه ورود هرگونه خبرنگار و عکاس را هم به کره شمالی ممنوع کرده اند؛ البته نه تنها ورود اصحاب رسانه به این کشور ممنوع است
▪ مرگ و تیرباران سرنوشت شهروندان تماس گیرنده با تلفن به خارج!
خروج شهروندان کره ای هم از کشورشان به شدت کنترل می شود و اگر شخصی بخواهد به دنیای بیرون از کره قدم بگذارد به عنوان عامل دشمن دستگیر می شود؛ این قانون آنقدر سختگیرانه در این کشور به اجرا درمی آید که اگر فردی حتی از طریق تلفن با خارج از کشور تماس برقرار کند، ممکن است سرنوشتی جز مرگ و تیرباران در انتظارش نباشد؛ به عنوان مثال در ماه مارس امسال یک شهروند کره شمالی که در یکی از شرکت های نظامی کره شمالی مشغول به کار بود با تلفن همراه خود با یکی از دوستانش که در سال ۲۰۰۱ به سئول پایتخت کره جنوبی گریخته بود، تماس گرفت و در مورد قیمت برنج و شرایط زندگی در کره شمالی با او صحبت کرد؛ این کار او از طرف دولت تخطی از قوانین تلقی شد و در نتیجه حکمی جز اعدام برای او صادر نشد. این درحالی است که مدتی بعد خبرگزاری یون هاپ، مرگ فرد خاطی به نام جونگ را تایید کرد و گفت این شهروند اولین فرد در کره شمالی است که به دلیل تماس با خارج از کشور اعدام شده، اما جزئیات بیشتری از این ماجرا منتشر نکرد.
در کره شمالی فقط یک شرکت مخابراتی تلفن همراه که منطقه پایتخت، پیونگ یانگ، را پوشش می دهد مشغول به فعالیت است. مشترکان این شرکت مخابراتی حق استفاده از خدمات این شرکت برای تماس با خارج را ندارند. در نتیجه بسیاری از شهروندان کره شمالی برای تماس با بستگان و اقوام خود که در خارج از این کشور زندگی می کنند از تلفن های همراهی که به طور غیرقانونی از چین به کره شمالی وارد شده اند، استفاده می کنند.
▪ شرط ازدواج؛ رضایت وزارت اطلاعات آری، رضایت خانواده خیر!
اگر پسر و دختری در کره شمالی قصد ازدواج با یکدیگر را داشته باشند، رضایت خانواده آنها هیچ نقشی در این ازدواج ندارد بلکه این وزارت اطلاعات و امنیت این کشور است که صلاحیت ازدواج این دو نفر را صادر می کند. به این ترتیب که هم پسر و هم دختر باید یک گزارش کامل از نحوه آشنایی، میزان علاقه، علت آشنایی و … را به وزارت امنیت ارائه بدهند. پس از این مرحله و بررسی های لازم و شناسایی تمامی اقوام دختر و پسر برای آنها قرار مصاحبه صادر می شود و پس از حضور دختر و پسر و پاسخ دادن به سوال های خاص اگر مورد مشکوکی دیده نشود، اجازه ازدواج آنها صادر می شود.
با تمام این تفاسیر مردم کره شمالی از زندگی خود ناراضی نیستند و معتقدند خوشبخت ترین انسان های روی زمین هستند.
کشاورزی در شهر فرویت وقتی که، به صورت تصادفی سر این جوجه خروس را طوری برید که از انتهای بینی به پایین به اضافه یکی از گوشها و قسمتی از مغز سر این خروس بریده شد بطور معجزه آسایی این خروس زنده ماند.
بنابر این گزارش: این خروس بدون سر به مدت 18 ماه زنده ماند. مانند همه خروسهای زنده دنبال غذا میگشت و با منقار جدیدش سعی میکرد که غذا بخورد. حتی زمانی که سعی میکرد صدایی از خود تولید کند صدا به صورت غرغر از گلویش بیرون میآمد و مانند بقیه خروسهای سالم سعی میکرد که زیر بالهای خود را بخاراند. کشاورز با یک لوله سرنگ این هیولای جدید را غذا میداد.
یکی از زیست شناسان و عصب شناسان دانشگاه آرکانزاس دلیل آن را اینطور عنوان کرد که مغز این حیوان شامل دو قسمت در بالای چشمان او است و کار بینایی و موقعیت یابی این خروس را همان قسمت باقی مانده مغز انجام میدهد.
یک شرکت «جزیره بهشت گرمسیری» را طراحی کرده که 90 متر طول دارد و با سرعت بالای 15 گره دریایی حرکت میکند.
داشتن قایق تفریحی شخصی یکی از بزرگترین تفریحات است. هدایت کردن محیط دلانگیز به میل و اراده خود، حس بسیار خوشایندی به انسان میدهد.
بر اساس گزارش گیزمگ، طراحی قایق تفریحی جزیرهای، خلق منظرهای دلچسب است. یک شرکت «جزیره بهشت گرمسیری» (Tropical Island Paradise) را طراحی کرده که 90 متر طول دارد و با سرعت بالای 15 گره دریایی حرکت میکند.
عرشه اصلی این قایق یک ساحل خلیجی با کلبههای کوچک است که یک استخر شنا با نمای اقیانوس را احاطه کرده است. این عرشه دارای یک آبشار است که از یک آتشفشان جاری میشود.
در این جزیره قایقی یک چشمه آب معدنی وجود دارد و همچنین چهار سوئیت هر کدام با بالکن شخصی هم مشاهده میشوند.
در زیر استخر شنا یک مرکز تفریحی شامل کایاک، اسکیس جت وجود دارد.
مناطق جنگلی همواره یكی از پرطرفدارترین نقاط برای سفر و گذراندن تعطیلات در سراسر دنیا محسوب میشود. آرامش جنگل و احساس نزدیكی با طبیعت همواره برای گردشگران جاذبه داشته است. این جاذبه طبیعی باعث شده تا بسیاری از برنامهریزان تورهای گردشگری، توجه ویژهای به مناطق جنگلی نشان داده و از سوی دیگر افراد زیادی نیز برای استفاده از این علاقه و استقبال، اقدام به سرمایهگذاری در زیرساختهای توسعه گردشگری جنگلی كردهاند. شاید مهمترین موضوعی كه باید در این مساله مدنظر قرار داده شود، اهمیت حفظ و عدم آسیبرسانی به بافت و طبیعت جنگل به هر دلیلی است.
در اینجا 10جنگل زیبای دنیا را به انتخاب سایت All Top10 list مرور میكنیم.
جنگلهای انبوه داخلیكانادا
این جنگل بسیار سرسبز و بارانی كه در مركز بخش داخلی ایالت بریتیش كلمبیا در كشور كانادا قرار گرفته آخرین جنگل موجود در فهرست جنگلهای زیبای دنیاست. بیشترین حجم درختان این جنگل را درختان سدر تشكیل میدهند و به دلیل قرار گرفتن در مناطق شمالی و همچنین مجاورت با سلسله كوههای راكی، آب و هوای نسبتا سردی در این منطقه حاكم است.
بخش بزرگی از این جنگل در مناطق درهای كوههای راكی قرار دارد و خود این موضوع باعث شده است تا از تلفیق منظره كوهستان و جنگل انبوه، مناظر فوقالعاده زیبا و چشمنوازی به وجود آید.
جنگل تونگا در آلاسكا
جنگل تونگا بزرگترین جنگل ملی كشور آمریكاست و در منطقه سردسیر آلاسكا قرار دارد. نكته جالب توجه درمورد این جنگل، بزرگی و مساحت زیاد آن است كه بالغ بر 69 هزار كیلومترمربع را در بر میگیرد. كمجمعیت بودن منطقه آلاسكا و همچنین دور بودن این جنگل از مراكز تمدن انسانی سبب شده است تا تعداد زیادی از گونههای مختلف جانوری در آن سكنا گزینند.
نكته جالب توجه در مورد این جنگل، وجود بالغ بر 75 هزار نفر سكنه در این جنگل است كه تعداد زیادی از آنها را قبایل بومی منطقه تشكیل میدهند كه نام جنگل نیز از یكی از همین قبایل اخذ شده است. زیباییهای خاص این جنگل سبب شده همه ساله تعداد زیادی از گردشگران برای دیدن آن راهی این منطقه شوند البته هنوز بخشهای زیادی از این جنگل به صورت كاملا دست نخورده و بكر باقی مانده است.
جنگل خرسبزرگ
این جنگل یكی از معدود جنگلهای دست نخورده و كاملا طبیعی در جهان است كه زیستگاه صدها گونه از حیوانات وحشی مانند یوزپلنگ آمریكایی، گرگ، خرس خاكستری و چند گونه خاص و نادر از خرس در جهان است. این جنگل بسیار زیبا به دلیل واقع شدن در بین اقیانوس و كوهستان، دارای ویژگیهای منحصر به فردی است كه موجب شده مناظر طبیعی و چشماندازهای بسیار زیبایی از تركیب 3 عنصر جنگل، كوهستان و دریا در برابر دیدگان گردشگران به وجود بیاید.
وجود جزایر متعدد پوشیده از جنگل در آبهای نزدیك به ساحل از دیگر جاذبههای این جنگل بسیار زیبا محسوب میشوند. برای دیدن این جنگل باید بلیت خود را به مقصد كانادا رزرو كنید.
جنگل كنگو در قاره آفریقا
برخلاف 3 جنگل قبلی كه در مناطق سردسیر قرار گرفته بودند، این جنگل در حوالی خط استوا واقع شده است. اولین نكتهای كه در مورد هفتمین جنگل موجود در این فهرست باید بگوییم این است كه جنگل كنگو دومین جنگل بزرگ دنیا پس از جنگل آمازون به شمار میرود. حدود دوسوم این جنگل بسیار بزرگ در كشور كنگو قرار گرفته و مابقی آن در كشورهای گابن، كامرون و گینه استوایی قرار گرفته است. میلیونها نفر از مردم این كشورها برای گذران زندگی خود وابسته به این جنگل هستند.
گونههای متنوع جانوری از قبیل فیل، شامپانزه، گوریل، بابون، زرافه، طاووس و سایر پرندگان مختلف استوایی در این جنگل زندگی میكنند.
جنگلهای ابری مونته ویدئو در اروگوئه
این جنگل زیبا در كوهستان كوردیلرای كشور اروگوئه قرار گرفته و اصلیترین ویژگی آن مهآلود بودن آن است كه در جنگلهای دیگر این فهرست وجود ندارد. در بیشتر روزهای سال این جنگل از مه پوشیده شده و مناظر زیبا و خارقالعادهای به وجود میآورد. مساحت این جنگل بالغ بر 10500 هكتار و دارای آب و هوای گرمسیری است. تنوع گیاهی این جنگل بسیار گسترده است و شامل بیش از 2500 گونه گیاهی مختلف میشود.
بیشترین نوع گلهای اركیده دنیا در این جنگل وجود دارد و علاوه بر آن این جنگل زیستگاه جانوران و پستانداران بسیاری است.
جنگل پیسگاه
برای دیدن پنجمین جنگل موجود در این فهرست نیز باید مجدد راهی قاره آمریكا شویم. جنگل ملی پیسگاه در كوههای آپالاچیان در ایالت كارولینای شمالی قرار دارد. 3 رود بنت كرك، میلز و دیویدسون در این جنگل جاری هستند كه نشان از سرسبزی و زیبایی این منطقه كوهستانی دارد.
وجود این رودها و كوهستانی بودن منطقه موجب شده است آبشارهای زیادی در آن شكل بگیرد. فصل طلایی بازدید از این جنگل پاییز است كه گیاهان و درختان با رنگهای متنوع و زیبای خود تصویری هزار نقش به این جنگل هدیه میكنند. تعداد زیادی كلبههای چوبی در مناطق حاشیهای این جنگل وجود دارد كه همه ساله پذیرای گردشگران بسیاری است.
جنگل كوكونینو
این جنگل با مساحت 7511 كیلومترمربع در منطقه آریزونای شمالی قرار گرفته است. بخش اعظم این جنگل را درختان كاج و سایر درختان همیشه سبز تشكیل میدهند كه این ویژگی باعث شده است حتی در فصل زمستان و زیر خروارها برف، این جنگل رنگ سبز خود را حفظ كرده و تلفیقی زیبا از منظره سبزی درختان را در زمستان نمایش دهد.
نكته دیگر در مورد این جنگل وجود مناطق بیابانی در اطراف آن است كه سبب شده سرسبزی و زیبایی این جنگل نمود بیشتری پیدا كند.
جنگل ملی مارك تواین
سومین جنگل این فهرست كه نام خود را از نویسنده مشهور یعنی مارك تواین گرفته است در بخش جنوبی ایالت میسوری كشور آمریكا قرار گرفته است.
از مهمترین جاذبههای این جنگل، چشمه گریر است كه از بزرگترین چشمههای جهان محسوب میشود و روزانه 214 میلیون مترمكعب آب از آن خارج میشود، زیباییهای طبیعی این جنگل آن را به یكی از پرطرفدارترین اماكن جنگلی در كشور آمریكا تبدیل كرده است.
بخشهایی از این جنگل به قدری انبوه است كه هنوز كسی قادر نشده به آن ورود پیدا كند و تنها از طریق هوایی از این مناطق عكسبرداری شده است
جنگل آمازون
شهرت این جنگل كه بزرگترین جنگل جهان محسوب میشود به اندازهای است كه تقریبا همه مردم دنیا آن را میشناسند. این جنگل در آمریكای جنوبی و در كشورهای برزیل، پرو و كلمبیا قرار گرفته است. بخشهایی از این جنگل به قدری انبوه است كه هنوز كسی قادر نشده به آن ورود پیدا كند و تنها از طریق هوایی از این مناطق عكسبرداری شده است. آمازون نام یك قبیله جنگجو در یونان باستان بود كه تمامی اعضای آن را زنان تشكیل میدادند. هنگامی كه نخستین كاشفان اروپایی پا در این جنگل نهادند با قبایل زن جنگجویی برخورد كردند و به همین دلیل نام این جنگل را آمازون گذاشتند.
این جنگل را میتوان غنیترین منطقه زمین از نظر تنوع گونههای جانوری و گیاهی دانست. رود بزرگ آمازون كه دومین رود بزرگ جهان به شمار میرود نیز در قلب این جنگل جاری است و در بسیاری از نقاط از آن به عنوان تنها راه ارتباطی استفاده میشود. گفته شده هنوز تعدادی از قبایل كشف نشده و بدوی در اعماق این جنگل بدون هیچ گونه تماس با دنیای امروزی به زندگی خود ادامه میدهند.
جنگل سونداربانس
اطمینان دارم تمامی خوانندگان انتظار داشتند در صدر این فهرست نام جنگل آمازون را ببینند و بدون شك بیشتر شما نام جنگل سونداربانس را كه در صدر فهرست زیباترین جنگلهای جهان قرار گرفته نشنیدهاید. جنگل سونداربانس كه به زبان بنگالی یعنی جنگل زیبا بزرگترین جنگل یكپارچه گونههای درختی آب شور به شمار میرود (مشابه آن را میتوان در جنگل حرا در مناطق جنوبی ایران مشاهده كرد).
این جنگل در بین كشورهای هندوستان و بنگلادش قرار گرفته و مناظر زیبای آن را در هیچ جای دنیا نمیتوان مشاهده كرد. مهمترین گونه جانوری موجود در این جنگل ببرهای مشهور آسیایی یا همان ببر بنگال است.
بیش از 300 گونه گیاهی به همراه تعداد زیادی از گونههای مختلف حیوانات در این جنگل ثبت شدهاند. وجود پوشش گیاهی متنوع و گرمسیری به همراه صدها كانال آب شور كه به دریا منتهی میشود در كنار دهها رود و چشمه آب شیرین مجموعهای بینظیر و زیبا از بافت جنگلی را به وجود آوردهاند كه دیدن این مناظر میتواند آرزوی هر گردشگر دوستدار طبیعت باشد.
منبع:برگرفته از جام جم
دانستنی های جالب از بیستون که نمیدانستید !
داریوش شاه گوید: تو که از این پس، این نبشته را که من نوشتم یا این پیکرها را ببینی، مبادا که آنها را تباه سازی؛ تا هنگامی که توانا هستی آنها را نگاه دار.” (کتیبه بیستون)
بیستون، مجموعهای است تاریخی در فاصله حدود ۳۰ کیلومتری شرق کرمانشاه. این مجموعه و منظر طبیعی آن (کوه و دشت) در سال ۲۰۰۶ میلادی توسط سازمان یونسکو در فهرست میراث فرهنگی جهان ثبت شد.
کهنترین آثار موجود در این محوطه، متعلق به دوران پارینه سنگی میانی و جدیدترین آنها مربوط به دوران صفویه است اما شهرتش را بیش از همه مدیون کتیبه و نقش برجسته داریوش اول هخامنشی (۵۲۱-۴۸۶ پیش از میلاد) است که در ارتفاع حدود ۸۰ متری از پای کوه، بر دل صخره نقر شده.
داستان کتیبه داریوش – معروف به کتیبه بیستون – چنین است که وقتی کمبوجیه، فرزند و جانشین کورش، برای فتح مصر به آن سرزمین لشکر کشید، یکی از مُغان به نام گئومات(Gaumata) علم طغیان برافراشت و خود را “بردیا” برادر کمبوجیه معرفی کرد. این در حالی بود که کمبوجیه پیش از رفتن به مصر، برادر خود را از ترس آن که مبادا در غیابش مدعی تاج و تخت شود، کشته بود.
بردیای دروغین با بخشودن مالیات سه ساله ایالات، موفق شد که تقریبا همگی را به اطاعت وادارد و چالش بزرگی را برای کمبوجیه و دودمان هخامنشی رقم زند. کمبوجیه به سرعت راه ایران را در پیش گرفت تا تاج و تخت خویش را بازستاند اما در میانه راه به طرز مشکوکی درگذشت.
چنین مینمود که مانع دیگری پیش پای گئومات باقی نیست اما هفت نفر از نجبای هخامنشی به رهبری داریوش بر ضد او قیام کردند و سرنگونش ساختند. بدین ترتیب، داریوش که متعلق به شاخه دیگری از دودمان هخامنشی بود به تخت نشست و پادشاهی از خانواده کورش به خانواده او منتقل شد.
داریوش دستور داد که داستان این پیروزی بزرگ را که به منزله نجات یافتن سلسله هخامنشی از سقوط حتمی بود، بر دیواره کوه بیستون نقر کنند. در آن زمان، کوه بیستون نه فقط از اهمیت مذهبی برخوردار بود بلکه از آن مهمتر، بر کناره شاهراه مرکز و غرب ایران به بینالنهرین قرار گرفته و در معرض دید مسافران و کاروانیان بود.
بررسیهای باستان شناسان و پژوهشهای تاریخی نشان میدهد که کتیبه بیستون در یک مرحله ایجاد نشده است. در مرحله نخست، نقش داریوش در حالی که هشت همدست گئومات دست بسته در مقابلش صف کشیده بودند و خودِ گئومات زیر پایش لگدکوب میشد، همراه با کتیبهای به خط میخی و زبان عیلامی بر دل صخره نقر شد. در این قسمت، نقش فروهر بر فراز پیکره داریوش و اسیران دیده میشود و یک کماندار و یک نیزه دار نیز پشت سر داریوش ایستادهاند.
بعدها که داریوش شورش سکاها را فرونشاند، نقش “سکایی تیزخود” به انتهای صف اسیران افزوده شد و پس از آن نوشتههای دیگری به خط میخی و به دو زبان بابِلی و پارسی باستان در کنار نقوش قدیمی قرار گرفت.
مهمترین گفتههای داریوش در کتیبه بیستون چنین است: معرفی داریوش و گستره شاهنشاهی او؛ داستان شورش گئومات و فرونشاندن آن؛ داستان سرکوب شورشهای گوناگون در سرزمینهای عیلام، بابِل، ماد، پارت، پارس، ارمنستان و مرو؛ تأکید بر راست بودن مفاد سنگ نبشته بیستون؛ مبرّا دانستن داریوش از پلیدی و دروغگویی و تبهکاری؛ درخواست از آیندگان برای نگاهداری کتیبه؛ دعا برای حافظان آن و نفرین بر آسیب زنندگان.
در دورههای بعد که زبانها و خطوط باستانی به دست فراموشی سپرده شد، کتیبه بیستون نیز ناخوانا شد؛ نه تنها کسی نمیتوانست متن آن را بخواند، بلکه اصلا معلوم نبود که از آنِ چه کسی و مربوط به چه دورهای است. در همین زمان بود که کتیبه داریوش و سایر حجاریهای موجود در کوه بیستون که از دوران اشکانی و ساسانی بر جای مانده بودند، به فرهاد و عشق آتشین او به شیرین سریانی نسبت داده شدند و طنین بلندی در نظم و نثر پارسی یافتند: بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد!
نخستین کسی که موفق به خواندن کتیبه بیستون شد، هِنری رالینسون انگلیسی(Rawlinson) بود. او که در دهه ۱۸۳۰ میلادی و اوایل دهه ۱۸۴۰ به عنوان افسر ارتش هندِ انگلستان، مأمور خدمت در غرب ایران بود، موفق به رمزگشایی از خطوط کتیبه شد و نخستین ترجمه آن را به دست داد. رالینسون بعدها در اواخر دهه ۱۸۵۰ برای مدت کوتاهی، به سمت وزیرمختار انگلستان در ایران منصوب شد.
پس از رالینسون، افراد دیگری راه او را پی گرفتند و ترجمههای کاملتر و دقیقتری از کتیبه بیستون را بدست دادند؛ با این حال، بخشهایی از این کتیبه باستانی به علت فرسایش در برابر باد و باران از میان رفته و ناخواناست؛ و نیز بدین خاطر که در دورهای از بیخبری ایرانیان، نقوش و خطوط آن به عنوان نشانه تیراندازی مورد استفاده قرار میگرفت.
امروزه، مانند زمان داریوش، جاده مرکز و غرب ایران به بینالنهرین (عراق) همچنان از کنار کوه بیستون میگذرد. معمولا مسافرانی که از کیلومترها آنسوتر مجذوب بلندی و سترگی کوه بیستون و مسحور زیبایی دشت پیرامون آن شدهاند، چارهای جز این نمییابند که لختی پای کوه توقف کنند و به دیدار کتیبه داریوش بشتابند؛ کتیبهای که بزرگترین سنگ نبشته تاریخی ایران و در عین حال، نخستین سند رسمی به زبان پارسی باستان است.
و این همان خواست داریوش و میل او به جاودانگی است: “داریوش شاه گوید: اگر این نبشته یا این پیکرها را ببینی و تباهشان نسازی و تا هنگامی که ترا توانایی است نگاهشان داری، اهورا مزدا ترا دوست باد و دودمان بسیار و زندگیت دراز باد و آنچه کنی آن را به تو اهورامزدا خوب کناد.”
در گزارش مصور این صفحه آقای علی همدانی، پژوهشگر تاریخ به معرفی مجموعه تاریخی بیستون میپردازد. همچنین در آلبوم عکس جداگانهای، میتوانید توضیحات دقیقتری درباره مهمترین آثار موجود در بیستون را بخوانید.
پینوشت:
۱- این روایت از وقایع مربوط به مرگ کمبوجیه و انتقال قدرت به داریوش، مبتنی بر گفتههای داریوش در کتیبه بیستون است که با روایت مورخان یونانی، کمابیش، همخوانی دارد. برخی پژوهشگران معاصر، روایتهای دیگری را به دست دادهاند که ماجرا را به مراتب پیچیدهتر میسازد و روایت داریوش را به چالش میکشد.
سراب بیستون
سراب بیستون، چشمهای است که از دل زمین میجوشد و آب آن در برکهای نه چندان بزرگ جمع میشود. وجود این سراب یکی از دلایل اصلی استقرارهای انسانی از دوره پارینه سنگی تا عصر حاضر در این نقطه بوده است. در دوران تاریخی نیز به عنوان محل اتراق مسافران و کاروانیان در مسیر مرکز و غرب ایران به بینالنهرین مورد استفاده قرار میگرفته است. بیشتر آثار تاریخی بیستون پیرامون این سراب قرار دارند.
غارهای بیستون
در دامنه کوه بیستون چند غار به نامهای مرتاریک، مر دو در، مرخِر و شکارچیان وجود دارد که همگی مربوط به دوره پارینه سنگی میانی هستند و موادی چون استخوانهای انسانی و جانوری و ابزارها و تراشندههای سنگی و استخوانی در آنها کشف شده است. برای نمونه، در غار شکارچیان (عکس مقابل) استخوان حیواناتی مانند گوزن، غزال، گاو وحشی و گراز به دست آمده است. گمان میرود که شکارچیان از این غار به عنوان پناهگاه موقت استفاده میکردهاند و پس از قصابی شکارها، آنها را به اقامتگاه اصلی میبردهاند. غار شکارچیان تا دوران تاریخی مورد استفاده بوده و سفالهایی از دوره آشوری و هخامنشی در آن کشف شده است.
کتیبه بیستون
کتیبه و نقش برجسته بیستون، معروفترین اثر تاریخی بیستون و از نخستین اسناد مکتوب تاریخ ایران است. این کتیبه به سه زبان عیلامی، بابلی و پارسی باستان و به خط میخی نوشته شده است و پیروزی داریوش اول هخامنشی بر شورشیان را شرح داده و به تصویر میکشد. اینان، پس از مرگ کمبوجیه، با رهبری فردی به نام گئومات مغ (بردیای دروغین) دست به شورش زدند اما داریوش موفق شد که همگیشان را شکست دهد و مجازات کند.
گوردخمه برناج
این گوردخمه کوچک که از دوره مادها تا دوره ساسانی تاریخ گذاری شده است، با فاصله زیادی در سمت راست کتیبه داریوش اول و در ارتفاعی پایینتر از آن قرار دارد.
مجسمه هرکول
مجسمه هرکول در پایین کوه بیستون و در سمت راست کتیبه داریوش قرار دارد. این مجسمه که هرکولس، خدای جنگ یونانیان را نشان میدهد، در سال ۱۵۳ پیش از میلاد و در دوران موسوم به یونانی مآبی که خدایان یونانی در ایران پرستش میشدند، ساخته شده است. این مجسمه در سال ۱۳۳۷ خورشیدی و هنگام ساخت جاده همدان به کرمانشاه کشف شد.
نقش بلاش
در دامنه کوه بیستون، یک تخته سنگ چهارضلعی به بلندای ۲،۵ متر وجود دارد که در سه طرف آن نقش سه مرد دیده میشود. نقش اصلی مربوط به بلاش اشکانی است که به علت مخدوش شدن نوشتهها مشخص نشده کدامین بلاش است. دو نقش دیگر نیز از آنِ مردانی ناشناس است که گویی به سمت بلاش حرکت میکنند. گمان میرود نقش بلاش، صحنه نیایش مذهبی را به تصویر کشیده است.
نقش برجسته بهرام دوم و گودرز دوم و کتیبه شیخعلیخان
در دامنه کوه بیستون و در پایین کتیبه داریوش، نقش برجستهای از بهرام دوم و گودرز دوم اشکانی وجود دارد که به علت قرار گرفتن کتیبهای از دوره صفویه در میانه آن به شدت مخدوش شده است. این کتیبه متعلق به شیخعلیخان زنگنه، حاکم کرمانشاه در دوره صفویه است که وقف املاکی برای کاروانسرای بیستون را شرح میدهد.
پل خسرو
این پل با حدود ۱۵۰ متر طول و ۷ متر عرض در جنوب غربی شهر بیستون و روی رودخانه گاماسیاب قرار دارد. نام و سبک معماری آن نشان میدهد که در اواخر دوره ساسانی و احتمالا در دوره خسرو دوم، پرویز ساخته شده است.
فرهاد تراش
فرهاد تراش که نام خود را از فرهاد کوهکن و عاشق دلباخته شیرین سریانی گرفته، دیواره بزرگی به طول ۲۰۰ و بلندای ۳۶ متر است که در دامنه کوه بیستون و در غرب کتیبه داریوش تراشیده شده است. اگرچه عدهای بر این باورند که این دیواره متعلق به دوران هخامنشی است اما نظریات جدید حاکی از آن است که احتمالا در دوره خسروپرویز ساسانی برای ایجاد کتیبهیا نقش برجسته آماده شده اما با سقوط و مرگ خسرو ناتمام مانده است.
کاخ ناتمام ساسانی و کاروانسرای ایلخانی
این کاخ، پایین کوه بیستون و مقابل فرهاد تراش جای دارد. سبک معماری و شواهد پیرامونی آن نشان میدهد که از آثار اواخر دوره ساسانی است که به علل نامعلوم، نیمه کاره رها شده است. روی بقایای این کاخ در دوره ایلخانان مغول، کاروانسرایی ساخته شده که بقایایایش همچنان باقی است.
پل بیستون
پل بیستون با ۱۴۴ متر طول و ۷،۶ متر عرض روی رودخانه دینور آب و بر سر راه قدیم کرمانشاه به صحنه ساخته شده است. پایههای آن در دوره ساسانی گذارده شده و در دورههای بعد از جمله دوران ایلخانان و صفویه مورد مرمت قرار گرفته است.
کاروانسرای بیستون
این کاروانسرا از آثار دوره صفوی است و ساختمان آن در دوره شاه سلیمان و به همت شیخعلیخان زنگنه به پایان رسیده است. این بنا در دهههای اخیر به عنوان پاسگاه و زندان مورد استفاده بود اما به منظور ثبت جهانی آثار تاریخی بیستون، تخلیه و مرمت شد.
منبع:iranvij.ir
شکوه و عظمت آثار باستانی و بناهایی که پیشینیان برای مردم عصر حاضر به جای گذاشته اند، هر بیننده ای را افسون می کند.
در میان این آثار، بناهایی وجود دارند که گذشته از جلال و هیبت، شگفتی و حیرت تماشاگران را هم به دنبال دارند.
در این گزارش شما را با برترین های آثار باستانی در سراسر دنیا آشنا می کنیم.
1.تئوتیهواکان
نام مکانی باستانی در حوزه آبگیر مکزیک است و مجموعه ای از اهرام را در خود جای داده که ساختارشان مشابه ساختمان هاییست که به زبان محلی به آن تئوتیهواکان می گویند.
این اهرام شگفت انگیز که تاریخچه ساختشان به عصر پیش کلمبیا باز می گردد، دارای خانه های مسکونی، دیوارنما و هرم هستند.
گفته می شود این مکان شهری با 100 هزار نفر جمعیت بوده است.
2. معبد کارناک
این معبد که در مصر واقع شده، چشم هر بیننده ای را خیره می کند. اولین پرسشی که با دیدن این معبد به ذهن بیننده می رسد این است که انسان های آن زمان چگونه توانسته اند چنین ساختار دقیقی را بدون کمک گرفتن از فناوری های کامپیوتری بنا کنند.
مورخان بر این باورند که این معبد در حدود قرن شانزدهم ساخته شده است.
3. معابد و بتکده های باگان
هر چند امروز همچون خرابه ای می نماید، اما پیشینه ای با شکوه دارد. این بنا در برمه و در شهر باگا قرار گرفته و اعتقاد بر این است که این مکان کانون تمدن های اولیه بوده است.
در حال حاضر، تعداد زیادی معبد و بتکده با وضعیتی اسفناک به شدت نیازمند مرمت و بازسازی هستند که اگر به آنها توجه نشود، فرو خواهند ریخت.
مهمترین دلیل اینکه باگان این روزها وضعیت مناسبی ندارد این است که ارتش برمه از به رسمیت شناختن بناهای تاریخی به عنوان میراث جهانی امتناع می ورزد.
4.شهر ممنوعه
شهری قدیمی در پکن، پایتخت چین است. بسیاری از گردشگرانی که این بنا را دیده اند، تماشای آن را به دیگران هم توصیه می کنند.
قدمت شهر ممنوعه به دهه 1400 می رسد، اما در حال حاضر بسیاری از آن از بین رفته ولی حدود 980 ساختمان باقی مانده فضایی نزدیک به 7/8 میلیون فوت مکعب را به خود اختصاص داده اند.
این شهر در واقع روایتگر فرهنگ چینی است و بسیاری از ساختمان هایش زیر نظر موزه کاخ هستند، هرچند برخی دیگر از آنها هنوز هم مورد استفاده دولت قرار می گیرند.
5.تخت جمشید
این بنای باشکوه که در مرودشت در استان فارس واقع شده را داریوش بزرگ بنیان گذاری کرد و پسرش خشایارشا و نوه اش اردشیر اول بر وسعت و بزرگی اش افزودند.
در این شهر باستانی ایران که طی سالیان پیوسته، پایتخت مجلل و تشریفاتی امپراتوری ایران در زمان امپراتوری هخامنشیان بودهاست، مجموعه کاخهایی به نام تخت جمشید وجود دارد.
باور تاریخدانان بر این است که اسکندر مقدونی سردار یونانی در ۳۳۰ پیش از میلاد، به ایران حمله کرد و تخت جمشید را به آتش کشید و احتمالا ً بخش عظیمی از کتابها، فرهنگ و هنر هخامنشی را با اینکار نابود کرد.
تخت جمشید با نامهای پارسه، هزارستون، چهل منار و پرسپولیس نیز معروف است.
6.آنگکور وات
این مکان باستانی که در کامبوج واقع شده، برای دهه ها پایتخت این کشور بوده است. اگرچه درهای این مکان به روی علاقه مندان بسته است، اما ارزش مذهبی زیادی برای کلمبیایی ها دارد.
تاریخ دانان قدمت این اثر باستانی را قرن 12 میلادی تخمین می زنند.
7. بالی
بسیاری تاریخ اندونزی را بیشتر از هر جای دیگر با نام بالی می شناسند؛ جاییکه سالانه میزبان هزاران گردشگر از سراسر دنیاست.
اکثر هندوهای اندوزی دربالی ساکن هستند و این مکان باستانی به خاطر رویدادهای فرهنگی و آثار هنری که در آن وجود دارد، شهرت پیدا کرده است.
8.ماچو پیچو
باور تاریخ دانان این است که این مکان باستانی که در دره ارومبامبا در پرو قرار دارد، به دست قبیله اینکا درست پیش از ورود کلمبیایی ها بنا نهاده شده است.
این مکان در حدود 100سال کانون قدرت اینکاها بوده است و به دنبال از میان رفتن اینکاها و تا سال 1911 به حال خود رها شده بود. با این وجود گزارش های دیگری نیز وجود دارد که نشان می دهد این منطقه درسال 1847 کشف شد.
9.تاج محل
می گویند شاه جهان تاج محل را به یاد همسر فقیدش در هند بنا نهاد. این بنا در آگرا واقع شده است و یکی از هشت شگفتی جهان به حساب می آید.
تنها انگیزه بسیاری از بازدیدکنندگان تاج محل این است که ببینند، شاه جهان به عشق همسرش چه کاری انجام داده است. شکی نیست که شاه جهان با این کار خود بخش مهمی ازتاریخ را رقم زده است.
10.دیوار چین
هنوز هم برای همه سوال است که چطور تنها ردپای زمین که می توان از آسمان آن را دید، دیوار چین است، شگفتی که این بنا را در زمره برترین آثار باستانی جهان قرار داده است.
دیوار بزرگ چین در واقع مجموعه ای از دیوارهاست که در شمال چین کشیده شده اند و هدف اصلی چینی ها از این دیوار کشی حفاظت از کشور در برابر تهاجم خارجی ها بوده است.
طول این دیوار حدود 5هزار 500 مایل تخمین زده شده است.
11.اهرام سه گانه
اهرام سه گانه مصر هم که از شگفتی های معماری در دنیا قلمداد می شوند در این فهرست حضور دارند. این اهرام در فهرست عجایب هفتگانه دنیا نیز جای دارند.
مصر باید صنعت گردشگری خود را تا حد زیادی مدیون این اهرام پر ابهت و در عین حال آرام بداند، چرا که سالانه میلیون ها گردشگر برای دیدن آنها به این کشور سفر می کنند.
منبع: banki.ir
جزیره "سنتینل" در اقیانوس هند یکی از مرموزترین و ایزوله ترین نقاط دنیا است که تا به حال کسی نتوانسته است وارد این جزیره بشود در حالی که رفتن به آن کار خیلی سختی هم نیست.
به گزارش گروه خواندنی های باشگاه خبرنگاران، تا به حال در مورد قرنطینه ها حتما مطالبی را خوانده اید که برخی افراد برای مدت های طولانی در محیط ها بسته زندگی می کنند اما آیا در مورد جزیره های قرنطینه شده هم اطلاعاتی دارید؟
جزیره "سنتینل" در اقیانوس هند یکی از مرموزترین و ایزوله ترین نقاط دنیا است که تا به حال کسی نتوانسته است وارد این جزیره بشود در حالی که رفتن به آن کار خیلی سختی هم نیست.
این جزیره در نزدیکی هنر قرار دارد ولی در همان لحظه که کسی از خط قرمز آن ها عبور کند سیلی از تیرهای کمان است که به سمت آن سرازیر می شود و همچنین بسیاری از مناطق اطراف جزیره به صخره هایی پوشیده شده است.
تا به حال تنها اطلاعات کمی در مورد این جزیره بدست آمده است و تنها محققان می دانند که قوی مهاجر از آسیایی ها در این جزیره زندگی میکنند و از برخی مشاهدات مانند سر و صداها و عکس ها نیز به نظر می رسد به سبک انسان ها اولیه زندگی می کنند.
برخی از زبان شناسان از روی صداهایی که از این جزیره بدست آمده است به این نکته اشاره کرده اند که زبان آن ها به مانند غارنشین های باستان می تواند باشد ولی اطلاعات دقیق در دست نیست.
این جزیره همچنین دارای یکی از پهناورترین جنگل های دنیا است چرا که گونه های درختی آن تنوع بسیار زیادی دارند. در سال 2006 هند نیز تلاش برای ارتباط با این جزیره را قطع کرد…
در اینجا به لیستی از کارهایی که می توان در آسیا به عنوان یک گردشگر انجام داد، اشاره می کنیم.
تجربه یکی از قدیمی ترین و جدیدترین فرهنگ ها در قاره آسیا
تاریخ ثبت شده سریلانکا به قرن ششم قبل از میلاد برمی گردد. جنگ ها چند ده ساله بین اکثریت سیلانی و تامیل ها، بزرگترین اقلیت قومی این منطقه، همین چهار سال پیش متوقف شد و این کشور به تازگی در حال یافتن خودش است: آسیای بسیار قدیمی خود را بازمی یابد.
رانندگی در مثلث فرهنگی سریلانکا
در پولون نارووا که یکی از هشت میراث جهانی سریلانکا در یونسکو است توقف کنید. ساخت و ساز پایتخت 1200 مایل مربعی آن در حدود سال 1055 آغاز شد. اینجا قبلاً یک شهر دژسازی شده و پایتخت دوم سلسله سلطنتی سریلانکا بود. می توانید از خرابه ها کاخ و مجسمه های بودایی گال ویهارا دیدن کنید.
از سنگ شیر دیدن کنید.
مجموعه سلطنتی باستانی سیجیریا یا سنگ شیر – جاذبه اصلی مثلث فرهنگی این کشور – بهتر است در صبح هنگام بازدید شود، یعنی قبل از آنکه گرمای ظهر برسد. فقط 45 دقیقه طول می کشد تا به رأس آن برسید. در آنجا می توانید از دیوارنقش ها، باغ های سنگی و مناظر شگفت انگیز دیگر دیدن کنید.
هیبت تاریخ را در معابد غاری بودایی دامبولا حس کنید.
حدوداً 80 غار در این مجموعه وجود دارد که قبلاً راهبان و معتکفین در آن ساکن بودند. 15 دقیقه راه تا معابد هست. در این مسیر می توانید از شکوفه های سفید و شاداب نیلوفر لذت ببرید. اولین معبدی که می بینید قدیمی ترین معبد است و یک مجسمه 14 متری بر آن مشرف است که از سنگ گرانیت کوه های اطراف ساخته شده است. این معبد بسیار کوچک و مجسمه بسیار بزرگ است.
در مقابل تاج محل بایستید و تماشایش کنید.
برای آنکه قبل از شلوغ شدن تاج محل آن را ببینید، در سپیده دم در محل باشید.
رود گنگ را ببینید.
واراناسی شهر مقدس هندوها است و آنها در این شهر در رود گنگ خود را می شویند و از لحاظ مذهبی خود را تطهیر می کنند.
طلوع آفتاب را در بانگار ببینید.
در بانگار، که یک شهر باستانی در نزدیکی جیپور است یوگا انجام دهید. می توانید از امانباغ هم دیدن کنید.
در بازار جواهرات جیپور خرید کنید.
اگر نتوانستید جواهر و زیورآلات دلخواهتان را در این بازار بیابید، می توانید آن را سفارش دهید تا برایتان بسازند. آنها در کمتر از 24 ساعت جواهر دلخواهتان را آماده می کنند.
از قصر آخرین مهاراجه هند بازدید کنید.
در قلب شهر قدیمی جیپور، قصر شهر قرار دارد که مجموعه ای از قصرهای کوچکی است که دور هم قرار دارند. این قصر اکنون تحت کنترل دختر آخرین مهاراجه، یعنی پرنسس دیا کوماری است. علیرغم آنکه پرنسس و خانواده اش هنوز در قصر زندگی می کنند، ولی این قصر بیشتر شبیه یک اتاق نشیمن عمومی است. در همه جای قصر مردم عادی را مشاهده می کنید که در حیاط ها راه می روند و صحبت می کنند و ورود به قصر ممنوع نیست.
از تماشای گنبد بودایی لذت ببرید.
بودانات استوپا یکی از بزرگترین و مقدس ترین گنبدهای نپال است. شکوه آن بیشتر در سپیده دم یا عصر مشخص است.
منبع:bartarinha.ir
کوهی عجیب در ایران
این کوه باستانی پردیس است که در حومه شهرستان جم از توابع عسلویه استان بوشهر و در نیمه های راه بندر کنگان به فیروز آباد شیراز قرار دارد. قله این کوه نزدیک ترین نقطه زمین به خورشید است، چون بالاترین ارتفاع در نزدیکی خط استواست.
مغناطیس فوق العاده قوی کوه در جهان زبانزد است و اگر در فاصله ۵۰ تا ۱۰۰ متری کوه یعنی تقریبا انتهایی ترین نقطه مشخص آسفالت با ماشین توقف کنید و ترمز دستی را بخوابانید، ماشین به جای سر پائینی به نرمی به سمت کوه کشیده می شود که البته همین مغناطیس برای رانندگان نا آشنا بسیار دردسر ساز بوده و تاکنون تعداد زیادی از خودروها بی اختیار با کوه تصادف کرداند.
از جمله خواص خارق العاده ی این کوه کمک به درمان مبتلایان به ایدز است.به خاطر نزدیکی این کوه به خورشید امکان رشد و نمو ویروس های بیماری زا از جمله ویروس HIV صفر است.
پزشکان متخصص بریتانیایی در موسسه ی Imperial Medical College در شهر لندن اخیرا در مقاله ای در روزنامه ی تایمز ضمن بر شمردن این خاصیت از سازمان ملل درخواست کرده اند تا نام این کوه را به ANTI-HIV Mountain تغییر دهند.
دکتر Tim Hopkins رییس موسسه ی فوق و دارنده ی مدرک فوق تخصص در رشته ی ایمونولوژی و ویروس شناسی درخواست ایجاد شهرکهای درمانی برای مبتلایان به ایدز در این منطقه داشته است.وی معتقد است با اسکان مبتلایان به ایدز در این منطقه پس از حداکثر مدت ۱۸ ماه هیچ نشانه ای از بیماری در این مبتلایان دیده نشود. از دیگر خواص درمانی این کوه که زبانزد همه ی متخصصین mountain trapi (کوه درمانی) است، خواص مغناطیسی بوده که باعث تخریب سلول های سرطانی شده و به همین دلیل متخصصین بسیاری بیماران سرطانی را به کوه نوردی در این کوه توصیه میکنند.
پوشش گیاهی منطقه نوعی خار بیابانی گرمسیری منحصر به فرد است که خواص دارویی فراوان دارد و عسل حاصله از منطقه تماما پیش خرید چند کارخانه ی داروسازی بزرگ جهان است. یکی از ترکیبات اصلی مسکن Advil که یکی از بهترین قرص های شناخته شده برای ناراحتی های اعصاب و دردهای میگرنی است از همین عسل تهیه می شود.
این منطقه خرمای ویژه ای نیز تولید می کند که به نام خرمای خصه معروف است و کاملا در شیره ی خود غرق می شود یعنی یک کاسه ی آن ظرف سه ساعت پر از شیره می شود.
اندازه ی این خرما اندازه ی آلبالو بوده و به جهت همان خواص دارویی منطقه تماما برای ساخت قندهای رژیمی برای بیماران دیابتی صادر می شود.
نکته ی جالب دیگر رویش درخت زیتون در دامنه ی شمالی کوه حد فاصل شهرستان جم تا روستاهای چاهه و دره پلنگی می باشد که در آب و هوای آن منطقه بسیار بعید می نمود.فعلا سندی برای قدمت چاهه و دره پلنگی وجود ندارد ولی علائم مشهودی از غار نشینی مشاهده و فسیل های مختلفی در این منطقه به وفور پیدا شده است.
در لایه های زیرین این کوه معدن عظیمی از آب خنک و فوق العاده سالم وجود دارد، آن هم در اطراف عسلویه! مردم چاهه و جم، کوه پردیس را فوق العاده مقدس و محترم می شمارند و به استناد علائم موجود در آتشکده احتمالا یکی از اولین مکان هایی بوده که نفت در آن سوزانده شده است.
با افتتاح جاده ی فیروز آباد به عسلویه توسط پتروشیمی، رفتن به این منطقه خیلی راحت تر شده است. پتروشیمی با تاسیس سه شهرک بزرگ در این منطقه اقدام به تاسیس فرودگاه جم نموده و چهارشنبه ی هر هفته یک پرواز به مقصد جم انجام می شود که امکان بسیار خوبی برای سفر به این منطقه اعجاب انگیز است.
منبع: آسمونی
جریان داخلی این رودخانه زیر آبی ، لایه ای از سولفات هیدروژن است كه بدلیل تفاوت جرم حجمی از آب جدا شده و در لایه ای پایین تر قرار گرفته است و این حس به انسان دست میدهد كه انگار رودخانه ای در داخل آب در جریان است.
تصاویری از این پدیده جالب و عجیب
جزیره «گلزنیک» در دریای آدریاتیک در سرزمین کرواسی واقع شده است و به دلیل اینکه شبیه قلب انسان بوده به جزیره عشق معروف است، این جزیره خالی از سکنه است.
این جزیره به نظر میرسد که 2دیواره بهم چسبیده دارد که روی آنها با دو نواری از درختان پوشانده شده است.
صاحب جزیره این کار را انجام داده است تا جزیره را به یک مکان زیبا برای ازدواج تبدیل کند.
در جهان تعدادی کشور بسیار کوچک است که شاید تاکنون اسم آن ها را هم نشنیده باشید. کشورهایی که شاید کوچک و جمعیت کمی داشته باشند، و این باعث شده باشد که درباره آنها چیزی ندانید اما آنها در این جهان وجود دارند. در اینجا ما ده مورد از آنها را به شما معرفی میکنیم.
1. ناگورنو کاراباخ
جمعیت : 110.000
مساحت : 4424.102 مایل مربع
مرکز : استپاناکرت
این جمهوری بین ارمنستان و آذربایجان قرار دارد، اما این کشور به هیچ کشور دیگری وابسته نیست، در جایی که 95 درصد از جمعیت ارمنی است و ما بقی یونانیان و کردها هستند.
2. جزایر پیتکرن
جمعیت : 50
مساحت : 18.1 مایل مربع
مرکز : آدم هوستون
جزایر پیتکرن یک مجمع الجزایر آتشفشانی شامل چهار جزیره، که قبلا مستعمره انگلیس بودند، میباشد. زبان رسمی آنها انگلیسی و تاهیتی است. در سال های اخیر کلیساهای این جزیره را بسته اند چرا که تنها هشت نفر در هر هفته برای عبادت به آنها مراجعه میکردند. همچنین این جزیره فقط یک رستوران دارد.
3. جزایر کوک
جمعیت : 19569
مساحت : 91 مایل مربع
مرکز : Avarua
جزایر کوک سالانه پذیرای 90000 گردشگر است.بنابراین گردشگری صنعت و منبع اصلی درآمد ساکنانش است. از دیگر منابع درآرمد صادرات غذاهایی دریایی و میوه میباشد.
4. توکلائو
جمعیت : 1416
مساحت : 5 مایل مربع
مرکز : ندارد
توکلائو یک کشور با حداقل درآمد در جهان است. بنابراین، مردمانش بیشتر با کمک های نیوزیلند زندگی میکنند. 96% از جمعیت توکلائو مسیحی هستند.
5. جزیره من (مرد)
جمعیت : 80085
مساحت : 339 مایل مربع
مرکز : داگلاس
جزیره ما بین بریتانیا و ایرلند، در دریای ایرلند است. منبع اصلی در آمد آنها بانک دریای و گردشگری است.
6. Guernsey
جمعیت : 65573
مساحت : 30 مایل مربع
پایتخت : سنت پیتر پورت
جزیره ای پر از صخره های شیب دار، به خصوص در جنوب آن، که مکانی مناسب برای دامپروری و باغبانی را به وجود آورده است. این جزیره مقصد توریستهای دوست دار طبیعت و پرندگان است. آب هوای این منطقه تقریبا مدیترانه ای و درجه حرارت آن به ندرت به زیر صفر و در تابستان ها هم کمتر به بیش از 20 درجه میرسد، در نتیجه این جزیره مکان مناسبی برای رشت درخت سرو، موز و نخل است.
7. کومور
جمعیت : 798.000
مساحت : 863 مایل مربع
مرکز : Moroni
کومور یک کشور جزیره ای در آفریقا ، بین موزامبیک و ماداگاسکار در اقیانوس هند واقع شده است. زمانی یک مستعمره فرانسه بود و در حال حاضر حدود 300.000 نفر فرانسوی در کومور زندگی میکنند. 98 درصد از جمعیت این کشور مسلمان است.
8. تووالو
جمعیت : 12373
مساحت : 10 مایل مربع
مرکز : فونافوتی
تووالو کشوری جزیرهای در اقیانوس آرام است. این جزیره که در گروه جزایر پلینزی قرار دارد، سابقا جزایر الیس نامیده میشدهاست. این کشور در قرن نوزدهم میلادی مستعمره انگلیس شد و در سال ۱۹۷۸ استقلال خود را به دست آورد. حکمران را ملکه انگلیس با پیشنهاد نخست وزیر تووالو انتخاب میکند. مجلس نمایندگان این کشور ۱۵ کرسی دارد که نمایندگان آن با رای مردم برای دورهای چهار ساله انتخاب میشوند. این کشور که تماما مسطح است، هیچ نقطهای با ارتفاعی بیش از ۴٫۵ متر ندارد. به همین دلیل مسئله گرم شدن جهانی به معضلی مهم برای این کشور تبدیل شدهاست.
9. نائورو
جمعیت : 14019
مساحت : 8.1 مایل مربع
مرکز : آرون
نائورو زمانی مستعمره امپراطوری آلمان بود. پارلمان ۱۸ نفره با رأی تمامیافراد بالغ هر سه سال انتخاب میگردد. مردم در ماههای نوامبر تا فوریه به جمع آوری آب باران میپردازند زیرا آب شرب در این کشور بسیار کمیاب است. در این کشور نیروی مسلحی وجود ندارد و استرالیا مسئول دفاع از نائورو است.
10. وانواتو
جمعیت : 243300
مساحت : 4706 مایل مربع
پایتخت : پورت ویلا
در این جا 90 درصد مردم به فروش ماهی برای گذاران زندگی مشغولند و 80 درصد از جمعیت در روستاهای دورافتاده زندگی میکنند. غواصی از جاذبه های اصلی توریستی است. صادرات وانوآتو را نارگیل، ماهی و کاکائو تشکیل میدهند و یسلاما، انگلیسی و فرانسوی از زبانهای رسمی به حساب میآیند.
seemorgh.com
پنهان ترین جاذبه های گردشگری دنیا
اگر به دنبال مکانی جذاب تر و خیال انگیز تر از ساحل، جنگل و کوهستان های معمول می گردید، این 11 مکان دوست داشتنی می تواند بخوبی به حس سفر دوستی شما پاسخ دهد.
1. جزیره لرد هو، استرالیا
این جزیره کوچک سمت سواحل شرقی استرالیا، حدود 400 نفر جمعیت دارد. این مکان که محل زیست بیش از 500 گونه جانور دریایی است، یک پلیس دارد و هیچ کس در این جزیره از تلفن همراه استفاده نمی کند.
2. هوچین، صحرای پرو
این صحرای توریستی که در 4 کیلومتری جنوب غربی پرو قرار دارد، مکانی است ایده آل برای کویرنوردان، ماسه سواران و دوستداران تفریحات مهیج.
3. آبشارهای پارک ملی Plitvice Lakes، کرواسی
در این میراث جهانی، بیش از 16 دریاچه وجود که بوسیله سدهای طبیعی از سنگ تراورتن از یکدیگر مجزا شده اند.
4. هالستات، اتریش
ظاهرا چینی ها یک نمونه جدید از این روستای باستانی در منطقه Salzkammergut ساخته اند.
5. مهمانخانه کوهستانی Aescher Wildkirchli
این مکان، بهشتی برای کوهنوردان است. این مهمانسرای 170 ساله در قسمتی ای از کوه Ebenalp ساخته شده است و حدود 40 نفر را می تواند اسکان دهد.
6. کالاکاتیکیو، جزیره کاپررا، ساردینیا، ایتالیا
این مکان که پیش از این پایگاه نیروی دریایی ناتو بوده است، با آب های شفاف و سواحل پرپیچ و خم خود، اخیرا به مکانی توریستی تبدیل شده است.
7. دره Glendalough، دهکده ویلکو، ایرلند.
این دره یخبندان در کوهستان های ویلکو، مکانی ایده آل برای دوچرخه سواران، کوه نوردان و طبیعت دوستان است.
8. جزیره هریس، خلیج لوسکنتیر، اسکاتلند
این جزیره آرام و دور افتاده، سرزمین اسب های وحشی، دلفین، سمور آبی و گوزن هاست.
9. کوه هود، اورگن
کوه هود (مرتفع ترین نقطه اورگن)، مکان 12 یخچال طبیعی در دنیا است، و لازم به ذکر است که احتمال فوران این کوه آتشفشانی در آمریکا، بسیار بالا است.
10. رستوران Grotta Palazzese باری، پولیا، ایتالیا
این رستوران بی نظیر در شکاف کوه و در صخره های آهکی ساخته شده است، حدود 23 متر بالای سطح دریا قرار دارد، و مشرف به دریای آدریاتیک است.
11. خانقاه آشیانه ببر، بوتان
این معبد زیبا که قدمت آن به سال 1682 بازمی گردد، حدود 3000متر با سطح دریا فاصله دارد و تنها راه دسترسی به آن کوهنوردی است.
منبع : bartarinha.ir
پل موزس، هالسترن(Halsteren) ، هلند. این پل تاثیرگذار در واقع شبیه به راهرویی فرورفته در آب است؛ جایی که راهی برای عبور عابرین پیاده باز شده است. این سازه در سنگر و استحکاماتی قرن هفدهمی به نام Fort DE Roover ساخته شده است. اگر از دور به این نقطه نگاه کنید چیز خاصی بهنظرتان نخواهد آمد؛ ولی وقتی نزدیکتر شوید، ناگهان متوجه میشوید که از میان گودالی پر شده از آب، راهی برای عبورتان باز شده است.
طراحان این پل گروه معماری RO & RD بودند. در واقع همانطور که گفتیم اینجا منطقهای نظامی بوده و این پل درست در میان خندقی که قرار بود جلوی ارتش دشمن را بگیرد ساخته شده است. این منطقه پیش از این چندان در معرض توجه قرار نداشت؛ اما طراحان با استفاده از عناصر اصلی محیط و به کارگیری خلاقیت، دوباره آن را به مرکز توجه تبدیل کردند.
این پل از چوب آکویا (Accoya) ساخته شده و با فویل عایق شده است؛ به علاوه با مواد ضد قارچ پوشیده شده تا از فرسایش و پوسیدگی آن جلوگیری شود (چوب آکویا محصول فناوری مدرن است و از استحکام بیشتری در مقایسه با چوب معمولی برخوردار میباشد). پل موزس در اصل سازهای تجربی است؛ اما از ظاهری تأثیرگذار برخوردار است. بویژه تقسیمشدن آب و بازشدن محلی برای عبور افراد، ایدهای خلاقانه و جالب توجه به شمار میرود. از سوی دیگر به دلیل فرورفتن آن در آب، چشمانداز محیط اطراف دچار تغییر چندانی نشده و زیبایی و اصالت خود را حفظ نموده است. احتمالاً همانگونه که اکثر شما متوجه شدید، ایده اصلی ساخت آن اشاره دارد به یکی از داستانهای مذهبی در مورد شکافتهشدن دریای سرخ توسط حضرت موسی که راه را برای عبور بنیاسرائیل و فرار از چنگ فرعون باز کرد. با عبور از میان این پل شما به پیشواز شاهکارهای معماری هلندی میروید.این خندق اکنون نه تنها جلوی ورود افراد را نمیگیرد، بلکه با ظاهر فعلی ممکن است پیامی اشتباه نیز برای مهاجمین در برداشته باشد.
منبع:lastsecond.ir
در لیستی که سازمان جغرافیای جهانی منتشر کرده است نام 8 آبشار شگفت انگیز در آن دیده میشود که آبشار Bigar Cascade در کشور رومانی در صدر این لیست قرار گرفته است.
جذاب به نقل از جغرافیای جهانی، این زیباترین و شگفت انگیز ترین آبشار جهان است که در دره ی مینیس در شهرستان کاراس-سورین کشور رومانی است که در یک زاویه ی 45 درجه قرار گرفته و باعث می شود که آب مستقیم به پایین سقوط کند و چشم انداز زیبایی را به وجود آورد.
تصاویر شگفت انگیز ترین آبشار جهان
عکسهای زیباترین آبشار جهان
جاهای دیدنی کشور رومانی
تصاویرزیباترین آبشار جهان
شگفت انگیز ترین آبشار جهان در رومانی
عکس شگفت انگیز ترین آبشار جهان
تصویر شگفت انگیز ترین آبشار جهان
نقشه شگفت انگیز ترین آبشار جهان
از زندگی پر هیاهو و بدون آرامش خسته شدید؟ آرزو می کنید کاش می شد برای یه مدت کوتاه هم که شده از این شلوغی فاصله بگیرید و چند روزی توی یه منطقه بکر و خوش منظره استراحت کنید؟ ما بهترین خونه ها رو براتون پیدا کردیم. مجموعه عکسی که قراره ببینید بهترین و آرامش بخش ترین خونه هایی که در دل طبیعت ساخته شدن رو بهتون معرفی می کنه. بعضی از اینها خونه شخصی، و بعضی حتی به جاذبه های گردشگری تبدیل شدن.
خونه مورد علاقه ی شما کدومه؟
متئورا، یونان
نپال
پلوگرسانت، فرانسه
هزار جزیره
جزیره الیوی، ایسلند
فافه، پرتغال
جزیره فوگو، کانادا
گسپرا، اوکراین
بهشت مخفی شده
هیکادوا، سری لانکا
کاتشی، گرجستان
منبع:gerdali.com
تونل ساخته شده از نخ در حیاط کلیسای سن استپان
تونلی که با نخ ساخته شده است +تصاویر
آتلیه هنری YokYok در پاریس، با استفاده از نخهای آبیرنگ، در حیاط یکی از کلیساهای فرانسه، یک تونل آبیرنگ زیبا ساخته که نمای کاملا جدید و خلاقانهای دارد. این تونل به سبک معماری گوتیک و معماری قرن 16 میلادی در حیاط کلیسای «سن استپان» در جنوب غربی فرانسه ساخته شده است.
طراحان، با نخهای بسیار بلند تونلهایی در باغ کلیسا ساختهاند که از فضای بیرونی تا میدان مرکزی باغ ادامه دارد. این نخها به دور فریمهای فلزی که به شکل طاق خمیده شده، پیچانده شدهاند. این نخها با رنگ و طرح خود، نوعی معماری ویژه و کاملا متفاوت را به تصویر کشیدهاند.
تونل ساخته شده از نخ در حیاط کلیسای سن استپان
این تونل به سبک معماری گوتیک و معماری قرن 16 میلادی ساخته شده است
مکانهای دیدنی جهان
دیدنی های جالب و عجیب
تونل ساخته شده از نخ در فرانسه
مکانهای دیدنی فرانسه
اماکن دیدنی فرانسه
آیا تاکنون روی آب لیلی بازی کرده اید؟ نقطه های زرد، قهوه ای و سبز رودخانه خالدار در بریتیش کلمبیا در روزهای تابستان به گونه ای تغییر شکل می دهد و این کار را برای شما آسان می کند. این رودخانه همچون دیگر رودخانه های دنیا آبی رنگ با تپه های سرسبز و شن های سفید نیست. یا مثلا غاری که به تازگی کشف شده است کریستال های گچی عظیم الجثه ای دارد که در هیچ جای دیگر دنیا نمی توان نمونه های آن را پیدا کرد.
میلیاردها سال پیش، زمین به شکل دیگری بود و غارها، دره ها، معادن، کوه ها و ... پدید آمده اند. این موارد در جاهای مختلف دنیا تقریبا شکلی واحد دارند اما برخی از آنها هستند که دهان آدم از دیدنشان باز می ماند. به طور مثال، تماشای رنگین کمان مایع یا بیابانی از شن های سفید همچون شکر مواردی هستند که سالانه افرد بسیاری را از سراسر دنیا به سمت خود جذب می کنند.
با ما همراه باشید تا بیشتر با این جاذبه های طبیعی عجیب آشنا شویم.
غار مرمر – شیلی
فرسایش خاک در طول 6 هزار سال، منظره ای مواج و مرمرین به دیواره های این غار بخشیده است که در اثر آب های سبز و آبی رنگ های متنوعی نیز به خود گرفته اند. این آب ها از رودخانه کاررا در نزدیکی مرز شیلی و آرژانتین سرچشمه می گیرند. البته این منظره طبیعی فوق العاده زیبا در معرض تهدید قرار دارد زیرا گویا قرار است سدی در نزدیکی آن ساخته شود. در حال حاضر بازدیدکننده ها می توانند با قایق های پارویی کوچک، هنگامی که آب رودخانه آرام است از داخل این غار دیدن کنند.
رودخانه ربتا - سنگال
به نظر می رسد فردی چند سطل رنگ داخل این رودخانه خالی کرده است زیرا آب این رودخانه صورتی است. رنگ این رودخانه در نتیجه نوعی جلبک خاص به نام «دونالیلا سالینا» است که از خودش رنگ تولید می کند. نمک زیادی در این رودخانه وجود دارد به طوریکه در برخی مناطق به 40 درصد هم می رسد و باعث می شود تا جلبک ها بیشتر رشد کنند و شناکننده ها نیز بدون هیچ تلاشی روی آب در حرکت باشند. این نمک ها در لبه های ساحل جمع و انباشته می شوند. محلی ها نیز چند ساعت در روز را به جمع آوری این نمک ها از آب های صورتی روشن اختصاص می دهند.
دره آسبیرگی – ایسلند
افسانه ها حاکی از این هستند دره آسبیرگی در شمال ایسلند زمانی به وجود آمده است که سُم اسب خدای نورس زمین را لمس کرده است. این جای پا، در میان تپه هایی به بلندای 91.5 متری شکافی ایجاد کرده و فضایی به مساحت دو مایل طول و نیم مایل عرض را صاف کرده است. گمانه زنی های علمی نیز بر این اصل استوار هستند که دو دوره سیل یخبندان این دره را در حدود 3 هزار تا 10 هزار سال پیش به وجود آورده است. اما هنگامی که از بالا به این دره نگاه می کنید، جای پای سم اسب را به خوبی می توان مشاهده کرد.
سالار د یووایونی – بولیوی
پس از خشک شدن رودخانه در حدود 30 هزار سال پیش، چشم اندازی پایان ناپذیر از کاشی های سفید و شش ضلعی در این منطقه از زمین بر جای گذاشته است. «سالار د یووایونی» بزرگ ترین فلات نمک جهان است و حدود 4 هزار مایل مربع مساحت دارد – این مساحت درست 25 برابر بزرگ تر از دشت نمک یوتا است. معدن چی های محلی به طور سالانه حدود 25 هزار تن نمک از این زمین استخراج می کنند. در این منطقه هزاران فلامینگو زندگی می کنند و گردشگران می توانند در هتل 16 اتاقه که به طور کامل از بلوک های نمکی ساخه شده است، اقامت کنند.
استخر تراورتین در پاموکاله – ترکیه
مردم هزاران سال است اعتقاد دارد حمام کردن در این استخر خاصیت شفابخش دارد. آب این استخر از 17 چشمه زیرزمینی می جوشد و چگالی بالایی از کربنات کلسیم دارد که هنگام رسیدن به سطح زمین، رسوبات نرمی از خود بر جای می گذارد. این رسوبات چسبناک و لزج در طول زمان سفت و محکم می شوند تا زمانی که چشمه ها همچون فواره ا از گچ می شوند و به اصلاح پاموکاله – به معنای قصر پنبه ای – می سازند. این بلندی ها از 10 مایلی دیده می شوند.
سنگ های متحرک – رکتراک پلایا – دره مرگ، کالیفرنیا
هیچ کس تاکنون حرکت سنگ ها را در دره مرگ ندیده است اما اثر برجا مانده از آنها روی زمین خاکی حکایت از حرکت آنها در طول زمان دارد. هنوز دانشمندان کشف نکرده اند سنگ های بزرگ و سنگینی که حدود 500 کیلوگرم وزن دارند، چگونه می توانند روی بستر خشک رودخانه حرکت کنند. اما تصور می کنند احتمالا زمانی که سنگ ها خیس یا یخ زده هستند، با کمک بادهای سهمگین و قوی می توانند حرکت کنند. شیارهای عمیقی که از این سنگ ها روی زمین باقی می ماند نشان می دهد آنها از مکان اصلی خود حدود 214 متر به جلو حرکت کرده اند.
بیابان سفید (ساهارا البیضا) – مصر
صخره های گرد و چاق سفید با شکل های عجیب در بیابانی در فاصله 28 مایلی در شمال دهکده ای به نام فارافرا در غرب مصر از زمین بیرون زده اند. این صخره ها همچون قارچ یا آدم برفی های ذوب شده در اطراف این بیابان پراکنده هستند. این صخره ها در نتیجه شکل و شمایل سنگ های موجود نیست، بلکه در اثر باد چنین منظره ای پدید آمده است. پیش از این، این بیابان دریایی بوده که خشک شده است و ته نشین ها و رسوبات آن در طول زمین در حال از بین رفتن و شکستن هستند. مناطق نرم تر در اثر باد فرو می ریزند و در طول زمان، طوفان های شن صخره های سخت به شکل های کنونی ایجاد کرده اند.
سنگ های گرد و بزرگ موئهراکی – نیوزیلند
سنگ های گرد و بزرگ در ساحل موئهراکی نیوزیلند، گاهی قطرشان به دو متر نیز می رسد. این سنگ های بزرگ را به همه چیز، از تخم های بزرگ دایناسورها گرفته تا تخم لاک پشت های غول پیکر که در طول تاریخ منقرض شده اند، تشبیه می کنند. این سنگ ها در نتیجه سفت شدن رسوبات در زیرزمین در بیش از 50 میلیون سال پیش به وجود آمده اند. با فرسایش و خورده شدن شن و خاک های روی این سنگ ها در طول زمان، آنها به سطح زمین رسیده اند. این سنگ ها را در دیگر نقاط جهان همچون ساحل بولینگ بال در کالیفرنیا، کانادا، ایالت متحده و روسیه نیز می توان پیدا کرد.
رودخانه کانو کریستاله – کلمبیا
مردم برای تماشای رودخانه کانو کریستاله به پارک ملی سرانئا دلا ماکارنا در کلمبیای مرکزی سفر می کنند. از دیگر نام های این رودخانه می توان به «رودخانه ای متشکل از 5 رنگ»، «زیبارین رودخانه دنیا» یا «رنگین کمان مایع» اشاره کرد. برای تماشای این رودخانه از نزدیک باید در زمان مناسب به آنجا سفر کنید: یعنی بین ماه های جولای و دسامبر، هنگامی که سطح آب به بیشترین میزان خود می رسد. در این حالت، رودخانه ترکیبی از رنگ های صورتی، سبز، آبی و زرد را نمایش می دهد. این رنگین کمان زیبا در نتیجه گیاهی به نام ماکارینا کلاویگرا است که در کف رودخانه زندگی می کند و با جذب نور خورشید، شکوفه های رنگی در زیر آب تولید می کند.
چشم صحرا – موریتانی
یک گودال بزرگ و عمیق به شکل دایره و مساحت حدود 40 متر، همچون نقطه مرکزی هدف در وسط بیابانی بی آب و علف در صحرای موریتانی است. این چاله از فضا نیز قابل رویت است. این گودال همچون چشم اندازی زیبا برای فضاوردان می ماند. چشم صحرا، هدف تیراندازی موجودات فضایی نبوده است، این گودال چشم مانند در نتیجه فرسایش لایه های مختلف خاک، رسوبات، کوارتز و دیگر صخره های موجود در بیابان با عمق های متفاوت پدید آمده است.
رودخانه لک دار – بریتیش کلمبیا
لکه های این رودخانه که در نزدیکی اوسویوس در فاصله کمتر از یک مایلی از مرز ایالت واشنگتن، مثل این است که شما می توانید روی آن لیلی بازی کنید. در روزهای تابستان، حجم وسیعی از آب این رودخانه معدنی تبخیر می شود و توده های بزرگی از نمک، تیتانیوم، کلسیم، سولفاید و دیگر مواد معدنی بر جای می گذارد. این توده ها با سایه ای از رنگ های سبز، زرد و قهوه ای به شکل دایره با اندازه های متفاوت، شکلی خالدار به رودخانه می بخشند. این رودخانه به نخستین قوم دره اوکاناگان وقف شده است و زمینی که در آن قرار دارد، دارایی خصوصی بخش کار سرخپوست هاست. شما نمی توانید به این رودخانه خیلی نزدیک شوید اما تا فاصله ای که بتوانید آن را به درستی ببینید، می توانید جلو بروید.
جنگل سنگی – چین
بیشتر درختان جنگل ایالت دورافتاده یوانان در چین را صخره های سنگی بزرگ تشکیل داده اند. این منطقه که حدود 128 هزار هکتار مساحت دارد، در حدود 270 میلیون سال پیش زیر آب بوده است و کف دریا با رسوبات آهکی پوشانده شده بوده است. با گذشت زمان، آب دریا خشک شده و کف دریا بالا آمده است. صخره های سنگی ضعیف تر در نتیجه باران و باد دچار فرسایش شده و شکل های مارپیچی پیدا کرده اند. در حال حاضر، این صخره ها رو به آسمان قرار و با درختان برگدار پوشیده شده اند.
آبشار خون – قطب جنوب
چیزی شبیه خون از یخرود تیلور در قطب جنوب به بیرون می ریزد و همچون آبشاری از خون منظره ترسناک و چندش آوری ایجاد می کند. دانشمندان نخستین بار چنین موردی را در سال 1911 میلادی در دره های خشک مکموردو کشف کردند. آنها تصور می کنند این مایع خون مانند در واقع جلبک هایی با رنگ قرمز تیره هستند که از میان ترک های یخرودها به بیرون تراوش می کنند. اما این رنگ قرمز تیره در نتیجه چگالی بالای آهن در منابع آبی است که از حوضچه موجود در عمق 1300 پایی زیر یخ ها وجود دارد. از نگاه نادرست هم می توان گفت چون فک ها و پنگوئن ها در این زمین های بی آب و علف چیزی برای خوردن نمی یابند، می میرند و بدن آنها در نتیجه سرمای هوا متلاشی نمی شود و این بقایای آنها است که از دیواره های یخی بیرون می تراود.
غار کریستالی – نائیکا، مکزیکو
به نظر می رسد قلعه انزاوی سوپرمن به واقعیت تبدیل شده است. حدود 305 متر زیرزمین در معدن فعال سرب و نقره در چیهاهوا در مکزیک، کریستال های تیره از سنگ گچ - که برخی از آنها به بزرگی یک و نیم متر عرض و 15 متر طول هستند – از همه جای این غار جوانه زده اند. دمای این غار که در سال 2000 میلادی کشف شده است، حدود 150 درجه و صددرصد شرجی و مرطوب است: یعنی شرایطی که فقط فوق بشر می تواند برای مدت طولانی در آن زنده بماند. بیشتر از ده دقیقه ماندن در این غار بدون تجهیزات لازم منجر به گرمازدگی می شود.
سنگفرش های غول پیکر – بریتانیا
یکی از پربازدیدکننده ترین مکان های توریستی ایرلند شمالی، سنگفرش های غول پیکر است. دلیل این نام وجود 40 هزار ستون بازالتی (مرمر سیاه) است که به زیبایی در کنار هم و متصل به هم قرار دارند و گویا خیابانی سنگفرش شده برای عبور غول ها ساخته اند. بیشتر سنگ ها به شکل شش ضلعی هستند. این سنگ ها، حدود 60 میلیون سال پیش هنگامی که گدازه های زیرزمینی به بیرون تراوش کرده و سرد شده اند شکل گرفته اند و حدود 12 متر طول و 46 سانتیمتر قطر دارند. تقریبا در این اواخر – حدود 15 هزار سال پیش - خاک اطراف سنگ های دریا در طول زمان از بین رفتند و آنها از زیرزمین بیرون آمده و دیده شدند.
باد، تپه کایوت – آریزونا
باد و باران در این منطقه جادو کرده و خطوطی منحنی و زیبا روی ماسه سنگ ها پدید آورده اند. نتیجه این کار که شبیه موج است، یکی از زیباترین مناطق آمریکای غربی برای عکاسی به شمار می رود - البته دسترسی آسانی ندارد. برای پیاده روی در این منطقه به مجوز نیاز دارید و روزانه فقط به 20 نفر اجازه بازدید داده می شود. البته در جنوب غربی استرالیا نیز چنین منظره ای وجود دارد و می توانید به آنجا سفر کنید و از تپه های مواج آن لذت ببرید.
تلماسه های سفید یادگار ملی – نیومکزیکو
تلماسه های شنی سفید رنگ در بیابان چیاهاهوان در مکزیک، سالانه حدود 9 متر جابه جا می شوند. در نتیجه تبخیر شدن آب های معدنی رودخانه لوسرو که در نزدیکی این بیابان قرار دارد و رسوبات گچی باقی مانده که در نتیجه باد تغییر شکل داده اند، این تپه های سفید رنگ را به وجود آورده اند. در اوایل دهه 1900 میلادی، گردشگران برای پیاده روی به این بیابان می آیند.
تنداب سیلفرا – پارک ملی، ایسلند
جدا شدن صفحه های مختلف زمین و تشکیل قاره ها را می توان به خوبی در پارک ملی جنوب غربی ایسلند مشاهده کرد. در این پارک ملی می توانید در شکاف میان پوسته های زمین قاره آمریکا و ارواسیا قدم بزنید یا درون شکاف قاره ها در ¬محل كم عمق و سنگلاخ سیلفرا در رودخانه پینگولیر شیرجه بزنید. حدود یک قرن طول کشیده است تا یخچاله ها ذوب شوند و آب های موجود را پدید بیاورند. آب این منطقه به قدری زلال است که کف آب با عمق 305 متری به خوبی دیده می شود.
مکانهایی عجیب و ترسناک برای گردشگری
در همه جای دنیا مکان های عجیبی وجود دارند که بسیار ترسناک هستند و قلب انسان از دیدن آنها به تپش می افتد. این مکان ها، طبیعی یا دستساز بشر هستند. به هر حال توفیری چندانی هم ندارد، مهم این است که جزو ترسناک ترین جاذبه های دنیا هستند.
مکان های دیدتی دنیا وجاذبه های گردشگری ترسناک
ترسناک ترین و عجیب ترین جاذبه های گردشگری جهان
مسیر پیاده روی برج CN – تورنتو، کانادا
آیا تا به حال در پیادهرو زمین خورده اید؟ روی زمین زمین خوردن خیلی ترس ندارد. اما امان از روزی که بخواهید در پیاده رویی که در طبقه 116 برج CN کانادا قرار دارد، زمین بخورید. آن وقت است که خیلی شیک به پایین پرت می شوید. البته این قدرها هم ناامن نیست. مثلا، این شش قرمز پوشی که در عکس می بینید، لباس مخصوص پرش پوشیده اند تا به پایین بپرند.
آنها کمربند ایمنی و طناب های نگهدارنده پوشیده و همه جوره آماده پرش هستند. خیلی دل می خواهد از این ارتفاع رعبآور خودتان با پای خودتان پایین بپرید و همه امیدتان هم فقط یک طناب باشد! کسانی که جراتش را دارند، می توانند در این پیاده روی هوایی قدم بزنند و از آن بالا همه تورنتو را زیر پای خود ببینند.
مسیر پیاده روی برج CN یکی ازجاذبه های گردشگری کانادا
حاضر شدن و پوشیدن انواع وسایل ایمنی برای حضور در این مکان دیدنی دنیا یک ساعت زمان می برد و پس از آن هم می توانید حدود 20 تا 30 دقیقه در این پیاده رو در ارتفاع 360 متری بایستید. هزینه بازدید از مسیر پیاده روی برج CN حدود 175 دلار آمریکا است.
معبد بودایی Kyaikhtiyo – صخره طلایی، میانمار
یکی از مشهورترین جاذبه های گردشگری جهان معابد و بتکده های مشهور بودایی است که در بالای کوه Kyaikhtiyo، روی صخره طلایی در ایالت یانگون در میانمار قرار دارد. حفظ تعادل این معبد واقعا جای تعجب دارد و شاید بتوان آن را نوعی معجزه فرض کرد. افسانه های بودایی می گویند این صخره در کف دریا بوده است و بودا با قدرت ماورا طبیعه آن را بلند کرده و در جای کنونی گذاشته است.
معبدبودا kyaikhtiyo یکی مکان های دیدنی دنیا برای گردشگری
و از همه جالب تر، اعتقاد دارند که بودا با تاری از موی مقدس خود این صخره را اینگونه محکم در جای خود نگه داشته است.افراد بسیار مذهبی و فداییان بودا اعتقاد دارند افرادی که برای زیارت به این معبد می آیند شفا و سلامتی کامل پیدا می کنند و همه گناهانشان بخشیده می شود.
برای رسیدن به این مکان گردشگری باید یک مسیر پرپیچ و خم را با کامیون یا وانت از میان روستای کینپان بالا بروید و پس از طی 11 کیلومتر از میان جنگل تاریک به این مکان برسید. البته برای رسیدن به قله باید زحمت کوهنوردی را به پاهای خود ببخشید. جای شکر دارد که آن بالا رستوران، مهمان خانه و کافه وجود دارد تا رفع خستگی کنید.
جاده Yungas – بولیوی
در بالای کوه یک جاده باریک و بسیار خطرناک وجود دارد که جنگل آمازون را به لاپاز بولیوی وصل می کندکه یکی از مکان های دیدنی دنیا به شمار می آید. این جاده به نام «جاده مرگ» شهرت دارد. یکی از خطرناک ترین و کشنده ترین جاده های دنیا که حدود 61 کیلومتر طول دارد. حرکت در این جاده حدود 4572 متر از زمین فاصله دارد.
جادهYunas بولیوی یکی ازمکان های دیدنی دنیا برای گردشگران
تصور چنین جاده ای هم ترسناک است چه برسد به عبور از میان آن! راننده های ماشین سنگین که در این جاده با عرض 3 متر عبور می کنند واقعا بسیار پرجرات و دیوانه هستند. هیچ نوع گاردریل محافظی در حاشیه جاده وجود ندارد. جالب این جاست که اتوبوس و تریلرهای بسیاری به طور دوطرفه از جاده مرگ عبور می کنند. سالانه 200 تا 300 نفر در این مسیر کشته می شوند و انواع صلیب و یادبود در طول جاده وجود دارد اما همچنان مسیر اصلی است و خیلی راننده ها از آن عبور می کنند.
پل Trift – سوئیس
پل بسیار باریک که سه لایه چوب و کابل فلزی دارد، برای گردشگرانی است که می خواهند از یخچال طبیعی در تریفت در ارتفاع 100.5 متری دیدن کنند، تنها مسیر عبور است. این پل با طول 171 متری، بلندترین و بالاترین پل کوه آلپ است. برای رسیدن به این پل باید با تلهکابین به آنجا بروید. تلهکابین ها ظرفیت 8 نفر را دارند.
پل trif یکی ازجاذبه های گردشگری جهان درکشور سوئیس
این پل یکی از مکان های دیدنی ،ترسناک و بسیار هیجان انگیز در سال 2004 میلادی ساخته شد. اما در سال 2009 میلادی مورد بازسازی قرار گرفت که نوسان و ترس کمتری دارد اما همچنان موجب وحشت کوهنوردها است. در کلبه ای در آن سمت نیز انواع غذاهای محلی سرو می شود.
آبگذر Pontcysyllte و کانال Llangollen – ویلز
چندین کیلومتر به سمت شرق لیانگولن در ویلز، بلندترین و طولانی ترین آبگذر دنیا وجود دارد که مانند اسباب بازی های شهربازی است. این آبگذر جزو میراث جهانی یونسکو است و در سال 1805 میلادی ساخته شده است که یکی از مکان های دیدنی دنیا بشمار میرود.
آبگزرو کانال ولیزجاذبه ای خارق العاده برای گردشگران
با این همه قدمت همچنان نیز مسیری برای جابه جایی مسافران است. از این مسیر سالانه بیش از یکهزار قایق رودخانه و یکهزار قایق پدالی در ارتفاع 30 متری از بالای رودخانه Dee عبور می کنند. چشم انداز این کانال بسیار زیبا است و ترس آن ارزش امتحان را دارد.
استخر شیطان در آبشار ویکتوریا – زامبیا
استخر شیطان که در واقع یک استخر طبیعی در بالای صخره است، حدود 68.5 متر از زمین فاصله و در نزدیکی آبشار ویکتوریا، در زامبیا در قاره آفریقا است. این چاله مرگ که یکی از مکان های دیدنی دنیااست سالانه افراد بسیاری را از سراسر دنیا به سمت خود می کشاند.
استخر شیطان یکی ازجذاب ترین جاذبه های جهان بشمار میرود
گردشگران از همه جای دنیا در فصل خشک و زمانی که رودخانه طغیان نمی کند و آرام است برای لذت از آب تنی در تابستان به این استخر می آیند. برای شنا در این استخر باید بدانید دقیقا کجا بروید تا از هفتمین عجایب طبیعی دنیا به پایین پرت نشوید. فرورفتگی صخره در این منطقه به «صندلی شیطان» شهرت دارد و استخری ایجاد کرده که گردشگران در آن شنا می کنند.
سکوی تایرول – اتریش
این سکو که در عکس مشاهده می کنید در واقع عرشه یخچال طبیعی است و در تایرول در کشور اتریش است و یکی از مکان های دیدنی دنیا است و بیشتر به سکوی مرگ شباهت دارد. این سکو در ارتفاع 3200 متری از زمین واقع شده است.
جاذبه های گردشگری بدون سکوی تایرول هیچ هیجانی برای گردشگران ندارد
برای رسیدن به این سکو باید حدود یک ساعت به سمت بیرون شهر و بالای کوه حرکت کنید. بیشترین وحشت ایستادن در بالای سکو زمانی است که برف زیادی باریده و باد می آید. در روزهای صاف و آفتابی می توانید مناظر زیبایی را از دور مشاهده کنید و حتی شهر زیبای ونیز ایتالیا نیز قابل مشاهده است.
معبد Xuankong – چین
در باریکه ای در بالای کوه هنگشان در کشور چین، معبد معلق که یکی از جازبه های گردشگری دنیا محسوب میشود واقع شده است. خیلی جالب است که این معبد در مکانی بسیار غیر استوار و خطرناک ساخته شده است و انسان انتظار دارد هر لحظه به پایین فرو بریزد اما برای گردشگران بسیار شگفت آور است که 1500 سال است این معبد در این جا است و تکان هم نخورده است.
معبد Xuankong یگی ازعجیب ترین وترسناک ترین مکان های گردشگری چین
این ساختمان حدود 70 متر از بستر رودخانه و 402 کیلومتر از شهر بیجینگ فاصله دارد. ستون های نگهدارنده این معبد چوب های باریکی هستند که در دل صخره محکم شده اند.
Atlanterhavsveien – نروژ
جاده 8 کیلومتری در بالای اقیانوس آرام در میان نروژ غربی و مولده، یکی از ترسناک ترین جاده های دنیا است که پیچ و خم هم دارد. این جاده در سال 1989 میلادی گشایش یافت و کارگران هنگام ساخت آن با 12 طوفان مواجه شدند.
جاده ای بر روی اقیانوس آرام فوق العاده ترین جاذبه گردشگری دنیا
هنگام رانندگی در این جاده تصور می کنید سوار ترن هوایی هستید. در روزهای زمستان که هوا نامناسب است میزان ترس هنگام عبور از این جاده بیشتر می شود. شاید اگر هوا صاف باشد بتوانید نهنگ هایی که در اقیانوس زیر جاده زندگی می کنند را از نزدیک تماشا کنید.
صومعه Meteora – یونان
همچون مناظر فیلم و کارتون های تخیلی، صومعه اورتودوکس شرقی در کوهستان پیندوس یونان به طرز عجیبی در بالای یک برج سنگی ساخته شده است یکی ازعجیب ترین مکان های گردشگری. Meteora به معنای «معلق در هوا» است و واقعا هم این دیر در ارتفاع 402 متری از زمین قرار دارد.
صومعه Meteora عجیب ترین جاذبه های گردشگری جهان
راهبه های معتکف در قرن 14 میلادی برای فرار از مهاجمان ترک 24 صومعه در بالای این صخره ساخته و به آن پناه آورده بودند. در طول این یکصد سال، تنها راه دسترسی به این معبد طناب و پله های ریسمانی بوده است. البته امروزه گردشگران می توانند با تله کابین به آنجا برسند و فقط 6 معبد در آنجا باقی مانده است که به جاذبه های گردشگری جهان تبدیل شده اند.
منبع:bartarinha.ir
مناطق زیبای طبیعی در کنار سازه های بدیع انسانی جاذبه های گردشگری بسیاری از نقاط جهان به شمار می رود. در زیر 10 مکان جالب و عجیب جهان که هر ساله هزاران گردشگر را به خود جذب می کند مشاهده می کنید.
1-رستوران زیر دریایی، جزیره ی رنگالی در کونراد مالدیو
غذای خود را در عمق 5 متری از سطح اقیانوس و بر روی صخره های مرجانی میل کنید. رستوران ایتا که به سبک آکواریوم طراحی شده تنها رستوران زیر دریایی است که کاملاً از شیشه ساخته شده و میهمانان این رستوران می توانند در حین صرف غذا از تماشای مناظر زیر آب به طور 360 درجه، لذت ببرند. منوی غذا ها در رستوران ایتا که در زبان محلی به معنی مروارید است، ترکیبی از غذا های بومی مالدیو و غذا های غربی را ارائه می کند که ایده ی جالب و جدیدی را ایجاد کرده است. صرف غذا در این رستوران تجربه ی منحصر به فردی خواهد بود چرا که حالا انسان درون تنگ ماهی قراردارد
2- هتل رستوران گروتا پالازس در ایتالیا
این رستوران که از دل صخره های آهکی کنده شده منظره ی دریای آدریاتیک را در پیش رو دارد. رستوران گروتا پالازس در پولینانو آماره و در محلی قرار گرفته که مشابه آن در هیچ جای جهان وجود ندارد. این محل قرن ها است که بازدیدکنندگان را مسحور زیبایی خود کرده است.
3- باغ های قصر مارکیزی در فرانسه
جاذبه ی اصلی شهر وزاک در ایالت وزاک در فرانسه، قصر مارکیزی و باغ های ان است. مناظر تندیس گونه ی اطراف قصر در اواخر قرن 17 میلادی ایجاد شده است. بر بالای یک دره ی زیبا و در ارتفاع 200 متری هزاران بوته ی شمشاد کاشته شده است. این گیاهان هندسه ی باغ ها و حصار های اطراف مسیر را مشخص کرده، در طول این راه های پر پیچ و خم چندین محل استراحت، کلبه های سنگی و مکان هایی برای تماشای اطراف در نظر گرفته شده است. از سال 1996 و بعد از انجام برخی تعمیرات این باغ ها بروی عموم باز شدند.
4- آکواریوم یخی در کسنوما در ژاپن
آکواریوم یخ زده یا "کوری نو سویی زو کوکان" در شهر کسوناما در شمال شرقی ژاپن، 450 گونه ی مختلف از موجودات دریایی را در خود جا داده است. این آکواریوم با ستون های یخی بزرگ و نورهای آبی تزئین شده است.
5- رستوران آبشار، ویلا اسکودرو در فیلیپین
در این رستوران غذا بر روی میز هایی از جنس چوب بامبو و در فاصله ای نه چندان زیاد از آبهای کریستالی که از آبشار به پایین می ریزد سرو می شود. تجربه ی صرف غذاهای خوشمزه ی محلی در حالی که افشانه های آب در فضا پخش هستند و اب پاک چشمه که در زیر پاهایتان جریان دارد، یک تجربه ی به یاد ماندنی است که تنها در این رستوران به آن دست خواهید یافت.
6- هتل برفی در قطب شمال
هزاران سال قبل انسانها در قطب شمال سرگردان بودند و از همان زمان هم می دانستند که مسیر دریاچه ی لتوجاروی بهترین مسیر منطقه است. این مردمان برای ما نشانه ای به یادگار گذاشتند تا این محل را به خاطر داشته باشیم، و آن سر یک گوزن شمالی است که برای تزئین قایق های عصر حجر استفاده می شده است. هتل برفی قطب شمال در همین محل و درست همان جایی که مسافران باستانی اتراق می کردند ساخته شده است.
7- مسیر پیاده روی گلپوش در باغ کاواچی فوجی در ژاپن
این مسیر پیاده روی که غرق در گل است به نام تونل ویستریا مشهور است و در باغکاواچی فوجی قرار گرفته است. پیاده روی در این مسیر بسیار لذت بخش و دلپذیر خواهد بود.
8- استخر شنای شیطان. آبشار ویکتوریا در آفریقا
اگر به زیمبابوه سفر کردید شانس شنا کردن در این استخر را از دست ندهید. استخر شنای شیطان یک تالاب کوچک است که اطراف آن را صخره های کوچک و بزرگ پوشانده اند و بر بالای یکی از بزرگ ترین و زیبا ترین آبشار های جهان قرار گرفته است. این تالاب که در ارتفاع 103 متری و در جزیره ی لیوینگستون واقع شده به طور حتم یکی از جالبترین مکان های جهان است.
9- واندرلند کالکار در آلمان
به واندرلند کالکار در آلمان غربی خوش آمدید. اینجا یک رآکتور اتمی برای تولید برق بوده که البته هرگز مورد استفاده قرار نگرفته و به صورت یک پارک تفریحی در آمده است. این پارک تفریحی سالانه صدها هزار بازدید کننده را به سوی خود جلب می کند.
10- روستای اسکیمو در ویط جنگل در فنلاند
این کلبه های شیشه ای اسکیمو در شب می درخشند و منظره ی بسیار زیبایی ایجاد می کنند. از هر یک از این کلبه ها مناظر زیبای برفی اطراف را مشاهده می کنید و اگر خوش شانی باشید می توانید شفق قطبی را هم ببینید، اگر نه از زیبایی میلیون ها ستاره ای که در آسمان شب می درخشند لذت ببرید.تکنولوژی به کار رفته در این شیشه ها باعث می شود که حتی در سرمای بسیار زیاد هم یخ نزنند و در تمام مدت شفاف باقی بمانند.
گردش، تفریح، مسافرت و دیدن جاذبه های طبیعی از جمله لذت بخش ترین فعالیت های هر انسانی است. رفتن به طبیعت و لذت بردن از مناظر و پدیده های طبیعی را نمی توان با هیچ شادی دیگری مقایسه کرد.
به گزارش بانکی دات آی آر، در این بین هستند کسانی که به رفتن به هرجایی راضی نمی شوند و تفریحشان لزوما باید با تجربه ای تازه و متفاوت و البته هیجان انگیز و خطرناک همراه باشد.
این گزارش ویژه کسانی است که از خطر کردن لذت می برند:
1. قفس مرگ، استرالیا
تصور کنید شانس شنا کردن در آبی را داشته باشید که یک کروکودیل در آن منتظر دیدار چهره به چهره با شماست. صد البته باید بسیار شجاع باشید که خطر چنین آبتنی را به جان بخرید، اما اوضاع هم به این خطرناکی نیست، چراکه مسوولان استرالیایی این جاذبه تفرحی عجیب فکر همه جا را کرده اند و کروکودیل را در محفظه ای شفاف و شیشه ای نگهداری می کنند.
کروکودیل در این محفظه شیشه ای که به آن "فقس مرگ" می گویند، منتظر دیدار آدم های شجاع است.
2. پرش از صخره، نروژ
نروژ از جمله کشورهایی است که چشم انداز دیدنی کم ندارد و به ویژه صخره های سر به فلک کشیده اش، از دوستداران پرش دعوت می کنند تا هیجان یک پرش خاطره انگیز را در این کشور تجربه کنند.
وقتی بالای صخره ای می ایستید، نگاه کردن به پایین از آن بالا ترسناک است، تا چه رسد به اینکه بخواهید پروازی را از فراز آن تجربه کنید. البته پرش از صخره برای علاقه مندان به این کار حتما ارزش چنین خطر بزرگی را دارد.
3. قایق سواری روی آبشار، آرژانتین و برزیل
قایق سواری کردن آن هم در دامنه آبشاری که بلندتر از نیاگارا است، کار چندان ساده ای به نظر نمی رسد. اما برای علاقه مندانی که به آبشار ایگواسو در برزیل و آرژانتین می روند، همه سختی ها می تواند هموار شود.
برای اینکه بتوانید از قایق سواری در دامنه این آبشار عظیم و شکوهمند لذت ببرید، باید 15 دلار در هر دو کشور آرژانتین و برزیل بپردازید.
در سال 2011 دو آمریکایی و 5 نفر دیگر هنگام قایق سواری در این منطقه کشته و زخمی شدند، که این موضوع نشان دهنده لزوم رعایت احتیاط در این منطقه است.
4. پیاده روی روی لبه برج، کانادا
فرض کنید روزی فرا برسد که علاوه بر دیدن داخل برج میلاد بتوانید روی لبه های آن پیاده روی کنید، بدون اینکه خطر پرت شدن از ارتفاع زیاد شما را تهدید کند!
کسانی که به برج CN در تورنتوی کانادا می روند، این فرصت را دارند که 15 متر روی لبه برج پیاده روی کنند و از دیدن چشم انداز این شهر از بالا لذت ببرند.
البته آنها با طناب هایی که از قبل به خود بسته اند، تعادلشان را در طول این پیاده روی حفظ می کنند.
5. پرتاب به درون آتشفشان با طناب فنری، شیلی
آتشفشان از جمله پدیده های منحصر به فرد طبیعی است که حتی نگاه کردن به آن هم وحشتناک به نظر می رسد و شجاعت می خواهد، اما برای آنها هم سرشان برای خطر کردن و ماجرا جویی درد می کند، بستن یک طناب ارتجاعی به پا و پرش به سوی آتشفشان نباید چندان خطرناک باشد.
کسانی که می خواهند این پرش منحصر به فرد را تجربه کنند، باید یک طناب به پای خود ببندند و دقایقی بین زمین و آسمان معلق بمانند!
به گزارش گروه خواندنی های مشرق، در حالی که آثار باستانی یا مناظر طبیعی می توانند از جمله مراکز تفرجگاه و توریستی باشند، گاهی اوقات برخی از محل های بسیار عجیب نیز می توانند از جمله محل های گردشگری باشند. در اینجا به برخی از این جاذبه های عجیب گردشگری در دنیا اشاره می کنیم.
دره مرگ – نامیبیا
در مرکزپارک ملی نامیبیا و در دل کویر دره ای وجود دارد که به آن دره مرگ گفته می شود. این دره با کوه های شنی به ارتفاع 305 متر محسور شده است و در آن می توان درخت هایی با قدمت های بیش از چهار هزار سال یافت. در سال های بسیار دور این دره با آب رودخانه های مجاور پر بوده است اما بر اثر گرما و خشکسالی آب آن از بین رفته و تنها باید شاهد بقایای آن بود.
آکواریوم یخی – ژاپن
یکی از موزه هایی که در ژاپن قرار دارد بسیار عجیب است. در این موزه تمام ماهی ها به صورت یخ زده هستند و شما فکر می کنید که این ماهی ها در حال شنا کردن در داخل یخ هستند. در این موزه در حدود 450 گونه ماهی وجود دارد. در این بین شما می توانید حیواناتی مانند اختاپوس و خرچنگ نیز ببینید. البته در کنار این ماهی ها شما می توانید چیزهای دیگری مانند گل را نیز یخ زده ببینید.
پریپیات – اوکراین
بزرگترین فاجعه هسته ای دنیا در سال 1986 در چرنوبیل روسه اتفاق افتاد این حادثه به اندازه ای بزرگ بود که باعث شد تا نواحی اطراف آن منطقه به شعاع 30 کیلوکتر خالی از سکنه شود. منطقه پریپیات در اوکراین یکی از منطقه هایی است که اوج این فاجعه را 24 سال بعد از آن حادثه نشان میدهد.
دیوار آدامسی – کالیفرنیا
در یکی از محله های مرکزی کالیفرنیا گردشگران حتما به دیوار آدامسی سر میزنند. این دیوار که پنج متر ارتفاع و 21 متر طول دارد سراسر با آدامس پر شده است. به گفته اهالی محل این دیوار ابتدا به خاطر یک مسابقه بین دو دبیرستان به این شکل در آمد و در دهه 70 نیز دو بار تمیز شده است. اما این روزها به عنوان یکی از جاذبه های توریستی شناخته می شود.
Catacombs – پاریس
در حالی که شهر بزرگی به مانند پاریس روز به روز در حال رشد بوده است زمین هایی که برای خاک کردن مرده ها استفاده می شده است به پایان میرسد و فرانسوی ها به فکر ایجاد محلی برای دفن این مرده ها می افتند. اما امروزه این محل زیر زمینی به عنوان یک موزه ناخته می شود.
شما باید بیشتر از 20 متر به زیر زمین بروید و در آن جا می توانید میلیون ها استخوان و جمجمه مشاهده کنید که در این سال ها جمع آوری شده است.
کره خاکی که ما روی آن زندگی می کنیم سراسر از شگفتی است: جنگل ها، بیابان ها، یخ ها و دریاها. این ها همه مناظری هستند که هرکدام به تنهایی سرشار از زیبایی های خیره کننده ای هستند اما در این کره پر از شگفتی مکان هایی وجود دارند که با دیدنشان فکر می کنیم از جهانی دیگر وارد زندگی ما شده اند و متعلق به زمین نیستند.
صخره های موجی شکل در آمریکا:
این صخره های منحصربفرد بخشی از بیابان صخره ای قرمز رنگی هستند که از دره های تنگ تشکیل شده است. صخره ها از جنس ماسه سنگ هستند و در ایالت متحده آمریکا در نزدیکی مرز آریزونا و یوتا واقع شده اند و دلیل تشکیل شان هم باران های مکرر و وزش بادهاست.
گودال عمیق آبی در Belize:
این گودال در مرکز آمریکای لاتین واقع شده و عمقش ۱۲۴ متر است. گودال بلیز در اواخر عصر یخبندان و در زمانی که سطح دریا بسیار پایین بوده با تجمع مرجان ها در طول زمانی بسیار طولانی بوجود آمده است.
اکوسیستم این حفره مورد توجه بسیاری از دانشمندان و محققان قرار گرفته و البته گروه بسیار زیادی از ماجراجویان هم به این منطقه راهی شده اند که به همین دلیل این حفره آبی بزرگ به عنوان یکی از مقاصد برتر زیر آبی جهان شناخته می شود.
مجسمه سنگی فیل در ایالت نوادا آمریکا:
این کوه سنگی که تداعی گر پیکر یک فیل عظیم الجثه با خرطوم بلند است در پارک دره آتش در ایالت نوادا واقع شده و بر اثر گذر زمان تغییر شکل داده است.
دریاچه صورتی در استرالیا:
در قلب استرالیا دریاچه ای قرار دارد که رنگ آن کاملا صورتی ست. این دریاچه صورتی این روزها به یکی از عجیب ترین نقاط زمین تبدیل شده است و دانشمندان علت رنگ آن را وجود نوع خاصی جلبک در کف دریاچه می دانند.
دره مرگ در ایالت کالیفرنیا آمریکا:
منطقه Waiotapu در نیوزلند:
این منطقه میزبان یکی از عجیب ترین نقاط روی زمین است. جایی که استخرهای آبگرم در رنگ های مختلف وجود دارند. این استخرهای طبیعی که معروف به استخر شامپاین هستند قدمتشان به ۹۰۰ سال می رسد.
درجه حرارت این استخرها تا ۷۴ درجه سانتی گراد هم می رسد و بخار آب جوش و حباب های سوزان و گاز دی اکسید کربن از سطح آنها خارج می شود. این استخرهای رنگانگ به علت وجود موادی مانند طلا، نقره، مس و آرسنیک به این رنگ ها در آمده اند.
سنگ های تخم مرغی نیوزلند:
این سنگ ها که در اندازه های بسیار بزرگ قرار دارند در دوره های پیشین در کف دریا بوده اند که البته به علت تغییرات شرایط زمین به شکل مرموزی خود را تا لبه کناری ساحل رسانده اند.
برج های Tufa در دریاچه Mono:
این منظره شگفت انگیز در کالیفرنیا مشاهده می شود و بر اثر واکنش های شیمیایی در دریاچه مونو شکل می گیرند. جنس برج های توفا از سنگ آهک است.
استخر سنگ زرد در پارک ملی آمریکا:
این پارک یکی از مراکز شگفت انگیز دنیاست که موارد خاص در آن زیاد دیده می شود. یکی از این موارد استخرهای آبی هستند که در رنگ های مختلف قرار دارند و دلیل اصلی آن نیز وجود جلبک ها و باکتری های متفاوت در آن است.
کاشاکاتووتنت در نیومکزیکو:
Kasha-katuwe tent جاییست که در آن صخره های قلمی فرسایش یافته ای وجود دارند که از گدازه های آتشفشانی طی ۶ تا ۷ میلیون سال تشکیل شده اند. درحالیکه صخره های تشکیل شده از نظر شکل مشابهند به لحاظ ارتفاع متفاوت هستند و تا ۳۰ متر هم می رسند.
بیابان سفید مصر:
اینجا اقامتگاه صخره های گچی بزرگیست که به دلیل وزیدن طوفان های شنی مکرر در این منطقه بوجود آمده اند. این بیابان بی حاصل با شکل های صخره ای عجیبش بیشتر شبیه منطقه ای روی کره ماه است تا بیابان.
منبع : rozanehonline.com
هرم نوعی معماری چندوجهی است که اضلاع آن در رأس مشترک میشوند. این نوع معماری به بیشتر در سازههای قدیمی متعلق به قبل از میلاد مسیح نمایان است و ازآنجاکه قاعده آن بزرگ است در طول تاریخ تداوم بیشتری داشته است.
مهمترین اهرام در مصر و مکزیک وجود دارند و امروزه یکی از جاذبههای تفریحی و تاریخی محسوب میشوند که در اینجا با معروفترین و شگفتانگیزترینهای آن آشنا خواهید شد. اهرام بزرگ جیزه در مصر این هرم بزرگترین و قدیمیترین هرم سهگانه شهر جیزه است که در میان عجایب هفتگانه جهان قرار میگیرد. اهرام بزرگ مصر در سالهای 2560 تا 2540 قبل از میلاد مسیح در ارتفاع 146/5 متر بناشده و یکی از مهمترین بناهای تاریخی به ثبت رسیده در یونسکو است. ال کاستی لو در چیچن ایتزا مکزیک ال کاستلو که به معبد کوکول کان نیز معروف است، بنایی تاریخی در چیچن ایتزا مکزیک است. این هرم شامل چن سری از تراسهای مربع شکل در چهار گوشه هرم است که بهوسیله پله به هم متصل شدهاند. ارتفاع آن حدود30 متر است و به دوره مایاها بازمیگردد. سالانه ½ میلیون نفر از این هرم تاریخی بازدید میکنند. هرم سستیوس در رم ایتالیا سستیوس هرمی کوچک در رم است که بهترین بنا برای معرفی تاریخ روم است. این بنا بین 18 تا 12 قبل از میلاد مسیح ساختهشده و125 متر ارتفاع دارد و همچنان پایدار است. هرم خورشید در تئوتیئواکان مکزیک این هرم بزرگترین بنای تاریخی در تئوتیئواکان مکزیک است. این هرم به شهر مزوآمریکایی قبل از کلمبیا تعلق داشته و در 48 کیلومتری شمال پایتخت مکزیک قرار دارد. ارتفاع آن 71 متر است. هرم سرخ در مصر این هرم بزرگترین هرم دهشور مصر است که ارتفاع آن به 104 متر میرسد. ساختار این بنا از گرانیت زنگزده است. هرم مجیشن در مکزیک این هرم به کوتوله معروف است در آشمال مکزیک واقعشده معروفترین هرم این منطقه است. این هرم کوتوله 35 متر ارتفاع دارد و یکی از معدود هرمهای منحنی است. نوبین در جبل برکل سودان این هرم در دوره پادشاهی کوشیت در سواحل رود نیل بناشده است. جبل برکل کوهی کوچک در نوبین است که زمانی محل دفن پادشاهان کوشیت بوده است. قدمت این بنا به قرن 3 قبل از میلاد میرسد و قدیمیترین هرم در تمام آفریقا است. هرم جگوار در گواتمالا این هرم به تیکال نیز معروف بوده و یکی از بناهای تاریخی شبیه به دوره مایاییها است. این هرم با 47 متر به سال 732 بعد ز میلاد بازمیگردد. هرم لوکسور در لاسوگاس آمریکا این هرم یکی از معروفترین هتلهای لاسوگاس است که سال 1993 در 30 طبقه بنا شد و 4407 اتاق دارد. ریوگیونگ در پیونگیانگ کره شمالی این هرم هتلی 105 طبقه است که در سال 2011 پس از تأخیر طولانی به مرحله بهرهبرداری رسید. ارتفاع آن به 330 متر میرسد.
معماران در سراسر جهان و در کشمکشی هر روزه، در تلاشند تا شکل، ساختار و تکنیکهای به کار رفته در این عرصه را بهبود بخشیده و چشم اندازی نوین از معماری عصر جدید، ارائه دهند. معماری اگر کهنتر نباشد، حرفهای است به قدمت تمدن و تاریخ. سازههای امروز دیگر چیزی فراتر از یک سرپناه یا بنای معمولی هستند. خلاقیت به کار میرود، ایده شکل میگیرد، ابزار به کمک میآید و در نهایت شاهد چیزی هستیم بسی متفاوتتر از گذشته. سازههایی که به صورت نماد و سمبل درمیآیند، با نوآوری قامت برافراشته و همگان را به بازدید و تماشای خود دعوت میکنند. این بار به سراغ این چنین بناهایی میرویم. جایی که همه چیز، حول محور ابتکار و نبوغ سازنده میچرخد. امیدوارم از سفرمان به قلب شماری از جذابیتهای معماری امروز، لذت برده باشید. شما روند دگرگونی و تحوّل معماری عصر حاضر را چگونه ارزیابی میکنید؟1. گرند پلس (Grand Palais)، پاریس، فرانسه
2. هتل اُم (Omm)، بارسلونا، اسپانیا
3. حفرهای برای استراحت، دانشگاه سئول، کرهی جنوبی
4. استخر بیابانی موجاوه (Mojave)، کالیفرنیا، ایالات متحده
5. آلبروبِلّو (Alberobello)، پولیا (Puglia)، ایتالیا
6. مترو، مسکو، روسیه
7. خانههای مکعبی، روتردام، هلند
8. ایستگاه مترو، استکهلم، سوئد
9. مجموعه استخر
10. کورا (Chora)، جزیرهی میکونوس، یونان
11. شفشاوِن(Chefchaouen)، مراکش
12. قصر ایدهآل (Ideal Palace)، هوتِریو (Hautrives)، فرانسه
13. هتل سیام (Siam)، بانکوک، تایلند
14. لاس پوزاس(Las Pozas)، چیلیتلا (Xilitla)، مکزیک
15. هتل بوتیک کلاپسونز (Klapson)، سنگاپور
16. فضای خلاقانهی داخلی BBC
17. هتل نائومی (Naumi)، سنگاپور
18. پارک رویال، پیکرینگ (Pickering)، سنگاپور
19. باغهای معلق اُبُد(Ubud)، بالی، اندونزی
20. صخرهی گوئاتاپه (Guatape)، کلمبیا
21. موسوئِم (MuCem)، مارسی، فرانسه
22. موزهی گوگِنهایم، بیلبائو، اسپانیا
23. پل موسی، هالستِران (Halsteren)، هلند
24. وات رونگ خون (Wat rong khun)، چیانگ رای (Chiang Rai)، تایلند
25. پروژهی موسیقی، سیاتل، آمریکا
26. دانشگاه بانکوک، تایلند
27. Garden By the Bay، سنگاپور
مثلث برمودا ناحیهای بدنام در غرب اقیانوس اطلس شمالی است که به فعالیتهای فراهنجار و مافوق طبیعی مشهور شده است. گفته میشود بیشتر از ۵۰ کشتی و ۲۰ هواپیما در این منطقه ناپدید شدهاند. گرچه بسیاری از گزارشها از این منطقه اغراق آمیز یا دروغ بوده است اما واقعیتهایی نیز وجود دارند، همراه ما باشید.
۱ - مثلث شیطان
مثلث شیطان یا برمودا منطقهای در بخش غربی اقیانوس آتلانتیک شمالی شامل سه راس برمودا، فلوریدا و پورتوریکو است. مساحت این ناحیه ۱۳۰۰ تا ۳۹۰۰ هزار کیلومتر مربع برآورد میشود و یکی از پر ترافیک ترین مناطق دریایی و هوایی به شمار میآید.
۲ - پرواز شمارهی ۱۹
شهرت مثلث برمودا پس از این واقعه جهانی شد؛ در سال ۱۹۴۵ اسکادران شمارهی ۱۹ نیروی دریایی ایالات متحده شامل پنج هواپیمای بمب افکن مجهز به اژدر در طول یک تمرین آموزشی معمولی در این منطقه به طور کامل ناپدید شدند. این هواپیماها قبل از پرواز کاملاً مجهز و چک شده بودند و آنچه بیشتر این حادثه را مرموز میکند ناپدید شدن این اسکادران در هوای صاف و در زمان صلح است.
۳ - آبهای سفید
قبلِ از دست دادن تماس رادیویی با سواحل جنوب فلوریدا رهبر پرواز ۱۹ گزارشهای مرموزی را مخابره میکند. به گفتهی وی همهچیز و حتی اقیانوس حالت عجیبی به خود گرفته و آنها در حال ورود به آبهای سفید هستند، زمانی که هیچ چیز درست به نظر نمیرسد. با وجود تحقیقات طولانی دولت هیچ خبری از این پنج هواپیما و ۱۴ خدمهی آن پیدا نشد و به این ترتیب نام شبحوار مثلث برمودا در ذهنها تثبیت شد. گفته میشود آبهای سفید حتی از فضا هم قابل مشاهده هستند.
اعتقاد بر این است که مثلث برمودا مسئول ناپدید شدن بیشتر از ۵۰ کشتی و ۲۰ هواپیما در طول قرن گذشته بوده است. در ۱۷ ژانویه ۱۹۴۹ هواپیمای ستارهی آریل متعلق به بریتیش ایرویز آمریکای جنوبی در حالی که از کیندلی به سمت کینگستون جامائیکا پرواز میکرد، در شرایط آب و هوایی کاملاً آرام در این منطقه ناپدید شد و تاکنون هیچ اثری از هواپیما و ۷ خدمه و ۱۳ مسافر آن یافت نشده است.
۵ - ملکهی گوگرد
Sulphur Queen تانکر حمل گوگرد مذاب متعلق به نیروی دریایی آمریکا بود که با ۳۹ خدمه در ۴ فوریه سال ۱۹۶۳ و بعد از فرستادن یک پیام رادیویی عادی برای همیشه ناپدید شد. پس از بیفایده بودن تلاشها برای تماس با این کشتی تیمهای جستجو به محل اعزام شدند اما با بیشتر از دو هفته تلاش و جستجو فقط چند تکهای که در تصویر بالا میبینید از این کشتی یافت شد. نگرانی اصلی از آنجا میآید که این کشتی نیز در مثلث شیطان ناپدید شده است.
۶ - سایکلوپ
U.S.S. Cyclops کشتی عظیم زغال سنگ بود که در سال ۱۹۱۸ پس از ترک بارابادوس به سمت بالتیمور بدون به جای گذاشتن هیچگونه اثری همراه با ۳۰۶ خدمه و مسافرش ناپدید شد. این بزرگترین ضربهای است که تاکنون به نیروی دریایی آمریکا بدون نبرد وارد شده است.
۷ - نرئوس
USS Nereus یکی از چهار کشتی زغال سنگ است که برای شرکت در جنگ جهانی اول در خدمت نیروی دریایی آمریکا قرار گرفته بود. نام این کشتی از الههی یونانی حافظ ملوانان میآید. زمانی پس از ۱۰ نوامبر ۱۹۴۱ در راه بازگشت به پورتلند از سنت توماس در جزایر ورجین این کشتی همراه با ۶۱ خدمه در همان مسیری که کشتی خواهرش، پروتئوس یک ماه پیش ناپدید شده بود، ناپدید شد.
۸ - پروتئوس
USS Proteus کشتی زغال سنگ نیروی دریایی آمریکا است که به کشتی تجاری تبدیل شده بود. در ۲۳ نوامبر ۱۹۴۱ زمانی که پروتئوس از سنت توماس در جزایر ورجین عازم بندری در ساحل شرقی ایالات متحده بود، این کشتی ۱۶۵ متری حامل ۵۸ خدمه و محمولهای از سنگ معدن بوکسیت آلومینیوم بدون هیچ ردی ناپدید شد، دو خواهر از سه خواهر دیگر این کشتی نیز به سرنوشتی همانند پروتئوس دچار شدند.
۸ - فعالیتهای ماوراء الطبیعه؟
نظریههای مرموز زیادی در تلاش برای توضیح ناپدید شدنها در این منطقه ارائه شده است، از آدم ربایی بشقاب پرندهها، سفر در زمان، دروازههایی به ابعاد دیگر و ناهنجاریهای میدان مغناطیسی تا پدیدههای ژئوفیزیکی و حبابهای عظیم گاز متان. نظریهی محبوب دیگری نیز به استقرار شهر از دست رفتهی افسانهای آتلانتیس در زیر آبهای این منطقه و تداخل تکنولوژی پیشرفتهی آن با وسایل نقلیه نزدیک به آن اشاره میکند.
۹ - توضیحی منطقی
درواقع بسیاری از ناپدید شدنها در مثلث برمودا شبیه حوادثی است که در مناطق دیگر جهان نیز روی میدهد. شواهدی مبنی بر تأثیر غیر عادی این منطقه بر تعداد زیادی از وسایل نقلیهی گذرا از آن وجود ندارد، طوفانهای غیر قابل پیشبینی در این منطقه به وجود میآیند و طبق گزارش نیروی دریایی جریان اقیانوسی گرم و قوی گلف استریم در این منطقه میتواند باعث تغییرات سریع و خشن آب و هوایی شود؛ همچنین این جریان میتواند به سرعت هرگونه شواهدی از وسایل نقلیه را نیز پاک کند.
۱۰ - اعماق تیره
یافتن کشتیها و هواپیماهایی که در این منطقه غرق شدهاند کاری بسیار دشوار است. قسمتهایی از مثلث برمودا در عمیقترین بخش اقیانوس اطلس قرار گرفته است، جایی که عمق آب به حدود ۹۲۰۰ متر میرسد بنابراین نباید انتظار یافتن غرق شدگان در این منطقه را به سادگی داشته باشیم. تصویر بالا کشتی غرق شدهی کارائیب را که توسط محققان سازمان ملی اقیانوسی و جوی ایالات متحده در سال ۲۰۱۱ کشف شد را نشان میدهد.
شَفَق قُطبی یکی از پدیدههای منحصر به فرد جوی کرهٔ زمین است. شفق قطبی پدیدهٔ ظهور نورهای رنگین و متحرک در آسمان شب است و معمولاً در عرضهای نزدیک به دو قطب زمین که براثر برخورد ذرات باردارِ بادِ خورشیدی و یونیده شدن مولکولهای موجود در یونوسفر زمین به وجود میآید.
شفقهای قطبی نورهای زیبایی هستند که به طور طبیعی در آسمان دیده میشوند که معمولاً در شب و در عرضهای جغرافیایی قطبی به چشم میخورند. آنها در یونوسفر تشکیل میشوند و در سپیدهدم قطبی قابل مشاهده هستند. به شفقهای قطبی، نور قطب شمال هم گفته میشود زیرا آنها غالباً در نیم کرهٔ شمالی رویت میشوند و هر چقدر به قطب شمال نزدیک میشوید با توجه به مجاورت با قطب مغناطیسی شمالی زمین احتمال بیشتری میرود که بتوانید آنها را ببینید به طور مثال در شهرهای شمالی کانادا که بسیار نزدیک به قطب هستند امکان رویت آنها بسیار زیاد است.
شفقهای قطبی در نزدیکی قطب مغناطیسی شمالی ممکن است خیلی بالا باشد ولی در افق شمالی به صورت سبز بر افروخته و در صورت طلوع خورشید به صورت قرمز کمرنگ دیده میشود. شفقهای قطبی معمولاً از سپتامبر تا اکتبر و از مارس تا آوریل اتفاق میافتند. بعضی از قبایل کانادایی به این پدیده رقص ارواح میگویند. بنجامین فرانکلین اولین کسی بود که به شفقهای قطبی توجه نشان داد. در تئوری او علت وقوع شفقهای قطبی این انتقال نور در مرکز بار الکتریکی در سرزمینهای قطبی توسط برف و رطوبت شدت میگیرد، بود.
علت وقوع شفق قطبی خروج جرم از تاج خورشیدی است که از طریق مغناطره و کمربندهای ون آلن به مناطق قطبی هدایت میشوند. برخورد ذرات باردار پلاسمای خورشیدی با اتمها و مولکولهای جو زمین در لایه یونسفر جو موجب پدید آمدن شفق قطبی میشود. با برخورد ذرات بادهای خورشیدی به مولکولهای جو، مولکولهای جو تحریک میشوند و انرژی دریافت میکنند. الکترونها کمی پس از برانگیخته شدن دوباره به حالت پایدار بر میگردند و انرژی اضافه را به صورت تابشهای مرئی یا نامرئی آزاد میکنند.
رنگهای متنوع شفق قطبی هم مربوط به تحریک شدن مولکولهای متفاوت موجود در جو زمین است. همانطور که میدانید نیتروژن و اکسیژن بیشترین قسمت جو زمین را تشکیل دادهاند. رنگهای قرمز و سبز در شفق قطبی نتیجه تحریک شدن اکسیژن و رنگهای بنفش و آبی نتیجه تحریک شدن نیتروژن هستند. به این ترتیب هر سال ایالت آلاسکای آمریکا و همچنین شمالغربی کانادا میزبان گردشگران زیادی است که به دنبال شفق قطبی راهی این مناطق میشوند. رویداد شفق قطبی در مناطق دیگری از کره زمین چون ایسلند، نروژ، سوئد و فنلاند نیز قابل مشاهده است.
به تازگی اهالی کشور هلند شاهد فرود یک شی به رنگ سبز فیروزهای بر آسمان این کشور بودهاند.
به احتمال زیاد فیلم «چهار شگفت انگیز» را دیده اید. فیلمی که در آن، هر یک از قهرمانان یک توانایی عجیب و غریب باورنکردنی دارند. اگرچه در آن فیلم همه چیز در یک دنیای فانتزی و غیرواقعی به وقوع می پیوندد اما در عالم واقعیت هم آدم هایی هستند که قدرت ها و توانایی های عجیب و غریب و در عین حال باورنکردنی دارند. این گزارش را بخوانید تا با مشهورترین آدم هایی که این توانایی ها را دارند آشنا شوید.
میعاد بافراست: مثلث برمودا و اتفاقات عجیب پیرامون آن همواره ذهن مردم و حتی دانشمندان را درگیر خود کرده است. اما در این مقاله از زومیت با مکانهای دیگری آشنا میشوید که دست کمی از مثلث برمودا ندارند.
همه در مورد مثلث برمودا و اتفاقات عجیبی که در آن به وقوع پیوسته، شنیدهاند. نظریهها در مورد این ناحیه گاه بسیار ساده و گاه بسیار مضحک است. خواه آن را ناحیهای برای سفر در زمان یا آدمربایی "موجودات فضایی" بدانید، یا یک تخیل زادهی ذهن برخی افراد ساده لوح، اتفاقات عجیبی که در برمودا به وقوع پیوستهاند، غیرقابل انکار هستند. با همهی اینها برمودا تنها ناحیهای نیست که در آن اتفاقات عجیب رخ داده است. با زومیت همراه باشید تا 10 ناحیهی دیگر زمین را که به اندازهی مثلث برمودا رازآلود هستند، بشناسید.
پیش از شروع مقاله پیشنهاد میکنیم که مقالهی جالب «حقایقی در مورد مثلث برمودا» از وحید خامسی را مطالعه کنید.
آتشفشانشناسان میگویند سنگپا از صخرههای درحال انفجار آتشفشانها به دست میآید. این سنگها وقتی به بیرون از دهانه پرت میشوند حین سرد شدن از خود گازی متصاعد میکنند که سبب سوراخسوراخ شدن سنگ میشود.
.: Weblog Themes By Pichak :.